در وردک چه کسی حکومت میکند؟
مدتی است که ولایت میدان وردک شاهد رخدادهای شگفتآوری شده است. هنوز خون فیضالرحمان از چوبۀ دار گروه طالبان خشک نشده بود که خبرهای دیگری از این ولایت مخابره شده و موجب نگرانی بیش از پیش شهروندان کشور شد.
حضور و اشراف گروه طالبان بر مراکز آموزشی و گرفتن امتحان ورودی از معلمان و حتا دانشآموزان مکاتب، امری است که به شدت حاکمیت و اقتدار دولت را در این ولایت زیر سوال میبرد. شهروندان ولایت میدان وردک به صورت مکرر حکایت کردهاند که طالبان از معلمان این ولایت امتحان گرفته و بر طبق معیارهای خودشان، آنان را مقرر یا منفک میکنند!
ساکنان این ولایت که از ترس افشای نام شان این مسأله را رسانهیی نکردهاند، میگویند: گروه طالبان بر ادارههای مکاتب این ولایت اعمال فشار میکنند که برخی از مضامین را حذف کنند؛ زیرا به باور آنان، این مضمونها، محتوای اسلامی نداشته و نباید برای کودکان مسلمان آموزش داده شود.
این درحالی است که حکومتهای محلی این ولایت به شدت مشغول اموری هستند که هیچ ارتباطی به اصل وظیفهیی آنها ندارد. هفتۀ گذشته برخی از شهروندان این ولایت شکایت از اختلاس و فساد توسط دستگاه اداری این ولایت داشته و شخص والی را به چور و چپاول برخی از منابع اقتصادی این ولایت متهم کردند.
قضایای مشابه به آنچه در هفتۀ گذشته رخ داده، تنها حکایت میدان وردک نیست و بارها حوادث مشابه به این قضیه در نقاط مختلف کشور اتفاق افتاده است. آنچه دردناک و تاسفآور بوده این است که چرا چنین مسایلی پیگیری نشده و مقصران چنین قضایا مورد تعقیب عدلی و قضایی قرار نگرفته و یا حداقل از وظیفه سبکدوش نمیشوند؟
تمام این ماجراها و شواهد موجود دو تصویر از رویکرد حکومت مرکزی و محلی را برجا میگذارد. اول اینکه رقبای قدرت در حکومت مرکزی در تلاش است تا با تقسیم قدرت و جابهجایی مهرههای مورد حمایتاش، به هر قیمتی که شده است، تعادل قدرت را به نفع نگه دارد. از این رو، فرقی نمیکند که این مهرهها در اعمال حکومتشان به نفع مردم عمل میکنند یا خیر. از سویی هم ممکن است عناصری که روی کار میآیند به نحوی برای باداران سیاسی و حامیان پشت پردۀشان باج و خراج تهیه کنند که بدون دست زدن به اختلاس و فساد، تدارک چنین مخارجی ممکن نخواهد شد.
حاکمان محلی نیز که نشستن بر مسند قدرت برای شان غنیمت بزرگی است که به هیچ قیمتی حاضر به از دست دادن آن نیستند و حاضر به ریسکپذیری در این راستا نیز نمیباشند. بنابراین صحنه را برای مانور مخالفان باز گذاشته و گویا چنین تبانی کردهاند که کسی به آنان کار نداشته باشد و حکومت محلی نیز برای فعالیت آنان موی دماغ نخواهد شد؛ زیرا وضعیت جاری که در ولایتهایی چون میدان وردک جریان دارد، هیچ توجیه دیگری نخواهد داشت.
در نهایت، این وظیفۀ حکومت مرکزی است که مشخص سازد در ولایتهایی چون میدان وردک، گروههای مخالف مسلح حکومت میکند یا نماینده حکومت مرکزی؟ این امر نیز نیازمند تقویت پایگاههای قدرت حکومت و نظارت بر کارکرد حاکمان محلی است. به نظر میرسد اگر چنین روندی روی دست گرفته نشود، شرایط نابسامان ولایتها با سستی حاکمان محلی و دخالت مخالفان مسلح، وخیمتر از پیش نیز خواهد شد.