آمدن حکمتیار؛ خوشبینی یا بدبینی؟
سرانجام نام حکمتیار از لیست سیاه سازمان ملل خارج شد و آمدن او در آیندۀ نزدیک در شهر کابل حتمی و مسلم شد. آقای حکمتیار، یکی از رهبران نیرومند سالهای جهاد است که بیشترین حمایت مالی حامیان جهاد افغانستان را دریافت کرده است؛ اما پس از فروپاشی رژیم نجیبالله و استقرار مجاهدین در کابل، اوضاع سیاسی دیگرگونه شد و وی به استثنای یک مدت کوتاه که همکار دولت استاد ربانی قرار گرفت، باقی وقت و تلاشهایش را تا همین چند وقت پیش، در سنگر مخالفت با طالبان و پس از طالبان در سنگر مخالفت با دولت پس از طالبان به مصرف رسانیده است. دولت وحدت ملی یکی از دستآوردهایش را در راستای تامین صلح، همنوا ساختن آقای حکمتیار با جریانهای دولت برای تامین صلح میداند، اما اینکه آقای حکمتیار در روزگار موجود چه تعداد نیروی جنگی دارد و نقش و سهم این نیروها در جنگهایی که در این سالها علیه نیروهای دولتی صورت گرفته است، چقدر تعیین کننده بوده است، تا حالا حرف و حدیثهای زیادی در این مورد گفته شده است اما در این وسط آنچه که قابل انکار نیست، این است که تاریخ مصرف سیاسی آقای حکمتیار به عنوان یک مرجعیت سیاسی به انقضا نرسیده است و او هنوز تواناییها و امکانات قابل توجه برای نقشآفرینی در بازیهای سیاسی دارد.
اینکه حکمتیار چه کرده و چه نکرده و سهم او در جنگهای داخلی از کدام چشمانداز قابل تحلیل و تفسیر میباشد، بحثی دیگری است که به حد کافی به آن پرداخته شده است. آنچه در وضعیت موجود قابل تامل میباشد، دست کشیدن وی از مخالفت مسلحانه علیه دولت برسر اقتدار افغانستان میباشد و همینکه پس از سالها مخالفت با دولت مشروع افغانستان توافقنامۀ صلح را امضا میکند و در سایۀ اقتدار دولت مسکن میگزیند، یک حادثۀ مهم و یک تحول ژرف در بستر بازیهای سیاسی افغانستان تلقی میشود، که امیدواریم عاقبت این تحول به خیر و صلاح ملت مصیبتدیدۀ افغانستان رقم بخورد.
اکنون که این خبر از سوی سخنگویان آقای حکمتیار و منابع دولتی تایید گردیده که او به زودی در منطقه دارالامان کابل رحل اقامت می گزیند، گمانههای متفاوتی در حلقههای
سیاسی مطرح شده است که بیانگر خوشبینی و بدبینی این حلقهها نسبت به این تحول میباشد. حالا شاید خیلی زود باشد که نسبت به آیندۀ این تحول، چشمانداز روشنی را ارایه کرد؛ اما همینکه یکی از مخالفان برجستۀ دولت و یکی از رهبران تاثیرگذار جهادی دست از مخالفت مسلحانه با دولت مشروع افغانستان برمیدارد و شامل پروسۀ صلح می شود، رخداد امیدوارکننده است و بار هرچند اندکی از مشکلات را از شانههای دولت وحدت، سبک میکند.
از همینرو هرگاه توافق صلح، میان آقای حکمتیار و دولت وحدت ملی پابرجا بماند و آقای حکمتیار و نیروهای تحت امرش، به قانون اساسی کشور احترام نهاده و تلاش و فعالیتهای سیاسیاش را در پرتو قانون اساسی به انجام برسانند، بدون هیچ تردیدی یگ گره کور از مشکلهای کشور گشوده شده و دولت از ثبات و استحکام سیاسی بیشتری برخوردار خواهد شد.
برخلاف تصورها و تفسیرهایی که آقای حکمتیار را در فرایند سیاسی افغانستان بیاثر میدانند، به باور این قلم، وی هرگاه بخواهد که با دولت همکاری صادقانه نماید، پارهیی از بار سنگین مشکلهای جنگ و ناامنی را از دوش دولت وحدت ملی برخواهد داشت و در بسیاری از مناطق ناامن، امکان حاکمیت دولت را فراهم خواهد کرد. شاید این پیشفرض خوشباورانه باشد، اما از کنار این واقعیت نباید به سادگی عبور کرد که آقای حکمتیار هرچند که دم و دستگاه سالهای جهاد را از دست داده است اما از چشمانداز روانی، قدرت اثرگذاریاش بر شالودههای روح و روان همکارانش هنوز باقی است و به کانالهای ارتباطی تعیینکننده دسترسی دارد.
نویسنده: غلامرسول هوتکی