حلقۀ مفقود همکاری رسانهها و مردم با نیروهای امنیتی
هفتۀ گذشته رییسجمهور در دیدار با مدیران ارشد رسانهها از عدم حمایت رسانهها از دولت و نیروهای امنیتی گلایه کرده است. این دیدار در پی دلجویی و توجیه سخنان رییسجمهور غنی صورت گرفته بود که حرف رسانهها را «باد» خوانده و از عدم تأثیرگزاری آنان یاد کرده بود.
حقیقت هرچه باشد و منظور رییسجمهور هرچه بوده، این واقعیت را نمیتوان انکار نمود که هرگاه نیروهای امنیتی دستاوردی داشتهاند، رسانههای زیادی به تقدیر و تمجید آنان پرداختهاند. آنچه از این عرصه مورد انتقاد قرار گرفته نیز، بیشتر سوءمدیریت در سطوح کلان امنیتی بوده است.
اما پرسش این است که نقش رسانهها و مخاطبان آنان (مردم) در تأمین امنیت و ثبات چیست و چگونه محقق میشود؟
آنچه در پاسخ این پرسش میتوان گفت این است شکی نیست که ایجاد بسترهای مشارکت عمومی در تحقق اهداف انضباط اجتماعی و امنیت پایدار ضروری است. مشارکت مردم با نیروهای امنیتی در استقرار امنیت موثر است و همکاری مردم با نیروهای امنیتی نقش بسیار مهمی در حفظ امنیت پایدار اجتماعی دارد؛ زیرا پیشگیری از برخی ناهنجاریها در جامعه نیازمند همکاری و همراهی سازمانها و دستگاههای مرتبط است.
بنابراین، هماهنگی نهادهای امنیتی و همکاری مردم با این نهادها نقش موثری در تأمین امنیت و پیشگیری از جرایم دارد.
از سوی دیگر، رشد رفتارهای مشارکتجویانۀ مردم در حوزه امنیت اجتماعی، بسته به جلب اعتماد مردمی و آگاهیبخشی به مردم نسبت به عملکرد نیروهای امنیتی دارد. از این رو، با فرهنگسازی، ارایۀ آموزش مناسب و صحیح به اقشار مختلف جامعه پیرامون مسایل مختلف میتوان به جامعهیی امن دست یافت.
در این میان، سهم رسانهها در انعکاس اخبار و اطلاعات نیز در راستای آگاهیدهی به مردم نقش به سزایی دارد؛ چرا که رسانههای ارتباط جمعی، پل ارتباطی میان مردم و مسوولان اجرایی هستند و در این زمینه وظایف سنگینی نیز برعهده داشته و از جایگاه مهمی برخوردارند.
رسانهها میتوانند با اطلاعرسانی دقیق، سریع و به موقع علاوه بر اعتمادسازی و تنویر افکار عمومی مردم نسبت به نیروهای امنیتی، موجب ایجاد امنیت پایدار و اجتماعی نیز شوند. رسانهها در ایجاد امنیت در جامعه بسیار موثر هستند. بنابراین باید رسانهها به عنوان بازوی توانمند جامعه با پولیس و سایر نیروهای امنیتی، نهایت همکاری را داشته باشند.
در واقع، رسانهها در همه حوزهها نقش تأثیرگذاری دارند؛ اما در حوزه امنیت به جهت اینکه با آبرو، جان مردم و بخشهای اساسی زندگی مردم در ارتباط است نقش برجستهتری دارند و لازم است در این زمینه توجه بیشتری صورت گیرد.
اما آنچه این نقش را برجسته میسازد، اعتمادسازی و اعتمادزایی از جانب دولت و نهاد اجرایی است. به نظر میرسد چنین اعتمادی با روابط و ضیافتهای مقطعی محقق نخواهد شد، بل باید با ایجاد مدیریت مطلوب در سطوح امنیتی، فعالیت فکری و آموزشی در میان لایههای مختلف جامعه و ذهنیتسازی مثبت نسبت به نیروهای امنیتی در میان مردم میتوان چنین پیوندی را ایجاد کرد و خلق نمود.
پس بهتر است حکومت به وضع مدیریتی نیروهای امنیتی سر و سامان داده و از سویی هم با کار مداوم و اجتماعی، شرایط ذهنی را برای حمایت مردم و رسانهها از نیروهای امنیتی فراهم ساخته و فضای همکاری مستمر را به منظور تأمین ثبات پایدار مهیا سازد.