به سلامتی رییسجمهور قاطع
نوشته شده توسط متین بهادری
نادری پیدا نخواهد شد امید/ کاشکی اسکندری پیدا شود. سالها پیش این شعر را مهدی اخوان ثالث درباره نومیدی نسل سرخورده مملکتش گفته بود. این گفته در افغانستان نیز به گونههای مختلف تکرار میشد. همه ناامید از موعود وطنی خشنود بودند. موعود وطنی آقای کرزی همه امیدها را بر باد داده بود و حالا همه چشمها به رییسجمهور نو دوخته شده بود. انتخابات جنجالی کمی مردم را دلسرد ساخت. مردمی که داوود خان را فریاد میزدند ناگهان گرفتار اغتشاش شدند.
روزهای اول حکومت داکتر غنی، مژده روزگاری تازه بود. برخورد قاطع رییسجمهور با مفسدان در پولیس، نظام طبی و داخل ارگ، باعث امید شد. اما این امید با دعواهای تقسیم قدرت باز کمرنگ گردید. روزهای جدید پس از حمله قاطع دولت به مواضع دشمنان مسلح که به دروغ خود را طالب نامیده بودند، مژدهبخش گردید. حمله قاطع به دند غوری و بعد شکار نخبگان دشمن در عملیات شفق همه را به وجد آورده بود.
خبر پیوستن حکمتیار، به دولت و نظام خبر خوش دیگری بود و بالاخره این که “یاغیانی” که خود را طالب نام نهادهاند برخلاف حامد کرزی که “برادرشان” میخواند، یاغی و قاتل نام گرفتند و گفتگو با طالبان وارد صراحتی بیسابقه شد. دو نکته مهم سخنرانی اخیر رییسجمهور در جمع نمایندگان سنا و پارلمان، که آنها را از دخالت در کار نیروهای امنیتی برحذر داشته و هشدار میداد، فصلهای تازهیی در روزگار نو را باز کرد:
– افغانستان از پاکستان نمیخواهد که مخالفان مسلح را به مذاکرات صلح حاضر نماید. برعکس تقاضا دارد پاکستان باید نه تنها از حمایت آنها دست بردارد؛ بل در مورد مبارزه مسلحانه علیه آنها دست به کار شود.
این خواسته بزرگی از پاکستان نیست، به خصوص بعد از آن که دولت ما دشمنان پاکستان را تارومار کرد و سرانشان را دستگیر نمود. و کلی به نفع پاکستان قربانی در سیاست خارجی خود داد. تاپی که سودی سرشار برای پاکستان داشت را به اجرا گذاشت و با چین که متحد مهم پاکستان بود وارد مرحلهیی تازه از روابط شد. حالا نوبت حسن نیت پاکستان است. اگر نه هم امریکا، هم چین و هم افغانستان را علیه خود خواهد دید. پاکستان نیز مریض جنگ نیست و به طبع با حسن نیت افغانستان و بازی و کنش فعال در عرصه روابط بینالملل و سیاست خارجی خلاقش، باید تسلیم شود.
– کلمه طالبان برای مخالفان مسلح، کلمه مناسب نیست؛ طالب کسی است که در مدرسه تعلیم دین میکند نه کسی که سلاح به دست دارد. حکومت و مردم افغانستان از طالبان خویش قدردانی میکنند و مخالفان مسلح را به عنوان یاغی، دشمن خود میدانند.
و این نکته مهمی است که ما دشمن خویش را درست بشناسیم. درست خطاب کنیم و در صورت نیاز واکنشها و کنشهای از قبل تعیینشده خود را داشته باشیم. این نتیجه علمی شدن سیاست در افغانستان جدید است. کشوری که سالها سیاست خارجیاش به دست گروهی اوباش و بیخبر از دانش و تیوریهای سیاسی بود؛ چرا که در تیوری همه چیز و همه احتمالها، قابل پیشبینی است. مساله بعدی، قاطعیت است که این قاطعیت را هم در کلام و هم رفتار رهبری جدید حکومت میتوان دید. بیشک با قاطعیت هر معضل و مانعی از سر راه پیشرفت ما برداشته خواهد شد.