تنها فرزند خلفِ کرزی
بیقاعدگی یکی از قاعدههای بازی سیاست در افغانستان است. بیگمان این قاعدهناپذیری در همۀ حوزههای اجتماعی در افغانستان تعمیم یافته است؛ اما کثرت قوم، زبان و … سبب شده حوزۀ سیاست در افغانستان بیشتر از هر حوزۀ دیگر پیچیده و بیقاعدهتر باشد.
اینجا هیچ اتفاقی غیرمترقبه نیست و هر آن امکان دارد موضع یک سیاستگر صدوهشتاد درجه تغییر کند. ممکن است در هرجای جهان تضاد منافع سیاسی و اقتصادی سبب مخالفت و درگیری میان سیاستگران شود و منافع موازی سبب مواضع موازی گردد؛ اما در هیچ جای جهان امکان ندارد که برخی بتوانند به نرخ روز جامه عوض کنند و بنا به جو حاکم در هر دورۀ از حکومتداری مبانی فکریشان تغییر کند و از کمونیست تا طالب، مجاهد، دموکرات و هر چیز دیگر شوند.
حداقل تجربه چهارده سال گذشته نشان داده است که اینجا حتا نخستین مولفه سیاستگری از سوی سیاستورزان رعایت نمیشود. بارها دیده شده است که وزیر، فرمانده و رییس حکومت از کارکرد حکومت با شدیدترین الفاظ انتقاد کرده است.
سیاستگران ما در بیشترینه موارد پوزسیون و اپوزسیون بودنشان هم روشن نیست. حتا آنهایی که به ناچار از بدنۀ قدرت بیرون ماندهاند و در اپوزسیون هستند، عمدن برای براندازی نظام کار میکنند تا به اصلاح آن.
با این پیشزمینه میخواهم بگویم که حامد کرزی؛ رییسجمهور پیشین افغانستان نیز از بدو پیدایی حکومت وحدت ملی تا اکنون در پی براندازی و بدنامسازی و توطیه علیه این حکومت است و از هر امکانی برای تخریب حکومت کنونی سود میجوید.
بیگمان واکنشها تند و بیسابقۀ جنرال رازق؛ فرمانده پولیس قندهار نسبت به برخی رهبران جهادی هم ریشه در موضعگیریهای پسین حامد کرزی دارد.
از آنجا که جنرال رازق یکی از مهمترین و مورد اعتمادترین مهرههای کرزی در جنوب به شمار میرود و در عین حال تمام جایگاه و پایگاه امروزیاش را مدیون کرزی است و از طرف دیگر هم عملن فرمانده امنیۀ ولایت کندهار هم است، با بیشرمی تمام به نحوی از طالب که یگانه دشمن حکومت افغانستان است، دفاع میکند و طالبها را مجاهد واقعی میخواند.
جنرال رازق که قبلن به دشمنی با طالب معروف بود، دقیقن پس از مصاحبه کرزی با بیبیسی و دفاع وی از طالبان، برای نخستین بار طالبان را مجاهد خطاب کرد و به نحوی از آنها حمایت نمود.
تاختن جنرال رازق به رهبران جهادی در این مصاحبه نیز دقیقن از تحقیر شدن کرزی از سوی مردم در پنجمین سالگشت ترور برهانالدین ربانی و استقبال شدن دیگر رهبران جهادی میآید.
بنابراین سران حکومت وحدت ملی میباید در گزینش افراد در پستهای کلیدی حکومت دقت بیشتر به خرج دهند تا افرادی که آماج اصلیشان براندازی حکومت است، در درون حکومت جا نداشته باشند و حکومت را از درون دچار فروریزی نکنند.
چنان که نیک معلوم است جنرال رازق فرمانده امنیۀ یکی از کلیدیترین ولایات افغانستان است که هم اکنون جنگ با طالب به شدت تمام در آن ولایت جریان دارد. اگر افراد فروختهشده و حامی طالب مدیریت جنگ را در همچو ولایت در دست داشته باشد، طبیعی است که از یک سو تلفات سنگینی به حکومت وارد خواهد شد و از سوی دیگر روحیۀ جنگ با طالب در میان سربازان به صفر تقرب خواهد کرد.
دودیگر این که حکومت نباید به نظامیان اجازه دهد خلاف اصول نظامیگری در مصاحبههایشان در پیوند به مسایل سیاسی ابراز نظر کنند.
با توجه به دلایلی که بر شمرده شد، جنرال رازق تنها فرزند خلف کرزی است که در ادامه مصاحبۀ کرزی و حمایت وی از طالب و اخلال صحبتهای وی از سوی مردم، حساسیت و عصبیتاش را نتوانست مدیریت کند و بدون درنظرداشت موقعیت حکومتی خویش از طالبان به صورت مستقیم حمایت کرد و به سران جهادی تاخت.
نگهداشتن آدمی با یک چنین طرز تفکر در پست فرماندهی پولیس یک ولایت در حکومتی که عملن با طالب میجنگد، هیچ توجیهی ندارد. حکومت وحدت ملی میباید بیش از هر زمان دیگر در گزینش افراد در پستهای مهم و کلیدی دقت کند و نگذارد گرگان در کمین نشستهیی چون کرزی به اهداف نامیمونشان پیروز شوند.