تحلیل

تکاپوی پاکستان برای امنیت مرزی

دولت اسلام‌آباد دستور داده تا شهروندان قبایلی‌اش برای رفت و آمد به افغانستان،‌ ویزای عبور دریافت کنند. این اقدام در پی حمله‎های مرگبار اخیر در ایالت بلوچستان این کشور صورت می‎گیرد؛ حمله‎هایی که دولت پاکستان فکر می‎کند سرنخ آن در افغانستان قرار دارد و شبه نظامیان برای انجام حملات تروریستی از اقلیم افغانستان وارد این کشور شده‌اند.

این اولین باری نیست که اسلام‌آباد به تنهایی یا در همکاری با دولت کابل دست به امنیت مرزی خود می‎زند. سال گذشته نیز دو کشور تصمیم گرفتند تا در زمینه عملیات علیه شبه نظامیان، پوسته‎های کنترل مرزی میان دو کشور را دوباره فعال کنند؛ اقدامی که حاکی از افزایش همکاری‎های امنیتی اسلام‌آباد و کابل بعد از روی کار آمدن حکومت وحدت ملی و نیز بعد از پایان ماموریت نظامی نیروهای چندملیتی در افغانستان بود.

پاکستان و افغانستان در سال 2008 تعدادی پوسته‎های مرزی در مناطق مرزی ‘تورخم’ و ‘سپین بولدک’ میان دو کشور برای کمک به انجام عملیات علیه شبه نظامیان فعال در مناطق مرزی دو کشور همسایه ایجاد کردند. اما مدتی بعد، پاکستان در اعتراض به حمله سال 2011 جنگنده‎های امریکا به یکی از پایگاه‎های نظامیان پاکستانی در منطقه قبیله‌یی ‘مهمند’ در نزدیکی مرز افغانستان، نیروهای خود را از پوسته‎های مرزی خارجی کرد. این مساله در موارد مختلف دچار شکست و گسست شده و آخرین بار در واکنش به ایجاد محدودیت‎های مرزی از سوی پاکستان،‌ بار دیگر تنش‎ها میان دو کشور بالا گرفت و کماکان فضای اتهام‎زنی در روابط دیپلوماتیک دو کشور حاکم است.

اما آنچه مسلم است اینکه در شرایط جدید، هم پاکستان و هم افغانستان به خوبی ضرورت تقویت همکاری‎های امنیتی را به ویژه همکاری برای تامین امنیت و کنترل مناطق مشترک مرزی خود، حس می‎کنند و تصمیم به تقویت این همکاری‎های امنیتی گرفته‌اند.

با این حال،‌ مقامات پاکستانی مدعی هستند که  برخی از عناصر مسلح مخالف این کشور از جمله کسانی چون ‘ملا فضل‌الله’ رهبر گروه تحریک طالبان پاکستان و افرادش در خاک افغانستان حضور دارند و حملات خود علیه پاکستان را در خاک افغانستان طراحی می‌کنند. متقابلا، افغانستان نیز ادعای مشابه را علیه پاکستان مطرح می‎کند و مدعی است که طالبان افغانستان در پاکستان حضور دارند و حملات خود علیه افغانستان را در خاک پاکستان طراحی می‎کنند.

در چنین وضعیتی،‌ آنچه لازم و ضروری است،‌ رسیدن به درک مشترک و متقابل از سوی دو طرف برای ایجاد حلقۀ مشترک امنیتی در مرزهای دو کشور است تا در پرتو آن منافع مشترک دو کشور رقم زده شود.

در غیر آن صورت،‌ اقدامات یک‌جانبه به جای امنیت‌آفرینی،‌ فضای سوء‌ظن را در میان دو کشور حاکم ساخته و حالت اتهام‌زنی را کماکان برقرار خواهد ساخت که این امر به معنای روشن نگه داشتن شعله‎های آتش کینه و نفاق میان دو کشور و سوختن مردمان دو کشور همسایه در آتش تروریزم است.

 

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا