مقاله

جوابیۀ ستاد مردمی حمایت از ولایت شدن جاغوری

اشاره: روزنامه راه مدنیت مطلبی را زیر عنوان «جاغوری با سه ولسوالی»به قلم حسن‌علی جاغوری (ارسالی) در وبسایت خود (مدنیت آنلاین) روز چهارشنبه (۲۹ جدی) نشر کرده بود. نشر این مقاله واکنش‌هایی نیز به دنبال داشت. متن زیر نیز جوابیه‌یی است که در واکنش به این مقاله از سوی ستاد مردمی حمایت از ولایت شدن جاغوری، به ادارۀ روزنامه فرستاده شده که با درنظرداشت اصل آزادی بیان و احترام به آن، بدون ویراستاری در این شماره نشر گردید.

ادارۀ محترم روزنامۀ راه مدنیت!

ستاد مردمی حمایت از ولایت شدن جاغوری و فرهنگیان جاغوری مطلبی که زیر عنوان «جاغوری با سه ولسوالی» در روزنامۀ شما به نشر رسیده است، را مغرضانه و نا آگاهانه می­‌دانند. بخش قابل نقد و توجه این مطلب این است که ناآگاه یا غرض‌­آمیز از عدم وحدت و هماهنگی دسته­‌ها و بخش­‌های جاغوری در رابطه به طرح تجزیۀ جاغوری گفته شده است و حتا به تصمیم و خرد جمعی جاغوری که در مخالفت به تجزیۀ جاغوری است، نادیده گرفته و آن تصمیم را فقط به یک بخش ربط داده است.

بنابراین چندمهمی را برای وضاحت مسالۀ جاغوری، تجزیۀ آن و جایگاه مردم جاغوری در این طرح، لازم یادآوری می‌دانیم که قرار زیر است:

۱.  پشینۀ ولایت جاغوری

از سال­‌های حدود ۱۳۵۸ به بعد (زمانی­ک‌ه اِداره هزاره‌ها و مناطق مرکزی را شورای اتفاق به دوش داشت) جاغوری به عنوان یک ولایت و به نام «ولایت جاغوری» در تشکیل واحدهای اداری کشور تعریف شده بود و عملا آقایان فیاض والی، محمدامین عارف و معلم بابه، والیان این دور جاغوری بودند.

 بعد از تشکیل حزب وحدت، بازهم جاغوری به‌شمول تمام ولسوالی­‌های هزاره­‌نشین غزنی و خاص­ ارزگان، جز ولایتی به نام «غزنی باختری» بودند که مرکز آن در جاغوری و آقای «رییس عبدالله انوری» والی این ولایت از طرف شورای مرکزی حزب وحدت تعیین می­‌شود. این دوره تا آمدن طالبان (۱۳۷۷) ادامه داشته است.

۲.  چرا تجزیه، نه! و ولایت بله؟

در ابتدای شکل‌گیری دولت فعلی و در توافق­‌نامۀ بین‌المللی بُن، جمعیت مجموعی هزاره­‌ها ۲۰درصد و سهم­‌شان در اداره‌ها و حکومت نیز ۲۰درصد توافق و تعیین شد. به عین منوال، تعداد واحدهای اداری نیز ۲۰ درصدی، به گونۀ مشخص شش ولایت، حق هزاره­­‌ها بودند که حالا در حوزۀ واحدهای اداری، فقط دو ولایت متعلق به هزاره­‌هاست. بقیۀ حوزه­‌ها ولسوالی­‌هایی چون بهسود، دایزنگی، دره­‌صوف و جاغوری که هم شرایط قانونی ولایت شدن را داراست و هم مطابق به توافق اساس‌­گذاری این دولت (توافق‌­نامۀ بُن) باید به ولایت ارتقا می­‌کردند، که هنوز …

نکتۀ بعد این­که فکر می­‌کنم باید تا هنوز دریافته باشید که طی مراحل ولایت شدن جاغوری در زمان ریاست­‌جمهوری حامد کرزی از طرف خود وزارت داخله، طی پیشنهادی به ریاست جمهوری ارایه شده بود، بعد به حکم شماره۱۲۲۰ ریاست جمهوری به تاریخ ۲۹جوزای ۱۳۸۵ه.ش به وزارت داخله، این وزارت هیاتی را به ریاست «غلام‌نبی ترین»، نمایندۀ وزارت داخله، نمایندگان وزارت معدن و صنایع، ریاست مرکزی احصاییه، وزارت انکشاف شهری، وزارت فواید عامه، ادارۀ جیودوزی و کارتوگرافی، تعیین و به جاغوری اعزام کردند. این هیات تمام مناطق جاغوری و مالستان را قریه به قریه از همه لحاظ‌های لازم بررسی ­کردند و بعد گزارشش را طی پیشنهاد شماره ۶۳۱۳ به تاریخ ۲۵میزان ۱۳۸۵ به ریاست­‌جمهوری تحویل دادند.

این هیات، در سروی و پیشنهاد خود جاغوری را دارای تمام شرایط و معیارهای لازم ولایت شدن درمی‌یابد و در ضمن، واحدهای اداری هفت­‌گانۀ ولایت جاغوری به مرکزیت «سنگماشه» را با مرکزهای آن تعیین می­‌کنند که به طور فشرده در زیر می‌­آوریم:

  • ولسوالی گری به مرکزیت انگوری
  • ولسوالی ایزدری به مرکزیت المیتو
  • ولسوالی باغ چری به مرکزیت غجور
  • ولسوالی بابه به مرکزیت بابه
  • ولسوالی حصه اول مالستان به مرکزیت خاکریزگ
  • ولسوالی حصه دوم مالستان به مرکزیت میرادینه
  • ولسوالی حصه سوم مالستان به مرکزیت ناوه پشی

که متن کامل این پشنهاد حالا هم در دسترس است، اما این پیشنهاد به دلیل‌­های نامعلوم، تاهنوز در ادارۀ امور خوابیده است.

با این حال وقتی جاغوری به پیشنهاد خود وزارت داخله مطابق به قانون و نیاز که خودشان جاغوری را مناسب ولایت دیده بودند، به ریاست جمهوری و ادارۀ امور برای طی مراحل پیشنهاد می­‌شود، چرا ما مردم جاغوری این را نادیده بگیریم و به تجزیۀ جاغوری تن دهیم و قانع شویم.

۳.  اگر تجزیه شود، چه؟!

نکتۀ اساسی در این طرح که به‌­طور کامل ناقص و غیرقابل پذیرفتن است، دادن سه ولسوالی به جاغوریِ چهار برادر، خود نفاق‌افکنی آشکار و درگیرکردن مردم در میان خودشان است که حکومت روی دست دارد. با این حساب چرا جاغوری به چنین طرح­‌ها تن بدهد و از ولایت شدنش که حق اساسی شهروندی‌شان است، بگذرد؟

 آنچه قابل نگرانی است، این است که با تجزیۀ جاغوری به هرچند ولسوالی، دیگر هیچ یک از ولسوالی­‌های تجزیه­شدۀ جاغوری شرایط لازم ولایت شدن را ندارد. بعد امتیازهای تشکیل اداری و نظامی سه ولسوالی درجه سه، برابر امتیاز یک ولسوالی درجه اول (جاغوری فعلی) نیست.

ازهمه مهم­‌تر آنچه به عنوان خطر متوجه جاغوریِ تجزیه­‌شده می­‌باشد، این است که جاغوریِ تجزیه­‌شده، عملا لقمه­‌های کوچک و آماده­‌شده برای حلقوم داعش و طالب است و همچنان دروازۀ جنگ، نا امنی و حضور طالب و داعش در مناطق مرکزی.

۴.  اگر ولایت شود، چه سود؟

آنچه مردم جاغوری و مالستان طی حداقل ۱۵سال اخیر قربانی و ملیون­‌ها خساره مالی متقبل می­‌شوند، فرزندان نخبه‌شان را از دست می­‌دهند، اداره به اداره سرگردان دنبال کارشان می­‌گردند، بخاطر امضایی از جاغوری و مالستان صد خطر جان و مال را ناچار می‌پذیرند و تا رسیدن به مرکز غزنی، هفت پل صراط و دم شمشیر را عبور می­­‌کنند، به علت محروم بودن مردم از حق قانونی و شهروندی‌شان (اداره­‌ها و خدمات دولتی) است، که با تجزیۀ جاغوری این معضل­‌ها هم­چنان باقی می­‌ماند.

اما اگر جاغوری، مطابق به حق اساسی شهروندی مردمش به ولایت ارتقا کند، آن­‌وقت مردم جاغوری، لازم نیست که تا آمدن به مرکز غزنی و بازگشت، لباس­‌های کهنه را بپالند و به تن کنند که شاید طالب و داعش به سرشان رحم کنند، آن­‌وقت مصرف­‌های رفتن، ماندن و آمدن که دانش‌­آموزان و دیگر مردم به مرکز غزنی می­‌کنند، را برای تهیۀ وسیله­‌های آموزشی و تحصیلی فرزندان­‌شان مصرف خواهند کرد، آن­‌وقت صدها نوجوان دختر و پسر جاغوری و مالستان و بخشی از قره‌­باغ بخاطر آزمون کانکور بیشتر از یک هفته در محیط به شدت ناسالم امنیتی و جوّی در هُتل­‌های شهر غزنی نمی­‌خوابند، آن­‌وقت جاغوری دارای مرکزهای علمی چون دانشگاه و … خواهد بود، آن­‌وقت لازم نخواهد شد که وقت و ناوقت، مریضی را به دوش بکشیم و طرف غزنی بدویم و از نیم­راه برگردیم و جنازه به خانه برگردانیم، آن­‌وقت در جاغوری موسسه­‌ها و اِنجوها جدی‌تر خواهی آمد و سرمایه‌گذاری انسانی (معنوی و مادی) خواهند کرد، آن­‌وقت دانش‌­آموختگان جاغوری بجای دربه­‌در گشتن به اداره‌­ها و دروازه­‌های این و آن، به جاغوری باز خواهند گشت و برای خودش و جاغوری‌­اش کار خواهند کرد و….

۵. چطور ادعای نویسندۀ مطلب «جاغوری با سه ولسوالی» نقاق‌افکنانه است؟

مسالۀ اساسی در مطلب مذکور روزنامۀ راه­ مدنیت، این است که در قسمتی از آن در رابطه به طرح تجزیۀ جاغوری این گونه آمده است: «… در ولسوالی جاغوری دو بخش عمدۀ آن که ایزدری و باغچوری است هم از این طرح استقبال کرده‌اند. بخش دیگر که مجموعۀ تمامیت‌خواه می‌باشند و هم‌اکنون ۴ وکیل و تمام کارمندان ولسوالی نیز از آن منطقه و بخش‌اند با این طرح مخالفت کرده‌اند. برخی وکلا و سیاست‌مداران نو سن نیز که در جای دیگر بازار کار سیاست‌شان کساد شده، برای جاغوری نسخۀ شفابخش نوشته کرده و مخالفت خود را با این طرح اعلام کرده‌اند.»

نااگاهانه و مغرضانه بودن این بخشِ از مطلب مذکور برمبنای این واقعیت­‌هاست:

اول؛ دستۀ باغچری در ۱۶جدی سال روان در مسجد عمومی غجور در رابطه به موضوع، جلسه­‌یی دایر کردند که از تمام قریه‌ها و قشرهای مردمی منطقه نماینده در این جلسه حضور داشتند. نتیجه این جلسه، با اکثریت آرا طرح تجزیه جاغوری را رد می­‌کنند و خواستار ولایت شدن جاغوری می­‌شوند، در ضمن کمیسونی تشکیل می­‌دهند که هم مساله را کارشناسانه بررسی کنند و هم با دیگر دسته­‌های جاغوری در رابطه، صحبت کنند.

دوم؛ در جلسه‌یی ­که بزرگان و فرهنگیان ایزدری به ابتکار دانشجویان ایزدری به تاریخ ۱۷جدی سال روان، در انستیتیوت رسالت در کابل دایر کردند که من­ هم حضور داشتم، بعد از طرح مساله­ و شریک کردن اطلاعات مربوط، طرح تجزیه جاغوری را با اتفاق آرا منتفی اعلان کردند و کمیسیونی از تمام قشر­های مردمی تشکیل دادند که با دیگر برادران و دسته­‌های جاغوری پیرامون موضوع، وارد مذاکره و لابی شوند.

سوم؛ مورد دیگر مردم جاغوری مقیم کابل است طی چند دور جلسه و چانه‌­زنی، بالاخره در جلسۀ تاریخ ۱۸جدی ۹۵، به مصوبه‌یی می­رسند که  در آن  مصوبه، مخالفت­‌شان به اتفاق آرا با تجزیه جاغوری اعلام می­‌کنند و با درخواستی رسمی‌ای ضمن امضاهای اشتراک‌کنندگان از بزرگان و مردم مقیم جاغوری می‌خواهند که طرح تجزیه جاغوری را منتفی اعلام کنند و به هیات اعزامی کابل، درخواست ولایت شدن جاغوری را بدهند.

چهارم؛ در فرجامین فعالیت­‌های جاغوری­‌ها پیرامون تعدیل واحدهای اداری تا آمدن هیات اعزامی کابل، مردم جاغوری به شمول علما، موسفیدان، بزرگان، استادان و فرهنگیان، فعالان و نهاد­های مدنی طی سه جلسۀ جداگانه به تاریخ های ۱۹، ۲۲ و ۲۳ جدی سال روان به ترتیب قطع­‌نامه و درخواستی مردم جاغوری را -که ادامۀ طی مراحل ولایت شدن جاغوری تا ارتقاع به ولایت می‌باشد- نهایی می­‌کنند و به هیات اعزامی کابل تحویل می‌­دهند.

همۀ این­ واقعیت­‌ها بیانگر این ­است ­که جاغوری­‌ها همه باهم، زن و مرد، پیر و جوان، دانشجو و دانش‌­آموخته، فرهنگی و مدنی، استادان و عالمان یک­‌صدا و متحدانه طرح تجزیۀ جاغوری را -به هرچند ولسوالی که باشد- منتفی، خلاف تعهد حکومت وحدت ملی و حق قانونی این مردم خوانده است و از مقام­‌های حکومت به گونۀ جدی و رسمی خواستار ادامۀ طی مراحل ارتقا جاغوری به ولایت شده­‌اند.

بنابراین واقعیت‌­ها، ما نشر آن نوع مطلب­‌ها را که هیچ ارزش ژورنالیستی ندارد، در شان هیچ رسانه‌یی نمی­‌دانیم و با این­حال امیدواریم روزنامۀ محترم راه مدنیت، نویسندۀ­ آن مطلب -که امیدواریم وجود خارجی داشته باشد- و مخاطبان روزنامه، واقعیت‌های عینی در رابطه به جاغوری را -که از دور زمان به این‌سو رقم خورده است، دریافته باشند.

بااحترام

خادم آزاد، مسوول رسانه­‌یی ستاد

۳دلو ۱۳۹۵

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا