تحلیل

حکومت و چرخ لرزان اقتصاد

آغاز کار راه آهن افغانستان- ترکمنستان، یکی از پروژه‎های اقتصادی دیگری است که در جریان عمر پرچالش حکومت وحدت ملی به راه افتاد. حکومت درصدد است با راه‌اندازی این پروژه‎ها به وعده‎های انتخاباتی‌اش عمل نموده و تغییر وعده داده شده را محقق سازد.

تغییر مثبت در دسترخوان مردم،‌ تبدیل شدن افغانستان به یک مرکز اقتصادی پر رونق و بستر شدن مسیر انتقال کالا از کشورهای هم‎جوار به آسیای میانه، استخراج معادن، گسترش زراعت و مدرن شدن آن در کشور و… از جمله وعده‎هایی بودند که در زمان انتخابات و پس از روی کار آمدن دولت وحدت ملی داده می‎شد.

مردم نیز به این وعده‎های دل‎خوش بوده و اشتیاق رشد اقتصادی و رونق یافتن زندگی در دل هر افغان، موج خوشی ایجاد می‎کرد. اما دیری نپایید که این خوشی‎ها تبدیل به ناامیدی گردید. تنها چیزی‎که در این میان باقی ماند، فشار مضاعف بر دوش اقشار فقیری است که ناگزیرند از اندک درآمدشان به دولت مالیه پرداخته و حتا از مکالمات تلیفونی‌شان نیز دخل دولت را پر نمایند.

این درحالی است که طی دوسال اخیر، رشد اقتصادی سیر نزولی پیدا کرده، سرمایه‌گذاری كاهش چشم‎گیری كرده، كسر بودجه بالا رفته، ثبات اقتصادی وجود ندارد، سرمایه و نیروی كار به خارج فرار می‎كند. فقر، فساد و میزان بیكاری در حال افزایش است.

طبق آمار اداره احصاییه مرکز و بانک جهانی، افغانستان از سال 2002 تا 2013 حدوسط 9.4 درصد رشد اقتصادی داشته است، اما این میزان در سال‎های 2014 و 2015 کاهش قابل ملاحظه‎‌یی نموده و رشد اقتصادی در سال‌های 2014 و 2015 به ترتیب 2.2 و 1.8 بوده است. احصاییه مركزی میزان بیكاری را 25 درصد اعلام كرده است اما براساس اعلامیه اتحادیه كارگران افغانستان “از 12 میلیون واجد شرایط كار 4.5 میلیون آن بیكارند.

بعضی منابع می‎گویند كه طور تخمینی 35 درصد مردم افغانستان بیكار هستند. سازمان جهانی غذا و بانک جهانی اعلام كرده كه در سال 2015 نزدیک به 50 درصد افغان‌‎ها زیر فقر زندگی می‎كنند. نرخ تورم (افزایش قیمت عمومی مواد) را هیچ منابع دولتی و غیر دولتی دقیق نمی‎داند. طبق گزارش احصاییه مركزی رشد نفوس 3 درصد بوده است. این درحالی است که افغانستان در صورتی‎كه در سال 6 درصد رشد اقتصادی كند، می‎تواند از فقر و بیكاری‌اش کاهش دهد.

در این میان، جلب سرمایه‌های داخلی وعلاوه بر آن سرمایه‌گذاران بخش خصوصی از سایر کشورهای منطقه، به‌خصوص چین و کشورهای عربی از طرح‌هایی بودند که رهبران دولت وحدت ملی به آن امید داشتند. اجرای طرح راه ابریشم، پروژه تاپی، مشارکت‎های منطقه‎‌یی و فرا منطقه‎‌یی از جمله طرح‎هایی بودند که در تعهدهای دولت وحدت ملی جای داشت.

اما با گذشت زمان مشاهده شد که جلب اعتماد سرمایه‎گزاران در شرایط ناگوار کنونی کار ساده و آسانی نیست. نبود امنیت یکی از چالش‌های اصلی در مقابل توسعه اقتصادی در افغانستان است. به گفتۀ رییس‌جمهور غنی، قیمت یک هفته جنگ برابر با هزینه توسعه یک ولسوالی و قیمت یک ماه جنگ برابر با هزینه توسعه یک ولایت است. در کنار امنیت، عوامل متعدد دیگری نیز وجود دارد که باعث می‌شود تا هم سرمایه فرار کند و هم بستر برای ناامنی و فساد را فراهم می‌کند. به گفتۀ مسوولان بخش خصوصی‌، نبود استراتیژی شفاف یکی از عواملی است که تعامل متقابل بخش خصوصی با دولت را با مشکل روبرو کرده‌ است.

در این میان کارهای انجام شده در سطح اقتصادی نیز قابل توجه است. تلاش برای ریاضت اقتصادی، ایجاد میکانیزم قراردادهای خدمات دولتی، سرعت در ساخت جاده کمربندی افغانستان، طرح ساخت جاده‌های مرکزی، مدیریت منابع آب، ساخت سد سلما و کنر، آغاز طرح کاسا ۱۰۰۰، انتقال گاز ترکمنستان از مسیر افغانستان و پاکستان به هند(تاپی)، جلوگیری از فسادهایی که در قراردادهای معدن وجود دارد و جاده کمربندی شهر کابل که همگی اکنون اجرایی شده و می‎تواند تغییرات اساسی اقتصادی در افغانستان به وجود بیاورد از جمله مواردی‌اند که تاکنون انجام شده است.

با این حال، رسیدن به توسعه‎‌یی که نوید آن داده شده و چشمداشت مردم افغانستان است، نیازمند تلاش‎های‎ بیش‎تر و کوشش‎های همه‌جانبه از سوی نهادهای اجرایی به کمک نهادهای محلی، مردمی و مدنی است؛ کوشش‎هایی که در آن تعهد، دلسوزی و صداقت به بازسازی افغانستان، محور و خمیرمایۀ آن باشد.

 

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا