راز قدرت امریکا در چیست؟
رقابت میان جمهوریخواهان و لیبرال دموکراتهای امریکا در انتخابات دو طبقهیی ریاست جمهوری که « مردم رای میدهند و گزینشگران انتخاب مینمایند» و اختلاف نظر آنها به آینده سیاست خارجی امریکا، پیروزی دونالد ترامپ برخلاف پیشگوییها و طرفداریهای جانبدارانه معتبرترین رسانههای امریکا در انتخابات ریاست جمهوری، خروج انگلستان از اتحادیه اروپا و ترس و نگرانی ناتو از استقرار موشکهای اس400 روسیه در شهر کالینینگراد، جنگ افغانستان، اتحاد استراتژیکی روسیه و چین علیه قطعنامههای امریکا در شورای امنیت سازمان ملل و پیروزی نظامی روسیه در سوریه و جنگ اوکراین را ناظران سیاسی و کارشناسان، پایان عصر برتریجویانه امریکا پیشگویی مینمایند.
به باور تحلیلگران روسیه در مناظرههای تلویزیونی، امریکا نمیتواند قدرت برتر جهان باقی بماند و مانند گذشتههای نه چندان دور بعد از سقوط شوروی به سایر کشورها، جهان یکقطبه را دیکته و تحمیل کند.
با وجود این همه بیاعتمادی و بدبینیها امریکا تا هنوز یگانه قدرت برتر جهان است. شاخصهای برتری بودن را بدبینان و خوشبینان نمیتوانند تشخیص نمایند. هر کشوری که از لحاظ اقتصادی، نظامی و تکنالوژی مدرن نسبت به سایر کشورها پیشرفتهتر باشد، قدرت برتر جهان شناخته میشود. از لحاظ اقتصادی تولید ناخالص امریکا سالانه 16 بیلیون دالر است که مقام اول را در جهان دارد. ارزش دالر در بازارهای بینالمللی از بیست سال پیش افزایش یافته است.
امریکا از کشورهای غنی در امور انرژی است که مهمترین منبع درآمد اکثر کشورهای جهان را تشکیل میدهد. امریکا از تولیدکنندگان عمدۀ جهان در نفت و گاز به شمار میآید. امریکا سالانه بیشتر از یک میلیون مهاجر را میپذیرد که در جهان مقام اول را دارد. از لحاظ نظامی ارتش امریکا قدرتمندترین ارتش جهان محسوب میگردد و بودجه نظامی امریکا سالانه بیشتر از 560 میلیارد است که تقریبن مساوی به بودجه نظامی تمام کشور جهان میگردد. امریکا در سراسر جهان 400 پایگاه نظامی دارد. تکنالوژی مدرن امریکا نیز مقام اول را در جهان دارد. گوگل، میکروسافت و فیسبوک که از مهمترین شبکههای مجازی جهان به حساب میآیند و بیشتر از یک میلیارد مشترک دارد، زادگاه آنها امریکاست.
رفاه عمومی اکثریت مردم از شاخص عمده دیگرِ قدرتهای برتر در جهان ارزیابی میگردد. رفاه عمومی و تساویطلبی عادلانه و بشردوستانه زمانی تامین میگردد که مردم رفاه خود را در جیب خود ببینند و در زندگی شخصی خود حس کنند. این زمانی عملی میگردد که منابع درآمد از طریق تولیدهای ملی از قبیل راهها، پلها، ساختمانها، کارخانهها، معادن، حفظ محیط زیست، ظرفیتهای قوی انسانی، نوآوری در آموزش و پرورش و بهداشت تامین گردد.
هفده دانشگاه امریکا از دانشگاههای پیشرفته جهان به شمار میآیند. امریکا به مقیاس اکثرکشورهای پیشرفته و حتا عقبمانده مانند افغانستان چندان عمر طولانی تاریخی ندارد. حتا دوران حکومتهای ملکالطوایفی افغانستان بیشتر از آن است، ولی در این مدت کوتاه به عنوان قدرت برتر در جهان تبارز نموده است.
امپراتوریهای انگلیس و روس سقوط نمودند، اما امریکا قدرتمندتر گردیده است. چین اژدهای زرد که بعد از امریکا از غولهای بزرگ اقتصادی محسوب میگردد و پیشرفتهای چین در تکنالوژی مدرن تمام جهان را متحیر گردانیده، مقامهای بلندپایه این کشور اعتراف میکنند که تا سال 2050 نمیتواند برتری خود را نسبت به امریکا نشان دهد.
امریکا ده کشتی هواپیمابر نظامی دارد و چین یک کشتی هواپیمابر دارد. آن هم نوعی از کشتیهای کهنه اکراینی میباشد که به مدرنسازی آن پرداخته است. در چین هفتصد میلیون نفر زیر خط فقر به سر میبرند. فضای آلوده محیط زیست، فساد و محدودیت در آزادیهای مدنی از چالشبرانگیزترین مشکلهای چین در آینده خواهد بود.
چین در سیاست خارجی خود سوداگرانه با رژیمهای مطلوب و نامطلوب و ناسازگار همکاری میکند. دیپلماتهای چین چندان باور قلبی به اتحاد استراتژیکی ندارند. این بیمیلی آنها به اتحاد استراتژیکی بهخاطر آن است که در اتحاد استراتژیکی غریزه برادر بزرگ و برادر کوچک، انگیزهها و اندیشه بیاعتمادی را قویتر میگرداند.
اکثر تحولهای دنیا بر اساس برنامهریزیهای سیاستمداران بهوقوع نمیپیوندد و جنگ منافع، دشمنان و دوستان دایمی ندارد، اما تقویت روابط روسیه و چین این دو قدرت برتر اتمی و عضو دایمی شورای امنیت سازمان ملل در آینده برای امریکا خطرناکتر از جنگ با تروریزم خواهد گردید.
بعید به نظر نمیآید که پیشرفت روزافزون چین و احیای بطی و اما هدفمندانه روسیه به یک مرکز بزرگ سیاسی، اقتصادی و امنیتی تبدیل گردد. روسیه بزرگترین کشور جهان است که قلمرو آن دوازده قسمت خشکه جهان را تشکیل میدهد که در آن فقط سه درصد جمعیت جهان زندگی مینماید. 22درصد جنگل دنیا، 20درصد آب شیرین، 16درصد ذخایر معدنی که تا هنوز کشف نگردیده، 32درصد ذخایر گاز، 12درصد نفت، 28درصد ذغال سنگ، 36درصد نکل و 40درصد آهن دنیا از گنجینههای کشفنشده آن محسوب میگردد.
فراموش نباید کرد که روسیه از قدرتهای بزرگ نظامی جهان است. این کشور با سرمایههای غنی و ظرفیتهای انسانی میتواند بهعنوان بازیگر قوی و بانفوذ در مقابل امریکا به رقابت پردازد. بزرگترین مشکلهای روسیه وابستگی اقتصادی آن به نفت و گاز، سطح نازل تولید، راههای مواصلاتی خراب، فساد اداری و رشد ناموزون جمعیت آن میباشد.
سیاست خارجی روسیه با طرفداری از جهان چندقطبه و همکاری مساویانه و بدون مداخله در امور داخلی سایر کشورها به ارتقای شهرت روسیه بعد از زوال کمونیزم افزوده است.
روسیه در صحنه رقابتهای بینالمللی تنهاست. از همین سبب به تقویت و مدرنسازی نیروهای نطامی خود ادامه میدهد. نظامیان روسیه خوبترین متحدان روسیه را ارتش و ناوگانهای دریایی خود میشمارند.
امریکا برخلاف چین و روسیه در سراسر جهان متحد دارد. اتحادیه اروپا با چهارصد میلیون جمعیت و دومین قدرت اقتصادی و علمی جهان، جاپان که از کشورهای پیشرفته در نوآوری تکنالوژی است و همچنان هند که سرعت تولیدهای آن را بیشتر از چین میدانند از متحدان امریکا میباشند.
ضعف امریکا در سیاست خارجی آن است که در هر کشور مخالف امریکا بدون مجوز سازمان ملل حضور پیدا میکند و از بدترین کشورهای تروریستپرورمانند پاکستان و عربستان حمایت مینماید که این سیاست امریکا صدمه شدید به شهرت آن وارد نموده است. سیاست دوگانه امریکا جهان را به آن بدبین و باعث افزایش روحیه ضدامریکایی حتا در میان متحدان آن میگرداند.
ترامپ، رییسجمهور منتخب امریکا وعده داده که امریکا در امور داخلی کشورها کودتا نخواهد کرد و با رفع مشکلهای داخلی در نظر دارد تا امریکای قوی را احیا نماید که وعدههای ترامپ بیشتر جنبۀ تبلیغی دارد. امریکا هرگز چون قدرت برتر از منافع خود در جهان چشمپوشی نخواهد کرد.
از دیدگاه اکثر کارشناسان بدبین و خوشبین، امریکا تا چند دهه دیگر ابرقدرت باقی خواهد ماند. تا هنوز در جهان کشوری وجود ندارد که جاگزین امریکا گردد. مخالفتهای ظاهرن سیاسی بعضی از کشورها که دوران برتری امریکا خاتمه یافته است، بیشتر به خاطر آن است تا امریکا مانع نفوذ منافع آنها در مناطقشان نگردد.
راز قدرت امریکا در چیست؟ امریکا شهروندان خود را با روحیه قوی وطندوستی از کودکی تربیت میکند. وقتی کودک شامل مکتب میگردد، سوگند وفاداری به بیرق امریکا و تمامیت ارضی آن که غیر قابل تجزیه است یاد میکند. امریکا سرزمین افسانوی امکانات برای شهروندان امریکا و مهاجران میباشد.
بارک اوباما از پدر مهاجر سیاهپوست رییسجمهور کشور برتر جهان میگردد. زلمی خلیلزاد، شهروند افغانستان و اولین مسلمان سفیر و نماینده دایمی امریکا در سازمان ملل انتخاب میگردد. هزاران نویسنده نامدار و برندگان جایزه نوبل، ورزشکاران مشهور دنیا، هنرمندان و تاجران بزرگ از برکت مهاجرت به امریکا توانستهاند به مدارج عالی دست یابند و مهاجران مانند رییسجمهور در مقابل قانون حقوق مساوی دارند.
نام دیگر امریکا، سرزمین مهاجران دنیاست. مهاجران در امریکا در یک دیگ بزرگ امریکایی شستوشو و پخته میگردند که خصلتها و هویت سابق خود را میشویند و میخواهند مانند امریکاییان جلوه نمایند تا اقوام مختلف با زبانهای مختلف و حتا مذاهب و ادیان گوناگون ظرفیت همگرایی امریکا را پیدا کنند.
صاحبنظران بیطرف مهمترین دلیل وحدت امریکا، خودمختاری ایالتهای امریکا را در امور داخلیشان میدانند. همین اصل در قانون فدراسیون امریکا مانع تجزیه و فروپاشی آن گردیده است که در کشور ما تعدادی حتا از شنیدن نام فدراسیون هراس دارند، در حالی که ظاهرن سنگ وحدت ملی و وطندوستی را به سینه میکوبند.
دکتور علیاحمد کریمی؛ تحلیلگر امور بینالمللی
برای من جالب بود منتظر مطالب بعدی این نویسنده هستم!