رییسجمهور میداند پل سوخته کجاست؟
سالهاست که سه ادارۀ همردیف در بخش مبارزه با مواد مخدر کار کرده و بودجه مصرف میکنند. وزارت مبارزه علیه مواد مخدر، معینیت مبارزه با مواد مخدر وزارت داخله و سارنوالی اختصاصی مواد مخدر از ادارههای رسمی هستند که ماهانه و یا ربعوار ارقام و آمار طومارمانندی منتشر میکنند و تلاشها و دستاوردهای خود را به رخ مردم میکشانند.
اما نه دور، نه دیر، همین جا در بخشی از شهر کابل، پل سوخته مکان شهرهیی میباشد که حالا «جهانی» هم شده است. پل سوخته هیچ جایی برای لافوگزاف مسوولان ادارههای همردیف مبارزه با مواد مخدر نمیگذارد. سیمای این منطقه در دل شهر کابل از دور مشخص است و به قولی «بیروبار» افراد معتاد و صفوف تماشاچی از دوردستها آشکار است.
مطمین هستیم همۀ مسوولان ادارههای موازی در حوزۀ مبارزه با مواد مخدر، اگر پل سوخته را از نزدیک مشاهده نکردهاند به هویت امروزی پل سوخته آشنا هستند. مقامهای بلندپایهیی از حکومتهای پیشین و فعلی و نیز رهبران پرادعای قومی بارها از فراز این پل با موترهای زرهی عبور کردهاند.
روزهای فاتحهگیری در مسجد الزهرا واقع در دشت برچی که بهدلیل حضور مسوولان ارشد حکومتی، جاده شهید مزاری ساعتها بر روی باشندگان محل مسدود میگردد، گواه این واقعیت است که همۀ مسوولان ارشد دولتی ما به شمول هر سه قوا با وضعیت پل سوخته آشنایی کامل و کموبیش به رازهای زیر پل سوخته وقوف دارند. یعنی نیاز چندان به آدرس دادن و گفتن در فضایل انسانی و شهری پل سوخته نیست و همه میدانند.
روی حرف ما این است که اگر همۀ این ادعاها و ارقام ارایهشده از سوی ادارههای مسوول درست است پل سوخته از چه گواهی میدهد؟
از طرف دیگر آمارهای تخمینی نشان میدهند طی سالهای اخیر حدود سه میلیون نفر در افغانستان به مواد مخدر آغشته شدهاند. این همه دستاوردهای ادارههای مسوول که هر روز در نشستهای خبری به رخ مردم کشیده میشوند، چه رابطهیی با افزایش رقم افراد معتاد به مواد مخدر دارد؟
پل سوخته در قلب پایتخت، صدها معتاد در مراحل مختلف اعتیاد از تریاک گرفته تا هرویین، مورفین، شیشه، کرستال و … را گرد هم آورده و حالا به یک جامعۀ مجزای افراد معتاد مبدل شده است.
در زیر پل سوخته بازاری شکل گرفته که همۀ نیازمندیهای معتادان در حد استطاعتشان به شمول نیازهای اولیه و مواد مخدر تامین میگردد. فروش و عرضۀ مواد مخدر در اشکال مختلف در روز روشن در حضور پولیس و مردم آزادانه صورت میگیرد.
اگر معینیت مبارزه با مواد مخدر و سارنوالی اختصاصی میخواهند رقم دستگیریهایشان بیشتر باشد، روزانه دهها دستگیری در همین پل سوخته ممکن است. این ادعای بیجا نیست. معتادان خود هم معترفاند که عرضۀ مواد مخدر آزادانه صورت میگیرد.
حکومت سالانه میلیونها دالر را صرف برنامههای مبارزه با مواد مخدر میکند و هزینههای هنگفتی از تشکیلات به حجم یک وزارتخانه و دو ادارۀ کلان دیگر را نیز با همۀ مشکلهای مالی بر دوش میکشد، ولی لااقل چیزی که اصلن کاهش نداشته و افزایش هم داشته، تعداد افراد معتاد در زیر پل سوخته و سایر پلهای دیگر در امتداد دریای کابل است.
در یکی دو سال اخیر، پل سوخته جنبوجوش عجیبی را هم شاهد است. روزانه دهها جوان بیکار و درمانده پس از ماهها مشاهده به جمع معتادان میپیوندند و به جرات میتوان مدعی شد که صف مشاهدکنندگان پل سوخته از صحنههای زیر رپل، به مراتب بزرگتر از تمام صفهای سینماهایی است که در شهر کابل وجود دارند.
در مورد پل سوخته میشود دهها صفحه نوشت، ولی بهخاطری که از موضوع اصلی دور نشویم، میخواهیم مستقیم روی اصل مطلب برگردیم و آن این که روزنامه راه مدنیت میخواهد حداقل با نوشتن این سطور، یک دعوتنامه ناقابل به شخص جناب رییسجمهور بنگارد تا ایشان در جمع سفرهای داخلی و خارجی که دارد پل سوخته را نیز در لیست بگیرد و در سر فرصت یک بار به این مکان «مشهور» در چند کیلومتری ارگ در پایتخت هم تشریففرما گردند تا بدانند جغرافیای مرگباری به نام پل سوخته هم وجود دارد. با این کار از طرفی با چشم سر وضعیت شهروندان بیکار و بیروزگار خود را ببینند و از جانبی هم به آنچه ادارههای همردیف مبارزه با مواد مخدر مدعیاند درستتر و عینیتر پی برده باشند و به عنوان یک رییسجمهور مسوول، رسالت انسانی خود را در برابر این تراژدی انسانی ادا کنند.
سید امین بهراد