ابوذر امینی؛ سینماگر خلاق
این هفته فلمهای ابوذر امینی در افغان فلم و سینمای خانوادگی کهشکشان در مرکز داوودزی به نمایش درآمد. ابوذر فلمسازیست که از او به عنوان یکی از آیندههای سینمای افغانستان نام برده میشود. فلمساز مورد علاقه خانواده شاهی هالند که حالا فضای کارهایش را از مهاجرت و افغانستان به سراسر جهان برده، فلم تازهی او درباره کردهاست.
او برادر داوود هلمندی فلمساز و سارا هلمندی شاعرست. ابوذر امینی؛ کارگردان افغان مقیم هالند است. فلم مستند او با عنوان «روی خط فراموشی» از سوی موسسه مستندسازان افغانستان موفق به دریافت جایزۀ «سبغان بلانشه» و همچنین برنده جایزه کارت طلایی بهترین فلم کوتاه ۲۰۱۰ در جشنواره ملی هالند شد.
ابوطالب مظفری درباره او گفته بود: کلمه «درد» در آثار عطار، همان کارکرد «عشق» در زبان مولانا را دارد.
عطار میگوید:
در قعر جان مستم «دردی» پدید آمد
کان درد، بندیان را دایم کلید آمد
مولانا میگوید:
یک دسته کلید است به زیر بغل «عشق»
از بهر گشاییدن ابواب رسیده است
خلاصه اینکه هر دو بزرگوار، برای درد یا عشق، کرامتی قایل است که وقتی در جان شخصی نشست جهان او را عوض میکند. برای دارندگانش حکم کلید را دارد. یک سینه سخنداران بیزبان را، یکشبه غزلگویان قهاری میسازند.
یکی از بخشایشهای دردمندی، زبان «هنر» است که چون گل در سمت خارستان وجود آدمی میروید. هرجا درد و سوز و عشقی باشد آنجا بیشتر درنگ میکند و اگر در سرزمینی آن را نیافت از آنجا دامنکشان عبور خواهد کرد.
تاریخ نشان داده که مردم افغانستان از دردمندترین مردم جهان است. و در این میان به قول شاعری، هزارگان پریشان، دردمندترینشان هستند. آنها بادرد و تلخی زندگی آشنایند. در صورتهای مختلفش آن را آزمودهاند. از جنگ به آوارگی از آوارگی به آوارگی دیگر. این است که گفتار انسانِ دردمند، در ابتداییترین صورتهایش نیز بر دلها مینشیند و تنها چکاچاک کلمات و تصاویر و فرم نیست. درد و سوز و آه است. اگر این دردها روزگاری زبان گویا و مناسبی برای خود بیابد، نهضت ادبی و هنری فردای جهان، از این سمت تاریک خاک خواهد بود که تجربه تازهیی برای روایت دارند و حرفی برای گفتن.
و رضا محمدی؛ رییس اتحادیه نویسندگان افغانستان که در جشنواره کابل جایزه ابوذر را به جای او گرفته بود میگوید: ابوذر امینی، فلمساز فرزانه و متفاوت نسل نو افغانستان، برای فلمش درباره مهاجرت نامی بینظیر یافته است که نشاندهنده جستجوی فاضلانه او در هنر و فلسفه معاصر است. و به راستی هیچ چیز مثل تابلوی انجلس نواس، نمیتواند به این خوبی موج مهاجرت این روزها به جانب غرب را روایت کند.
قدم زدن در فروپاشیدن و اضمحلال، در خلای با چشمهای نگران و لغزان و به اطراف و دهانی گشوده و دستهای در برابر توفان و بالاخره در دهان طوفانی شگفت که او را به جانب آیندهیی امیدوار میبرد. این شرح حال هر کسی است که خانه و سرزمین آبایی را با قصههای بهشتیاش به جانب بهشتی زمینی در غرب، ترک میکند. از دل دریاها و طوفانها و پولیسها با فیرهایشان میگذرد و همچنان به آینده گنگ امیدوار است.
این فلم در سیودومین جشنواره بینالمللی فلم کوتاه ایران که استادانی مثل سیگوتینودی جاپانی و جیپسی چانگ هانککانگی و ماتیو فلاگ آلمانی داورش بودند جایزه بهترین فلم در زمینه خشونت و افراطیگری را دریافت کرد و همین طور در سومین جشنواره بینالملی حقوق بشر افغانستان جایزه بزرگ جشنواره را از آن خود کرد.
فلم «فرشته نوین» دیگر فلم ساخته این فلمساز جوان است. او قبلن فلمهای مستند و داستانی ساخته که موضوع همه آنها هم الزامن مربوط به افغانستان نیست. او میگوید در سال ۲۰۱۰، هنگامی که برای اولین بار بعد از پانزده سال مهاجرت به افغانستان سفر کرد، چشم او به این سرزمین و موضوعهای بکر و انسانی آن باز شد.
برای ابوذر و نسل نو فلمسازان افغان آرزوی توفیق میکنیم. فرهنگ بدون یک سینمای خلاق به جایی نخواهد رسید.