آیا زمان حمایت از استقلال بلوچستان رسیده است؟
این دومین بار است که صراحت لهجۀ رییسجمهور غنی سیاستمداران پاکستانی را دستپاچه میکند. بار اول در نشست سران ناتو که در ورشو پایتخت لهستان در اوایل تابستان امسال برگزار شده بود، رییسجمهور با انتقاد شدید، پاکستان را متهم به عدم صداقت در مبارزه مشترک علیه تروریزم منطقهیی کرده بود.
رییسجمهور در نشست دو روزه سران سازمان پیمان اتلانتیک شمالی (ناتو) در ورشو گفته بود که بهجز پاکستان تمام کشورها با افغانستان در مبارزه با گروههای تروریستی همکاری میکنند و پاکستان هنوز هم تروریستها را به گروههای خوب و بد تقسیم کرده و تنها علیه آنانی اقدام میکند که برضد اسلامآباد میجنگند.
در آن زمان محمد نفیس ذکریا؛ سخنگوی وزارت خارجه پاکستان در واکنش به اظهار نظرهای رییسجمهور غنی با ابراز ناامیدی گفته بود که زمان آن فرا رسیده به جای مقصر دانستن یکدیگر، همکاری نزدیک بین افغانستان و پاکستان برقرار شود.
این بار در نشست «قلب آسیا» رییسجمهور غنی با صراحت تمام از پاکستان انتقاد کرد و گفت که پاکستان علیه افغانستان یک جنگ اعلامناشده را آغاز کرده و در سال 2016 بهخصوص پس از اجلاس بروکسل این جنگ را شدت بخشیده است. همچنان رییسجمهور غنی کمک 500 میلیون دالری پاکستان در جلسه بروکسل را رد کرده و گفته بود که بهتر است این پول در مبارزه با تروریزم مصرف شود؛ زیرا بدون امنیت هیچ نوعی کمک موثریت ندارد.
این بار اظهار نظرهای رییسجمهور در حضور بزرگترین رقیب منطقهیی و همسایه پاکستان یعنی هند چنان بر سرتاج عزیز؛ مشاور نخستوزیر پاکستان سنگین تمام شد که وی به محض برگشت از نشست قلب آسیا در پاکستان واکنش نشان داده گفت که اظهارنظرهای رییسجمهور غنی تاسفبار است.
اما به تعقیب آن رسانههای پاکستانی بدون در نظر گرفتن اصول و معیارهای بینالمللی رسانهیی علیه رییسجمهور افغانستان، موقفهای غیرحرفهیی اتخاذ کرده با بهکار بردن الفاظ رکیک و نادرست موضعگیری کردهاند.
اما از آن جمله “روزنامه امت” پاکستان در نوشتهیی به همین مناسبت، علیه اظهار نظرهای رییسجمهور غنی، طرح حکومت عبوری طالبان را مطرح کرده است.
آنچه را رییسجمهور افغانستان در نشست قلب آسیا بیان داشت در واقع نگرانیهای مردم ماست. در آن اظهارنظرها سخنی اضافه گفته نشده که به مراتب کمتر از آن گفته شده که پاکستان علیه افغانستان در 15 سال اخیر موضعگیری کرده است.
اما وقتی یک روزنامه پاکستانی تا این اندازه پیش میرود که طرح حکومت عبوری طالبان را مطرح میکند، در واقع نشاندهندۀ این است که نه تنها حکومت پاکستان که نهادهای رسانهیی پاکستان نیز از هراسافکنی حمایت میکنند. گروه طالبان یک گروه معلومالحال است. کارنامههای این گروه در زمان امارت اسلامی همچنان برهمگان هویداست. در یکونیم دهۀ اخیر نیز در افغانستان جز ایجاد ناامنی، تخریب و دهشتافکنی کار دیگری انجام نداده است. در عین زمان گروه طالبان نمایندگی از هیچ قشر و یا اتنیک خاص نمیتوانند و یا دست کم تاکنون نتوانستهاند برای اقدامهای تروریستیشان توجیهی داشته باشد.
اما در پاکستان از سال 1974 به بعد به طور سیستماتیک و پیوسته هرگونه اقدامهای سیاسی و اجتماعی بلوچستان با قوۀ قهریۀ نظامی سرکوب شده است.
نواب اکبر بگتی؛ رهبر بلوچستان و مردم آزادۀ بلوچ در یک هجوم ناجوانمردانۀ ارتش پاکستان در سال 2006 کشته شد و همراه با وی دهها جوان بلوچ بیگناه نیز به قتل رسیدند. از سال 1947 تا سالهای 2000 میلادی بیش از پنج بار میان جداییطلبان بلوچ و حکومتهای پاکستان مناقشههای جدی نظامی در گرفته است که در هر بار بلوچهای پاکستان با بیرحمی تمام سرکوب شدهاند.
بلوچستان بزرگترین ایالت پاکستان از نظر جغرافیایی است که حدود 44 درصد خاک پاکستان را در برمیگیرد. این ایالت بیش از 8 میلیون جمعیت دارد که به قصد از سوی حکومت پاکستان زیر خط فقر نگه داشته شده است. این در حالی است که میدان گازی سویی در بلوچستان بزرگترین ذخایر گازی پاکستان است که بیش از 2 تریلیون متر مکعب ذخایر گازی دارد و روزانه حدود 600 میلیون مترمکعب گاز از آن استخراج میشود.
بر اساس برآوردهای کارشناسان پاکستانی، ایالت بلوچستان هماکنون نزدیک به یکدرصد ذخایر گازی جهان را داراست. با این هم بلوچستان از فقیرترین ایالتهای پاکستان میباشد.
بلوچستان تا پیش از تشکیل کشوری بهنام پاکستان همیشه یا کشور مستقل بوده و یا توسط ادارۀ مستقل بلوچی مدیریت شده است.
بلوچها تا قبل از تشکیل دولت پاکستان همیشه با دولتهای افغانستان به عنوان یکطرف اصلی قدرت و سیاست بوده و در معاهدههای متعددی با حکومتهای مرکزی افغانستان کنار آمدهاند. این نکته نیز قابل یادآوری است که همیشه حقوق قومی و سیاسی بلوچها توسط دولتهای ما رعایت شده است. هم اکنون نیز آن عده از بلوچهایی که تابعیت افغانستان را دارند از وضعیتشان راضی هستند و با دولت مرکزی هیچ مشکلی ندارند. اما بعد از تشکیل کشور پاکستان که اکثریت قاطع جغرافیا و جمعیت بلوچها جزو خاک پاکستان شدند، از همان ابتدا تا امروز همیشه مورد بیمهری و هرازگاهی مورد خشم دولت مرکزی پاکستان قرار گرفتهاند.
حال یک سوال از روزنامه امت و یا سایر رسانههای حمایتگر از تروریزم پاکستانی این است که کدام یکی بهجا خواهد بود؛ از حکومت عبوری طالبان حمایت شود یا از آزادی و استقلال کشوری بهنام بلوچستان؟
وقتی روزنامههای پاکستانی به عنوان یک رسانه، حقوق بینالمللی و همسایگی را نادیده گرفته، چنین طرحهای مزخرف را مطرح میکنند آیا وقت آن نرسیده که رسانههای افغانستان پرده از روی ظلم حکومت پاکستان بر بلوچهای آزاده برداشته و صدای ظلمستیزی آن مردم شریف را به گوش جهان برسانند؟
وقتی پاکستان به گروههای تروریستی مخل امنیت ملی افغانستان در موجودیت یک حکومت فراگیر، انتخابی و دموکراتیک پناه میدهد، آموزش و اسلحه فراهم میکند، پس خیلی بهجاست که از بلوچستان آزاد حمایت کنیم.
به هر ترتیب چنین مواضع ناسنجیده در برابر یک همسایه از آدرسهای سیاسی و رسانهیی پاکستان نه تنها درست نیست که به ضرر پاکستان نیز خواهد انجامید. همان طور که حالا پاکستان به یک منجلاب انزوای منطقهیی نزدیک شده، این فرصتها نیز وجود دارد که دردسرهای زیادی برای پاکستان خلق گردد.
پاکستان اگر بیش از این علیه منافع مردم افغانستان قرار گیرد، طبیعی خواهد بود که مردم افغانستان در کنار بلوچهای مبارز در خاک پاکستان بایستند.
عادل پیکان