خروج امریکا از افغانستان و پیامدهای آن
منبع: عربنیوز
در ۳ دسامبر هنگامی که اخباری مبنی بر توافق دولت افغانستان و طالبان در مورد شیوه کار مذاکرات صلح اعلام شد، جشنهای بیسروصدایی برگزار گردید. این توافق درهای جدی برای بحث و گفتگو بین دو طرف در مورد موضوعهای اساسی مانند ماهیت دولت آینده افغانستان، حقوق بشر، وضعیت زنان و حقوق اقلیتها در کشور را گشود.
اما اعلامیه قبلی واشنگتن مبنی بر تسریع در خروج نیروهایش از افغانستان توسط ایالات متحده این شادمانی را تحتالشعاع قرار داد. کریس میلر؛ سرپرست وزارت دفاع در ۱۷نوامبر گفت که ۲۵۰۰ سرباز تا اواسط جنوری به خانه بازمیگردند و فقط یک گروه کوچک تقریباً به همین تعداد در این کشور باقی خواهد ماند.
این طرح تسریع در خروج باعث شد میچ مک کنل رهبر اکثریت سنا طی انتقاد بیسابقهیی هشدار دهد که این کار «به متحدان ما آسیب خواهد رساند.»
مارکو روبیو، رییس کمیته اطلاعات سنا، این عقبنشینی را «وضعیتی از نوع سایگون» توصیف کرد و آن را برابر با عقبنشینی ظالمانه نیروهای امریکایی از ویتنام در دهه ۱۹۷۰ دانست.
این دیدگاه که خروج نیروهای امریکا از افغانستان، پس از یک مبارزه ۱۹ساله برای شکست طالبان، شبیه به شکست ویتنام است، در شهادت رایان کراکر در کنگره، سفیر سابق امریکا در افغانستان نیز منعکس شد.
وی مذاکرات ایالات متحده با طالبان و توافق خروج در تاریخ ۲۹فبروری را به «پرچم سفید تسلیم» تشبیه کرد که آغازگر گفتگوهای ایالات متحده با ویتنام شمالی در پاریس بود.
آنچه موجب نگرانی بسیاری از مفسران شده، این است که دونالد ترمپ، رییسجمهور امریکا پس از شکست انتخاباتی خود تصمیم به خروج نیروهای خود گرفت.
وی در این روند موضعی را اتخاذ کرده که با گفتههای رییسجمهور منتخب جو بایدن که مبارزه با تروریزم را اولویت خود قرار داده و حتا احتمالش هست بتواند طالبان را در میدان جنگ فلج کند، مغایرت دارد.
نگرانی اصلی میان منتقدان خروج عجولانه ناشی از خشونت بیوقفهیی است که از زمان توافق با طالبان در فبروری در افغانستان ادامه داشته است.
در فاصله ماههای جون و سپتامبر، نزدیک به ۹۰۰ نفر کشته و بیش از ۱۵۰۰ نفر زخمی شدند که در مقایسه با سه ماه گذشته ۴۵درصد افزایش در تعداد تلفات داشته است. این خشونتها شامل حملات طالبان به نیروهای افغان، محاصره محلات در جنوب، ترورهای هدفمند و خسارتهای جانبی گسترده به غیرنظامیان بود.
مایکل اوهانلون؛ مفسر بروکینگ، افزایش جدی خشونت طالبان پس از خروج امریکا را پیشبینی کرده و این پرسش را مطرح میکند که آیا ممکن است این وضعیت منجر به تجزیه عملی کشور شود، که پشتونها بر جنوب کشور تسلط یابند و غیر پشتونها کنترول بخشهای شمالی این کشور را بهدست بگیرند. چنین تقسیمبندییی ناگزیر منجر به آوارگی میلیونها نفر و حتا شاید پاکسازی قومی شود.
با این حال، ملیحه لودهی، مفسر پاکستانی اشاره کرد که در جریان کنفرانس کشورهای کمککننده به افغانستان در جنیوا در ۲۳ تا ۲۴نوامبر، ایالات متحده، اتحادیه اروپا و سایر کشورها متعهد به پرداخت ۱۲میلیارد دالر برای چهار سال شدند، اما کمکهای مالی مشروط به تداوم آتشبس و پیشرفت واقعی در گفتگوهای صلح میان دولت و طالبان، از جمله در مورد حقوق بشر است. وی اظهار داشت که اهرم اقتصادی و نه نیروی نظامی تضمینکننده صلح در افغانستان است.
نمیتوان چندان خوشبین بود. مسایلی که دولت و طالبان را از هم جدا میکند برای هویت طالبان مسایلی اساسی است.
محمد نعیم وردک؛ سخنگوی طالبان در مصاحبهیی در دوحه در اواخر ماه نوامبر هنگامی که ایده آتشبس را تا زمان بحث درباره علل جنگ رد کرد، این موضوع را کاملا وضاحت بخشید.
وی همچنین گفت که توافق طالبان با دولت ایالات متحده است نه ترمپ و اگر دولت بایدن به آن توافق پشت کند «جنگ ما علیه ایالات متحده از سر گرفته خواهد شد و تا زمان خروج آنها ادامه خواهد یافت.»
وی افزود که مبارزه با اشغالگران خارجی قانونی است و گفت که طالبان به زنان «حقوق آنها را طبق قوانین اسلامی اعطا میکند، اما فقط در صورت استقرار نظام اسلامی.»
یک مساله دیگر نیز وجود دارد که شایان توجه است: منافع رقابتی پاکستان و هند در افغانستان که پس از خروج امریکا از این کشور مطرح خواهد شد.
پاکستان طرفدار ایجاد توافق سیاسی که به نفع جامعه پشتون باشد و تشکیل دولتی فراگیر که با منافع پاکستان خصومتی نداشته باشد، است. این امر مستلزم حضور پررنگ طالبان در نظام جدید است، که هند را نیز به فعالیتهایی برای توسعه اقتصادی محدود خواهد کرد.
هند تشکیل دولتی فراگیر در کابل را میپذیرد، اما تنها در صورتی که طالبان روابط سنتی خود با القاعده و وابستگی به ایدیالوژی افراطی را کنار بگذارند.و از آنجا که شبکه حقانی نیروهای جنگجوی طالبان را تحت کنترول دارد، این امر بعید به نظر میرسد.
تنها راه پیش رو این است که هند و پاکستان شروعی تازه داشته باشند. در دسامبر ۲۰۱۸، شاه محمود قریشی؛ وزیر امور خارجه پاکستان، در مجلس شورای ملی گفت که صلح در افغانستان «مسوولیت مشترک» همه ملتهای منطقه است.
وی خاطرنشان کرد که هند در افغانستان «مشارکت» دارد و «به همکاری آن نیز نیاز خواهد بود.» در نوامبر سال جاری، عمران خان؛ نخستوزیر سخنان قریشی را ستود و اظهار داشت که «صلح در افغانستان صلح در منطقه را تضمین میکند.»
این رویکرد میتواند مبنایی عالی برای همکاری هند و پاکستان برای صلح در افغانستان باشد.
پینوشت:
* تلمیز احمد؛ نویسنده و سفیر پیشین هند در عربستان سعودی، عمان و امارات است. وی کرسی رم ساث برای مطالعات بینالملل، در دانشگاه بی المللی سیمبیوسیس پونۀ هند را دارد.
* ترجمه: شریفه عرفانی