ترامپ، پوتین و یک شطرنج جانانه!
اتفاق مهمی بود: اولین تماس تلیفونی دونالد و ولادیمیر؛ آنها دوشنبه هفتۀ پیش با یکدیگر صحبت کردند. کرملین میگوید که آنها “گفتگویی صمیمانه” داشتهاند و پوتین به ترامپ، رییسجمهور منتخب، به خاطر پیروزی مقتدرانهاش تبریک گفته است. البته ما واقعا نمیدانیم آنها یکدیگر را چگونه خطاب قرار دادند، اما میتوان فرض کرد که مثلا همدیگر را “ولادیمیر” و “پوتین” صدا زده باشند!
مسکو میگوید هر دو رهبر سیاسی توافق کردند که روابط فعلی امریکا-روسیه “اصلا رضایتبخش نیست.” این دو کشور اما حالا روابطی جدید را بر اساس “برابری، احترام متقابل و عدم دخالت در امور داخلی یکدیگر” پایهریزی خواهند کرد. کرملین میگوید که آنها با هم در تماس خواهند بود و به زودی با یکدیگر دیدار خواهند داشت. چند ساعت بعد اما جنگندههای روس همچنان به پرواز بر فراز آسمان سوریه ادامه دادند.
تصور آنچه در بهار یا تابستان 2017 شاهدش خواهیم بود، چندان دور از ذهن نیست. احتمالا شاهد رژه منظم مینیونهای شورلت به سمت محوطه کرملین و کلیسای کاتدرال در خیابان پانزدهم با آن گنبدهای طلاییاش خواهیم بود. دونالد ترامپ، چهلوپنجمین رییسجمهور ایالات متحده، از موتر پیاده شده و با انرژی خاصی به سمت کاخ کرملین حرکت میکند.
رامپ و محافظانش از مقابل یک تابلوی نقاشی عبور میکنند که کشتار دشمنان توسط کماندارهای روسی در جنگهای قرون وسطی را به تصویر کشیده است. آنها سپس وارد فضای داخلی کاخ میشوند؛ اتاقی بزرگ و پر زرق و برق، درست شبیه برج ترامپ در منهتن! سپس مردی کوتاه قامت به استقبال ترامپ میآید: اول لبخندی صمیمانه و سپس دست دادن با یکدیگر.
آرزوی پوتین، پیروزی ترامپ در انتخابات امریکا بود که البته او فکر نمیکرد تحقق یابد. رسانههای دولتی روسیه در روز انتخابات امریکا اعلام کردند که نتایج از قبل روشن است و قرار است هیلاری کلینتون در انتخابات پیروز شود.
ماهیت نخستین دیدار ترامپ و پوتین به شکلدهی روابط بینالملل کمک خواهد کرد. این دیدار موجب اطمینان دادن -و یا تضعیف- تشکلات امنیتی غرب خواهد شد؛ تشکلاتی که همین حالا به خاطر نحوه تمجید پوتین از ترامپ متزلزل شده است.
درک خواسته پوتین از ترامپ کار دشواری نیست. فهرست توقعات رهبر روسیه از ترامپ بیشتر شبیه به یک تومار است؛ گلایههای ژیوپلیتیک پوتین تاریخچهیی برای خودش دارد؛ روابط او با باراک اوباما و جورج بوش نیز چندان جالب نبود. (شاید آخرین لحظه خوش پوتین با رییسجمهوری امریکا به سال 2001 میرسد، یعنی زمانی که بوش گفت کمی از روحیه پوتین را درک کردهام.)
اولین درخواست کرملین، لغو تحریمهایی است که در پی جریان الحاق کریمه به خاک روسیه علیه این کشور وضع شدند. آنها تحریمها توسط اتحادیه اروپا تشدید شده تا به نوعی مجازات پوتین برای تهاجم پنهان به شرق اوکراین محسوب شوند.
وزارت خزانهداری امریکا تقریبا با کسی شوخی ندارد. تحریمهای این نهاد دامان همقطاران پوتین را گرفته؛ زیرا آنها روابط تنگاتنگی با یکی از «اعضای ارشد فدراسیون روسیه» دارند. واشنگتن بر این باور است که دارایی آن افراد نیز متعلق به پوتین است و ارزش آن به صدها میلیارد دالر میرسد.
دوم اینکه پوتین تمایل دارد ترامپ مالکیت روسیه بر کریمه را به رسیمت بشناسد؛ اتفاقی که تاکنون توسط هیچ کشور صاحب قدرتی صورت نگرفته است. اساسا جدا شدن خاک یک کشور اتفاقی بسیار تلخ خواهد بود؛ از زمان پایان جنگ جهانی دوم در سال 1945، این نخستین بار است که مرزهای اروپا توسط جنگ جابجا میشوند. آیا ترامپ موافقت خواهد کرد؟ کسی واقعا پاسخ این سوال را نمیداند، اما ممکن به نظر میرسد.
سوم، مساله سوریه است. پوتین از ایالات متحده میخواهد تا درخواستش مبنی بر کنارهگیری بشار اسد از قدرت را دنبال نکند. در عوض، پوتین با ترامپ در زمینه جنگ بینالمللی علیه تروریزم (تمام مخالفان بشار اسد) همکاری خواهد کرد.
مساله آخر، نحوۀ تقسیم بندی دنیا در عصر “پسا لیبرال نوین” است. کرملین بر این باور است که بر روی کشورهای زیادی تاثیرگذار است: جمهوریهای پیشین اتحادیه شوروی، کشورهای اروپای مرکزی و اروپای شرقی. ايدیالوگهای مسکو نیز در باب “حوزههای تمدن و نفوذ روسیه” و “چند قطبی قدرت” (اشاره روسیه برای قرار دادن خودش در کنار ایالات متحده به عنوان ابرقدرت) است.
بنابراین جای تعجب ندارد که کشورهای حوزه بالکان مضطرب شوند و وزرای خارجی کشورهای اروپایی بلافاصله پس از پیروزی ترامپ جلسه بگذارند. حتا کشورهای همسایه روسیه نیز متوجه این ترس شدهاند. ترس آنها اما از چیست؟ معنای “حوزه نفوذ روسیه” این است که تمام کشورهای همسایه روسیه در انتخابات خود به نوعی شاهد دخالت روسیه برای انتخاب کاندیدای نزدیک به ایدیالوژی کرملین باشند.
دیمیتری پسکوف، سخنگوی رسانهیی پوتین، میگوید که پوتین و ترامپ “رویکرد مفهومی” به سیاست خارجی دارند و دیدگاههایشان «به شکلی شگفتانگیز به هم نزدیک است.» یک دیپلمات ارشد روسی نیز اذعان داشته که دولت روسیه پیشتر نزدیکان ترامپ را میشناسد و حتا در دوران کمپین انتخاباتی نیز با آنها در ارتباط بودهاند.
این سوال بسیار جالب توجه است. پاسخ آن را هیچ کس نمیداند. ترامپ یک تاجر، مذاکرهکننده و بعضا دروغگو بوده است؛ به همین دلیل، او نیز در ازای درخواستهای پوتین، شخصا به منافع کشورش خواهد بود. اما واقعیت این است که مسکو گزینههای چندان زیادی برای پاسخ نیازهای امریکا در چنته ندارد. مسکو فقط میتواند با ایالات متحده در جهت ترمیم روابط دوجانبه تلاش کند.
یکی از امتیازهایی که پوتین میتواند بدهد “ادوارد اسنودن” است؛ او از سال 2013 به روسیه پناهنده شده است ولی فقط تا تابستان سال آینده اجازه اقامت در این کشور را دارد. به همین خاطر، این امکان وجود دارد که کرملین با نهایت تاسف اعلام کند که اسنودن از قوانین اقامتی تخطی کرده و باید به ایالات متحده استرداد شود.
با این حال، چنین سناریویی همچنان از ادلۀ کافی برای توضیح حمایت عمومی ترامپ از پوتین برخوردار نیست. در طول کمپین انتخاباتی امریکا، “ولادیمیر پوتین” تنها چهره بینالمللی بود که دونالد ترامپ بارها از او تمجید به عمل آورد. ترامپ، پوتین را “رهبری قویتر” از اوباما توصیف کرد. وی حتا روسیه را تحریک به هک کردن ایمیلهای کلینتون کرد. دولت اوباما اما معتقد است که کرملین در پشت پرده افشای ایمیلهای کمیته ملی دموکراتها نقش داشته است. البته این اقدام تنها عامل شکست هیلاری نبود، اما به حتم در آن نقشی کلیدی را ایفا کرد.
روزنامهنگاران در طول یک سال اخیر مرتب در این اندیشه به سر میبردند که پوتین چه اهرم فشاری بر ترامپ دارد؟ چگونه میتوان علاقه یک کاندیدا به مامور سابق KGB که با ترویج تنفر از امریکا به قدرت رسید، را توصیف کرد؟
نقطه شروع بیشک “پال منافورت” است؛ وی تا فصل بهار مدیر کمپین ترامپ بود. او پیشتر با ” ویکتور یانوکویچ” (سیاستمدار اوکراینی و رهبر «حزب مناطق» و رییسجمهور سابق اوکراین) همکاری میکرد. یانوکویچ در سال 2014 پس از بالا گرفتن اعتراضهای ضد دولتی به روسیه پناه برد.
پال منافورت با افراد پرنفوذ زیادی رابطه ایجاد کرده است: اولگ دریپاسکا و دیمیتری فیرتاش که هر دوی آنها در شرکتهای منافورت سرمایهگذاری کردهاند. من تلاش کردم تا با هر دوی آنها مصاحبه ترتیب دهم اما موفق نشدم. مشخص نیست که پول روسها تا چه اندازه در پرونده پیروزی ترامپ موثر بوده است.
تحلیلگران پس از تلاش بسیار هنوز نتوانستهاند پرسش فرانسیس فوکویاما، تاریخدان، را پاسخ دهند. وی در فایننشل تایمز با تعجب نوشت که «چرا ترامپ هرگز حتا یک واژه انتقادی نسبت به پوتین به کار نبرده است؟»
فوکویاما گمانهزنی میکند که شاید پوتین نوعی «اهرم فشار مرموز» از ترامپ در اختیار دارد؛ شاید آن اهرم فشار به صورت بدهی ترامپ به روسها باشد که میتواند منجر به بر باد رفتن تجارتش شود.
البته هنوز کسی نمیداند که دستگاه اطلاعاتی روسیه چه اطلاعاتی از ترامپ در اختیار دارد. دستگاه FSB – جایگزین KGB – در زمینه جمعآوری اطلاعاتی تبحر دارد که بتواند به عنوان باجگیری از آن استفاده کند. این دستگاه اطلاعاتی روسیه همچنین در زمینه شنود، تهیه مخفیانه ویدیو و تکنیکهای پنهان این چنینی تبحر دارد.
آخرین سفر ترامپ به مسکو در نوامبر سال 2013 صورت گرفت. دلیلش نیز مراسم انتخاب ملکه زیبایی در مسکو بود. میزبان ترامپ آراز آقالاروف، از سرمایهداران مشهور آذربایجانی-روسی، بود. دیدار ترامپ و پوتین نیز در واپسین دقایق لغو شد. گفته شده که در آن مراسم زنان زیبایی حضور داشتند و حتا یکی از کلوبهای شبانه مسکو پس از مراسم پذیرای ترامپ بوده است.
زمانی که برای گاردین در روسیه کار میکردم با آقالاروف دیدار داشتم. حرفه اصلی او در کار املاک است. آقالاروف آخرین پروژههایش را به من نشان داد: یک مجتمع مسکونی لوکس که برای افراد بسیار ثروتمند مسکو ساخته شده بود. او صاحب یک لند روور بود و همراه خوبی بود. ما از مقابل ساختمانهایی عبور کردیم که با معماری اسکاتلندی ساخته شده بودند. بادیگاردهای آقالاروف سوار بر مرسدس در پشت سرش حرکت میکردند. به نظر نمیرسد که آقالاروف بخواهد موجب شرمساری ترامپ شود.
ترامپ در هوتل پنج ستاره ریتز کارلتون و در همان سوئیتی اقامت داشت که اوباما در یکی از سفرهایش در آنجا اقامت داشت. رسانههای امریکایی گزارش دادند که احتمالا FSB از ترامپ در داخل هتل فلمبرداری کرده باشد. البته هیچ سندی هنوز در این ارتباط وجود ندارد. اما دستگاه اطلاعاتی روسیه همیشه به دنبال چنین سوژههایی میباشد و در واقع کارش همین است.
سفر بعدی ترامپ به روسیه کاملا خاص خواهد بود. پوتین شامی مفصل را برای او آماده خواهد کرد. پوتین همچنین ضیافتی را ترتیب خواهد داد که پیشتر برای افرادی مانند سیلویو برلوسکونی و گرهارد شرودر (صدراعظم آلمان بین سالهای ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۵ میلادی) صورت داده بود. ولادیمیر و دونالد با یکدیگر روابط نزدیکی را بر اساس منافع شخصیِ متقابل خواهند داشت.
اندرو پارکر، مدیر کل سازمان جاسوسی انگلستان در داخل خاک بریتانیا (MI5)، در اوایل ماه جاری مصاحبهیی را با گاردین انجام داد. در تاریخ 107 ساله این سازمان، این نخستین باری بود که مدیر در حال خدمت ام آی 5 مصاحبۀ مطبوعاتی را انجام دهد.
پیام پارکر واضح اما ناخوشایند بود. وی هشدار داد که تهدیدهای سری از جانب روسیه در آینده بیشتر خواهد شد و کرملین برای پیشبرد سیاستهای خارجی خود از هر ابزاری مانند خرابکاری، تبلیغات، جاسوسی و حملات سایبری استفاده خواهد کرد. علاوه بر آن، وی اشاره کرد که تعداد جاسوسهای روسی در بریتانیا نسبت به زمان جنگ سرد بیشتر شده است. پارکر گفت: «روسیه در سراسر اروپا و به ویژه بریتانیا فعال شده است. کار ام آی 5 مقابله با آنهاست.»
دونالد ترامپ پس از تماس تلیفونی با رهبران 10 کشور جهان از جمله مصر و عربستان با ترزا می نیز گفتگو کرد. همچنین به نظر میرسد که نایجل فاراژ عملا فرستاده ترامپ در بریتانیا باشد!
حوزه مشترک هر دو کشور دستگاههای اطلاعاتی آنهاست. اسنودن نشان داد که تا چه حد آژانس امنیت ملی ایالات متحده امریکا (NSA) و ستاد ارتباطات دولت انگلیس (GCHQ) با هم در ارتباطند. نگرانیِ لیبرالها نیز استفاده ترامپ از این قدرت برای سرکوب مخالفان داخلی و رسانههاست.
سوال دیگر برای پارکر و دیگر دستگاههای اطلاعاتی این است که دستگاه اطلاعاتیِ تحت مدیریت ترامپ تا چه حد با دستگاه اطلاعاتی روسیه همکاری دارد؟ آیا ممکن است کابینه ترامپ رازهای ملکه بریتانیا را برای دستگاه اطلاعاتی روسیه FSB افشا کند؟
سال 2016 برای پوتین بسیار سال خوبی بوده است. در هفته اخیر، پیروزی کاندیداهای مورد حمایت کرملین در دو کشور مولداوی و بلغارستان برای او خوب بود. تضعیف اروپا به دلیل بحرانهای موجود به ویژه خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا نیز به نفع شخص پوتین بوده است. پوپولیستهای راستگرا نیز از حمایت بیشتری برخوردار شدهاند. موقعیت انگلا مرکل، که بسیاری از او به عنوان رهبر دنیای آزاد یاد میکنند، نیز نسبت به قبل به شدت تضعیف شده است. آیا مارین لو پن، پذیرنده وام مسکو، پیروز انتخابات آتی فرانسه خواهد شد؟ چه کسی میداند؟!
مشکل اصلی کرملین نحوه “داستانگویی” آنهاست. پوتین همیشه بنا را بر ترویج تنفر “ضد امریکایی” گذاشته است. بسیاری از مردم روسیه تا پیش از پیروزی ترامپ بر این باور بودند که در برخی نقاط مانند سوریه و اوکراین در حال جنگ نیابتی با غرب هستند. اما حالا ترامپ رییسجمهور شده است و ایالات متحده باید نام دشمنانش را از نو فهرست کند. مدتهاست که روسیه در صدر فهرست بوده اما اینک چه کشور جایش را پر خواهد کرد؟
سرانجام پس از 15 سال، روابط سرد بین واشنگتن و مسکو در حال بهبودی است. علاقه شدید بین پوتین و ترامپ احتمالا تا مدتی باقی بماند. البته این احتمال وجود دارد که پوتین از تمام امتیازاتی که ترامپ در اختیارش میگذارد، بهره ببرد و دوباره به همان پله اول برگردد، یعنی نفرت از امریکا.
منبع: گاردین/ ترجمه: فرادید