روایت
-
لذتها و حسرتهای یک زن
روزهای آخر رمضان بود. روزهایی که به امید تلاقی با عید، شب میشوند. هول و ولای عید برای من، به…
بیشتر بخوانید » -
از روتردام آبی تا ماستریخت سبز
دلتاورکز به دلتا ورکز میرسیم که یکی از سازهها و سدهای مشهور و مهم در تاریخ هالند است. تماشای این…
بیشتر بخوانید » -
لذتها و حسرتهای یک زن
هنوز عید است. حس شادی و ناشادی در اطرافم میرقصند. خانهام را برای عید آماده کردهام. میوهها را روی میز…
بیشتر بخوانید » -
از روتردام آبی تا ماستریخت سبز
(سفر چهار روزه و جستجوی آگاهی و زیبایی در دل طبیعت، شهرها و ساحلهای هالند جنوبی) روز اول سفر یعنی…
بیشتر بخوانید » -
از کابل تا اسلامآباد؛ روایتهایی از فساد و رسوایی
دیپلوماتها معمولا بهخاطر کار در محیطهای متفاوت و تعامل با فرهنگها و جوامع مختلف، خاطرات و چشمدیدهای خویش را مینویسند؛…
بیشتر بخوانید » -
رُخی از «نیمسوزهای» حجرالاسود
(در«نیل توتیا»، نخستین مجموعهٔ طنزی صبورالله سیاسنگ) تاریخ به تعبیر من عبارت است از غیبتگویی در مورد مردگان؛ آنهایی که…
بیشتر بخوانید » -
به پاس یک دل دردآشنا
ترا پاس دل درد آشنای من بشرماند صداقتهای چندینسالۀ یک زن بشرماند در جهانی از اضطرابها و دلهرهها، در فلق…
بیشتر بخوانید » -
از چهارراهی انصاری تا کوته سنگی
نمیدانم چطور به چهارراهی انصاری رسیده بودم، فاصله میان بانک تا چهارراهی انصاری حدود ده دقیقه زمان میبرد، اما چنان…
بیشتر بخوانید » -
روایتی از سهسال حضور
مسودۀ رهنمود تهیۀ گزارش و خبر از صحنههای حوادث تروریستی انتقادهای زیادی چه از ناحیۀ نیروهای امنیتی و چه از…
بیشتر بخوانید » -
روایتی از سهسال حضور
صندوق حمایت از ژورنالیستان یک صندوق به نام «صندوق حمایت مالی ژورنالیستان» به ریاست آقای محمد آصف وردک وجود داشت…
بیشتر بخوانید »