تروریسم و افراطگرایی؛ جوانب مشترک همکاری افغانستان و تاجیکستان
تاجیکستان کشوری در همسایگی ما و چین قرار دارد که از یکسو میتوان جایگزین مناسبی برای واخان- مسیر ارتباطی میان افغانستان و کاشغر چین- باشد و از سوی دیگر به علت داشتن دره فرغانه ظرفیت انتقال و پذیرش جریانهای تندرو و تروریستی را داراست. تاجیکستان عضو شانگهای و یکی از همپیمانان استراتیژیک روسیه است. روابط امنیتی این کشور با روسیه به گونهیی است که روسیه منافع حیاتی خود را در مرزهای تاجیکستان با افغانستان میپندارد.
به نظر میرسد گسترش روابط با کشورهای آسیای مرکزی، به خصوص تاجیکستان در امر مبارزه با تروریسم در شرایطی که روابط با روسیه به سردی بگراید، میتواند نقش بازیگر میانجی را در تلطیف روابط با روسیه ایفا نماید.
به عبارت دیگر -اگر اغراق نشود- گسترش روابط افغانستان با کشورهای همسایه آسیای مرکزی به عنوان همسایههای درجه یک، میتواند نقش سلبی روسیه را در مرزهای افغانستان و به خصوص در روابط با امریکا کاهش دهد و یا مانع از گسترش تعارض شانگهای-ناتو گردد.
در عین حال تاجیکستان نقش میانجی میان افغانستان، چین، روسیه را در امنیت حوزه بدخشان دارد. نشستهای سران امنیتی سه کشور در این رابطه فصل تازه از همکاریهای امنیتی را در این حوزه به وجود آورد. تاجیکستان باید نقش مثبت میانجیگران افغانستان (به خصوص شهید ربانی) را که در صلح تاجیکستان نقش اساسی داشته را به یاد بیاورد و مسوولیتهای خویش را به عنوان یک کشور دوست و همسایه به جا آورد.
افغانستان و تاجیکستان در کنار روابط اقتصادی و تجاری خوب؛ هر دو عضو سازمان همکاریهای اقتصادی ایکو و سازمان کرک و عضو برنامه ابتکار کمربند و راه چین، راه آهن پنججانبه افغانستان، چین، تاجیکستان، ترکمنستان و ایران و پروسه قلب آسیا هستند.
عضویت در این برنامههای منطقهیی فرصتهای تجاری و اقتصادی فراوانی را میان دو کشور و کشورهای دیگر فراهم میسازد. تاجیکستان به عنوان کشور محاط به خشکه، به افغانستان به عنوان دروازه تجاری-ترانزیتی به آسیای غربی و جنوبی مینگرد. اگرچه در این اواخر برنامۀ اقتصادی چین (کریدور اقتصادی چین و پاکستان) از کاشغر تا گوادر، راه تازهیی را برای ارتباط تاجیکستان با پاکستان و بنادر کراچی و گوادر فراهم ساخته است، اما افغانستان به عنوان کشوری که تاجیکستان را به ترکمنستان، ایران و بنادر این کشور متصل میسازد، از اهمیت خاصی برخوردار است.
در سوی دیگر تاجیکستان و در همسایگیاش، قرغیزستان قرار دارد که از جمله کشورهای مهم انرژی برق افغانستان به شمار میروند. در کنار برنامههای سهجانبه توسعه غذای صنعتی، عبور کاسا1000 از تاجیکستان و دیگر برق مورد نیاز افغانستان از این کشور، اهمیت تاجیکستان را برای انرژی برقی افغانستان گسترش داده است.
بررسی گسترش انتقال برق به افغانستان و آسیای جنوبی در پی ساخته شدن بند بزرگ راغون، یکی از موضوعهای مورد بحث در میزهای مذاکره دو کشور به شمار میرود.
طرح انتقال گاز افغانستان به تاجیکستان که در مراحل مذاکره قرار دارد، یکی از موضوعهای مهم در روابط دوجانبه به شمار میرود. خط لوله ۲۳۰ کیلومتر گاز از مزار شریف به سربند تاجیکستان با حجم ۱.۲ میلیارد متر مکعب به صورت سالانه میتواند ظرفیت صادرات افغانستان را افزایش دهد.
بر اساس پیشنهاد کنفرانس رکا، لازم است تا کمیسیون مشترک برای بررسی ساحه عملیاتی پروژه، استخدام تکنیسینهای متخصص و بررسی وضعیت امنیتی ایجاد شود. پس از بررسیهای لازم، میتوان بر سر چگونگی توافقنامه و قیمت گاز اقدامهای لازم را نمود.
به نظر میرسد که نگاه منحط و یکسویه تاجیکستان به چالشهای مشترک، مانع از همکاری دو کشور برای دفع مشکلات دو کشور شده است. کاروانهای قاچاق مواد مخدر و انتقال مواد مخدر از افغانستان به تاجیکستان و سپس به دیگر کشورهای شمال، از جمله یکی از موضوعهای چالشبرانگیز در روابط دوجانبه میان افغانستان و تاجیکستان محسوب میگردد.
همان طور که افغانستان برنامههای جدی برای مبارزه با مواد مخدر به عنوان یکی از منابع مالی تروریسم دارد، تاجیکستان نیز برای مبارزه با قاچاق مواد مخدر برنامههای جدی روی دست دارد. تبدیل کردن این حوزه تعارض منافع به اشتراک منافع یکی از ابعاد سیاست خارجی دو کشور است. افغانستان و تاجیکستان به جای جستجوی برنامههای متفاوت در مبارزه با قاچاقبران مواد مخدر میتوانند، برنامههای مشترک در امر مبارزه با مواد مخدر اتخاذ نموده و این حوزه تعارض منافع را به اشتراک منافع تبدیل نمایند.
تروریسم و افراطگرایی حوزه دیگری است که میتواند فرصت خوبی برای همکاری دو کشور تبدیل شود. تجربه تلخ تاجیکستان از جنگهای داخلی با گروههای تندروی اسلامگرا، این کشور را در امر مبارزه با تروریسم بیش از هر زمان دیگر محافظهکار ساخته است.
مهمترین روشهای این کشور در امر مبارزه با تروریسم؛ استحکام مرزهای خویش با افغانستان و ممانعت از انتقال جریانهای تروریستی در داخل تاجیکستان و سختگیری بر مراکز اسلامگرایی در این کشور محسوب میگردد. سیاست تاجیکستان در امر مبارزه با تروریسم بیشتر دفع این جریانها در مرزها و محدود نمودن حوزه فعالیت و صلاحیت اسلامگرایان در خاک این کشور بوده است.
افزایش محدودیت بر اسلامگرایان، موجب مهاجرت بخشی از این جریانها به خاورمیانه و افغانسنان و کسب عضویت آنها در داعش شده است. به نظر میرسد تنها دفع جریانهای تروریستی نمیتواند منافع تاجیکستان را در درازمدت حفظ کند، بل لازم است در امر مبارزه با تروریزم باید با کمپها و فرصتهای آموزشی برای افراطگرایان تاجیک و دیگر کشورهای آسیای مرکزی در خاک افغانستان نیز مبارزه صورت بگیرد.
در عین حال 9000 نیروی نظامی روسیه در مرزهای تاجیکستان تلاش دارند تا در برابر جریانهای تروریستی و به خصوص داعش، از مرزهای این کشور صیانت کنند. این سیاست روسیه در امتداد ارتباط با طالبان جهت دفع تهدید داعش، بیانگر همان دفع کوتاهمدت جریان داعش از خاک کشورهای آسیای مرکزی به شمار میرود، که از یکسو موجب تقویت طالبان میشود و از سوی دیگر در درازمدت نمیتواند منافع کشورهای منطقه را تامین نماید. آگاهی تاجیکستان از تهدید تروریسم و نقش این کشور در تاثیرگذاری بر سیاست روسیه، میتواند منافع دو کشور را در درازمدت تامین نماید.
در یک ارزیابی کلان میتوان دریافت که تاجیکستان نوعی نگاه سلبی به تهدیدهای منطقهیی دارد و تلاش میکند از آنها دور بماند و یا به عبارت دیگر تلاش میکند از طریق مشارکت کمتر، تهدیدهای را دفع نماید. این نگرش تاجیکستان به تهدیدهای منطقه، مانع از دستیابی این کشور به فرصتهای تجاری-ترانزیتی این کشور در افغانستان شده است.
تبدیل نمودن این دیدگاه به یک رویکرد ایجابی و مدیریتی همهجانبه به تهدیدهای منطقهیی در همکاری با افغانستان، از جمله موضوعهایی است که میتواند فرصتهای پیش روی این کشور را افزایش دهد.
در یک نگرش ایجابی، فرصتهای اقتصادی عاملی است که بر آن اساس میتوان مانع از گسترش تروریسم و افراطگرایی شد. همانطور که اقتصاد ضرورت به امنیت دارد، امنیت و تامین آن نیز ضرورت به فرصتهای اقتصادی دارد. تقویت این رویکرد از سوی مقامهای افغانستان میتواند، تاثیر مثبت بر سیاست تاجیکستان داشته باشد.
سید مهدی منادی؛ پژوهشگر روابط بینالملل و سیاست خارجی