جنگ افغانستان؛ سکوی پیروزی یا ناکامی ترامپ
انتخابات چهلوپنجمین ریاست جمهوری امریکا زمین لرزهیی بود که امریکا و جهان را تکان داد. ترامپ به تنهایی و بدون کمک مالی حتا جمهوریخواهان با وجود جانبداری تمام رسانههای گروهی و پیشگوییهای مغرضانه مراکز جامعهشناسی و طرفداری اکثر کشورهای جهان غرب که او را چون مبلغ خشونت و نفرت مسخره میکردند برنده انتخابات گردید.
رییسجمهور میلیاردر امریکایی که یک روز هم مامور رسمی در دولت امریکا نبوده است موفق گردید اداره امور قویترین کشور جهان را به دست آورد.
کارشناسان پیروزی ترامپ را پیروزی دموکراسی بر جعل و تقلب و قیام طبقه متوسط علیه اشراف و نخبگان امریکا میدانند. پیروزی ترامپ تعبیر و ترجمان خواستههای قشر متوسط و روان امریکا در جهان معاصر و شکست استراتژی جهانی شدن است که جنبشهای انتی گلوبالیزم در اروپا موفق نگردیدند، اما این استراتژی در زادگاه آن، سقف کهنه و بیوکراسی لیبرالهای دموکرات و جمهوریخواهان محافظهکار را شکافت.
رسانههای مشهور امریکا و غرب بهجای پخش وقایع، افکار عمومی را علیه ترامپ تحریک نمودند و صحنهسازان از انواع جعل و دسیسهسازیهای بداخلاقانه جنسی و پخش دروغ و شایعات علیه او استفاده کردند.
بانکهای بزرگ با هراسافکنی، ترامپ را فاجعه اقتصاد جهان نامیدند و او را عوامفریب بدون تجربه در سیاست و ناکارآمد به مقام ریاست جمهوری عنوان کردند.
ترامپی که با وجود این همه رسواییهای جنجالبرانگیز پیروز گردید، آیا میتواند به وعدههای خود عمل نماید؟
معمولا در جوش و خروش هیجانی انتخابات، نامزدان برای رسیدن به قدرت از انواع دروغ و وعدههای به ظاهر دلپسند و غیرقابل اجرا داد میزنند و زمانی که موفق گردیدند و برای این که وعدههای دروغ قابل اجرا نیست، علیه کسانی که رای دادهاند و کسانی که رای ندادهاند رفتار خواهند کرد.
زمان لفاظیها و نویدهای رسانهیی ترامپ در کمپاین انتخاباتی خاتمه یافت. امریکا و جهان منتظراند که ترامپ در سیاست واقعی در امور داخلی و بینالمللی تا چه اندازه به وعدههای خود عمل خواهد کرد.
بعید به نظر نمیآید که ترامپ با داشتن پشتوانه مالی قوی؛ چون کهنسالترین رییسجمهور در تاریخ انتخابات ریاست جمهوری امریکا در فکر ثبت نام خود در تاریخ باشد.
ترامپ مهمترین محور سیاست خارجی خود را همکاریهای مساویانه، احترام متقابل بدون مداخله و کودتا در امور سایر کشورها اعلام نمود.
افغانستان مهمترین محک آزمایش این آرزوی ترامپ خواهد بود. امریکا بیشتر از پانزده سال مبارزه با تروریزم نتوانست ماموریت خود را در افغانستان موفقانه انجام دهد. افغانستان برای ترامپ امتحان دشوارتر از انتخابات ریاست جمهوری خواهد بود. ترامپ در این جنگ باید نه تنها از سرنوشت سیاسی خود؛ بل حیثیت و آبروی امریکا و نیروهای مسلح آن در رقابتهای جهانی دفاع نماید.
جنگ افغانستان با جنگ عراق و سوریه فرق دارد. نظامیان امریکا جنگ افغانستان را خلاف عراق که جنگ، انتخابی برای از بین بردن صدام بود، جنگ ضرورت نام گذاشتهاند.
اوباما میدانست که خروج نیروهای نظامی از افغانستان به معنای خودکشی سیاسی او و شکست امپراتوری برتر جهان میباشد و اگر امریکا از افغانستان خارج گردد به سرنوشت شوروی سابق مواجه خواهد گردید.
او برای جلوگیری از مصارف گزاف و کمرشکن در افغانستان دستور ابقای تمدید بیشتر از هشتهزار نیروی نظامی امریکا را امضا کرد و با امضای موافقتنامه همکاریهای امنیتی حضور امریکا را تا زمانی که منافع و ضرورت آن ایجاب میکند مشروعیت بخشید.
اعلامیههای ترامپ در کمپاین انتخاباتی در امور جهانی به سیاست بازسازی گرباچف شباهت دارد، ولی او با استفاده از تجارب شوروی سابق حاضر نخواهد گردید تا مانند گرباچف افغانستان را ترک بگوید.
خروج امریکا از افغانستان در کشورهای جهان، مانند جنگ ویتنام شکست و فرار یگانه ابرقدرت تعبیر و تفسیر خواهد گردید. حضور دوامدار و بدون نتیجه امریکا نیز به بدنامی و افزایش روحیه ضد امریکایی در جهان و داخل امریکا خواهد انجامید.
مردم افغانستان در شرایط کنونی که خصومتهای قومی چالشبرانگیز گردیده است از حضور نیروهای امریکا طرفداری میکنند و میدانند که امریکا و متحدان آن معاش نیروهای مسلح، پولیس، امنیت و ماموران دولت را میپردازند و بدون حضور امریکا دولت، سقوط و فجایع گذشته تکرار میگردد.
ترامپ میداند که بدون پیروزی سیاسی و کسب رضایت مردم تنها با استفاده از زور در مبارزه با تروریزم اشتباههای گذشته تکرار خواهد گردید.
مبارزه با تروریزم و افراطگرایی زمانی میتواند موثر باشد که نظام سیاسی کشور اعتماد اکثریت مردم را بهدست آورد. زمان اقتضا میکند تا ترامپ و تیم جدید او در افغانستان به استراتژی سیاسی خود به هدف حکومتداری خوب تجدید نظر نمایند.
ترامپ به گونۀ یک لیدر اقتصادی در جهان شهرت دارد. او قیمت صلح را نسبت به جنگ بهتر از سیاستمداران منفعتجو میداند. جنگ، تجارت با خون انسانهاست و آدمهای تشنه به خون، جنگ را قصدا و عمدا ادامه میدهند تا تجارت آنها ورشکست نگردد. ترامپ این را نیز میداند که دولتهای افغانستان به گدایی عادت نمودهاند و اکثر خود عامل بیامنیتی میگردند تا دکان گداییگری آنان بسته نگردد و همین نفقهخوری مانع حکومت کارآمد گردیده است.
میگویند ترامپ اجازه نخواهد داد با پول مالیات مردم امریکا و خون سربازان، جیب دزدان و کلاهبرداران پر گردد. اگر این حرف حقیقت داشته باشد جنگ با دزدان دولتی و حامیان امریکایی آنان که برای پر کردن جیبهای خود به افغانستان آمدهاند به مراتب دشوارتر از تروریزم خواهد بود.
چالش دیگر ترامپ بیاعتمادی جهان به واقعیت عملیات ضد تروریستی امریکاست. از همین سبب افغانها معماران افغانستان نوین را مقصر ادامه جنگ و نفاق در افغانستان میدانند و باور دارند که با موافقه امریکا تقسیم قدرت در افغانستان مرحله به مرحله و آرام آرام اجرا میگردد.
در افغانستان یک نقطه امن وجود ندارد. کشور میان ملکهای زورگو و تفنگدار تقسیم گردیده است. طالبان در اکثر ولایات افغانستان کنترل دارند. جنگهای لفظی در ردههای بالای دولت وحدت ملی به خاطر تقسیم قدرت و ثروت همه را خودسر و خودمختار گردانیده و هر کدام به نوعی به رییسجمهور جدید امریکا پیام میفرستند.
آقای غنی و عبدالله عبدالله برای جلب اعتماد «بادار جدید» در پیامهای تبریکی خود به ترامپ خواستار تحکیم روابط در زمینههای گوناگون گردیدند.
حامد کرزی، فرزند سرکش جمهوریخواهان دوران بوش بهطور نادم و جهت جلب تفقد، در پیام خود با لحن سازشگرانه پیشنهاد تغییرات سیاسی میدهد.
طالبان که دولت را به رسمیت نمیشناسند در اعلامیه خود محافظهکارانه خواهان خروج نیروهای امریکا از افغانستان میشوند و به ترامپ مشورت میدهند به خاطر منافع خود دیگران را نابود نسازد.
گلبدین حکمتیار که نام آن هنوز در لست سیاه بینالمللی درج است در اعلامیه خود امریکا را در جنگ علیه سایر کشورها تحریک میکند.
اختلافهای بحرانزای سران حکومت وحدت ملی، انتقامجوییهای پشت پرده و ریاکارانه کرزی و تمدنستیزی جاهلانه طالبان، با اراده و خواستههای اکثر افغانها مطابقت ندارد. در کشور ما اعتراضهای مسالمتآمیز به خاطر آزادی، عدالت اجتماعی و تساویطلبی بشردوستانه سرکوب میگردد.
این عوامل، انگیزههای اصلی افزایش جنگ، چپاول کمکهای جهان و تشویق تروریزم گردیده است و در آینده نیز مانع همکاریهای مشترک امریکا با کشورهای منطقه خواهد گردید.
جهانیان میدانند که جنگ در افغانستان با وجود حضور نیروهای ناتو، جنگ امریکاست و اگر ترامپ در این جنگ پیروز شود و صلح عادلانه در افغانستان برقرار گردد، افتخار این پیروزی نیز به نام ترامپ ثبت خواهد گردید.
دکتورعلیاحمد کریمی؛ تحلیلگر امور بینالمللی