اتفاق نادر و امیدبخش در حوزۀ سیاست
تا این دم همواره کسانی در افغانستان از موضع قدرت حرف زدهاند که پشتوانۀ قومی و افراد مسلح داشتهاند. سیاسیون به هر میزان که تجهیزهای جنگی و افراد مسلح بیشتر داشتهاند، به همان میزان با اقتدار وارد عرصۀ سیاستورزی شده و با تحکم و صراحت سخن گفتهاند.
میدان سیاستورزی در این ورطه تا این دم بیشتر به میدان زورآزمایی میمانده است تا میز گفتگو، چانهزنی، استدلال و منطقورزی.
از همینروی هم است که ما امروزه هزاران فرمانده داریم که همواره از موضع قدرت سخن گفتهاند. در حالی که برخی از این فرماندهان نه تحصیل نظامی دارند و نه هرگز سمت رسمی داشتهاند؛ اما از آنجایی که مسلح بوده و افرادی به همراه داشتهاند، قاعدتن از قدرت سهم بردهاند. به این معنا که در گذشته تنها منبع توزیع قدرت حکومت نبوده است.
به همین لحاظ سیاستگران و قدرتطلبان عمدتن به منابع بیرون حکومتی و نامشروع قدرت رجوع کردهاند. بیگمان بخشی از این نابههنجاری چرخۀ قدرت، محصول جنگهای داخلی بوده است؛ اما نباید از یاد برد که حکومتهای نامقتدر و ناتوان نیز در این نابههنجاری نقش داشتهاند. اما خوشبختانه آنچه امیدبخش و نویدآفرین مینماید این است که امروزه ما شاهد تغییر مناسبات سنتی قدرت هستیم.
واقعیت امر این است که امروزه مالک قدرت در افغانستان تنها فرماندهان غیر رسمی و سلاح به دستان نیستند. بیهیچ تردیدی این تغییر نویدی از وجود یک حکومت نسبتن مقتدر و دارای صلاحیت توزیع قدرت است.
آنچه را با این پیشزمینه میخواهم مطرح کنم این است که اخیرن آقای نادر نادری؛ مشاور ارشد رییسجمهور غنی در امور روابط عامه و استراتیژیک مصاحبهیی را با بیبیسی انجام داد. چنان که نیک معلوم است، نادر نادری کارنامۀ حقوق بشری و اکادمیک دارد. بدیهی بود که تا چند سال پیش، کسی با چنین اوصافی در پیوند به رهبران سیاسی، تفنگداران و زورمندان به این صراحت سخن بگوید.
سخن گفتن از نشانی چنین آدمی در پیوند به زورمندان و رهبران سیاسی دقیقن به معنای بازی با آتش بود. نادر نادری؛ مشاور ارشد رییسجمهور در امور روابط عامه و استراتیژیک است. این سمت توانسته به او تا جایی اقتدار سیاسی ببخشد که در پیوند به قضیه جنرال دوستم؛ معاون اول ریاست جمهوری و از رهبران جهادی بدون هیچگونه هراس با صراحت لهجه موضع بگیرد.
همچنین در پیوند به موقف ریاست اجراییه و رهبری جمعیت و مذاکرات استاد عطا با ریاست جمهوری سخن میگوید. نادر نادری در این مصاحبه از تغییر در توزیع منابع قدرت در ارگ سخن گفت و تمرکز قدرت در ارگ و شخص رییسجمهور را رد کرد و از تشکیل شوراها در ارگ خبر داد.
اما اصلیترین تغییری که برای من مخاطب پیشتر و بیشتر از هر چیز دیگر چشمگیر است، خود همین مصاحبه و سخنان این مرد بود. چون در گذشتهها اشخاصی چون نادر با کارنامههای اکادمیک و حقوق بشری، جرأت سخن گفتن در پیوند به زورمندان را نداشت.
اگر چنین اشخاصی در پیوند به سلاحداران زورمندان ابراز نظری هم میکرد، ابدن از سوی فرماندهان و رهبران قومی و سلاحداران جدی گرفته نمیشد. اما امروزه بزرگترین رهبران سیاسی برای سهیم شدن در قدرت قبول کردهاند که با شخصی چون نادر نادری به میز مذاکره بنشینند.
این تغییر بیتردید چند پیام روشن دارد. نخست این که حکومت فعلی خوشبختانه در جایگاهی است که با استخدام اشخاص در پستهای کلیدی به آنها اقتدار ببخشد و زورمندان نیز از آنها حساب ببرد. دیگر اینکه این تغییر نشاندهنده اقتدار سیاسی حکومت است.
همچنین این تغییر نشاندهنده آن است که امروزه حکومت توان توزیع قدرت و اقتدار سیاسی را به منصوبان خویش دارد که در گذشته چنین چیزی آنچنان وجود نداشت. نهایتن آنچه را قابل تذکر میدانم این است که طبیعتن حکومتها مشکل و نادرستکاریهایی هم دارند؛ اما این تغییر قابل قدر و ستودنی است.
این تغییر نشاندهنده قوام دموکراسی و حکومتداری خوب است. دقیقن تغییرهای از این دست نشانهیی از سرآغاز و سرفصل جدیدی از حکومتداری و سیاستورزی در افغانستان است. این را باید جدی گرفت. بیگمان تغییرهای از همین دست است که ما را به آینده سیاسی و اقتصادی افغانستان امیدوار میکند.
بکتاش روش