شرمآورترین رویداد بر جبین حکومت
بهدنبال ملاکریم داماد شصتساله، خسر ملاکریم یعنی پدر دخترک ششساله نیز توسط پولیس غور بازداشت گردید.
قبلن ملاکریم گفته بود که این دختر را به عنوان یک تحفه مذهبی از سوی خانواده طفل دریافت کرده، درحالی که خانواده دختر ششساله مدعی شده بودند که دخترشان از یک ماه به این طرف مفقود شده بود.
اما واقعیت این است که این دختر معصوم ششساله در بدل یک بز، یک کیسه برنج و یک بشکه روغن به نکاح این ملای مسن درآورده شده بود.
قانون مدنی افغانستان سن ازدواج برای دختران را 16 سال تعیین کرده است. اما یافتههای موسسه حمایه اطفال نشان میدهد که تا حال 15درصد زنان پایینتر از 50 ساله افغان، قبل از رسیدن به سن 15 سالگی ازدواج کرده و نیم دیگر آنان پیش از 18 سالگی به شوهر داده شدهاند.
قضیه این دختر ششساله، شرمآورترین موردی است که طی سالهای اخیر دیده شده است. به گفته مسوولان کمیسیون حقوق بشر افغانستان، دخترک ششساله مدت یکماه نزد این مرد بوده که ده برابر آن عمر دارد و معلوم نیست بر این طفل چه رفته است.
این در حالیست که طی روزهای اخیر یک دختر 14 ساله غوری که حامله نیز بود پس از آنکه بدنش به آتش کشیده شد جان داد.
این روزها گویا غور محل شرم و ننگ بر جبین ملت و دولت شده است که هم عنوان مسلمان را دارد و هم عنوان دولت دموکراتیک را.
این گونه خبرهای شرمآور و در عین حال زننده که دیگر در افغانستان به رویدادهای عادی روز مبدل شده، گویی به گوش مسوولان امور هم نمیرسد.
حالا ممکن است دلایل زیادی برای افزایش این گونه خشونت و بیحرمتیها تراش گردد و عوامل زیادی برشمرده شود، ولی واقعیت امر این است که بیتوجهی منابع مسوول ادارههای محلی به طور عام و بیتوجهی نهادهای مسوول در مرکز بهطور خاص علت افزایش قضایای از این دست پنداشته میشود.
این اولین مورد نیست و بیتردید آخرین مورد هم نخواهد بود. اگر حکومت در قبال همچو قضایای شرمآور کمتوجهی یا بیتوجهی به خرج نمیداد شاید امروز زندگی طفلک ششساله بهدست هیولای شصت ساله آدمنما منهدم نمیگردید.
از نهادهای مدافع حقوق زن و مدافع حقوق بشر که هدفشان رسیدن به نان و نام است گلایهیی نداریم. آنها از چنین قضایا همیشه به نان و نام رسیده فندهای کلانی را نصیب شدهاند، ولی چرا حکومت از کنار این قضایا به راحتی میگذرد و با مرتکبان این جنایات برخورد قانونی صورت نمیگیرد.
اصلن در باور آدمی نمیگنجد مردی شصتساله دخترک ششساله را به نکاح خود در آورد.
حکومت وحدت ملی باید با این قضیه که ننگینترین قضیه درکنار دهها قضیه شرمآور خشونت علیه زنان و کودکان در کشور است با جدیت تمام برخورد کرده عاملان این جنایت را به اشد مجازات ممکن محکوم کند. برخوردی که دیگر افراد گندیدهیی نظیر ملاکریم و پدرانی مثل پدر این دختر ششساله، دست به چنین کارهای وحشتناک نزنند.
در جهت دیگر برای تمام نهادهای مدافع حقوق زنان و اطفال مایه ننگ است که پس از 15 سال فعالیتهای این نهادها، قضایای خشونتبار نه تنها کمتر نشده که شدیدتر و شرمآورتر شده میرود. قصه وزارت امور زنان ما هم که گپی مفت است و 15 سال عمرش در پروژهگیری و پالیسیسازی مسوولان بیسواد و نالایقاش سپری شده است.
حکومت وحدت ملی به طور کلی در برابر قضایای خشونت علیه زنان بیش از این نباید بیتفاوت باشد و بهطور مشخص گذشتن از کنار این قضیه شرمآورتر از خود قضیه خواهد بود که رهبران حکومت بر جبینشان مهر آن را خواهند خورد.
در هیچ قاموسی معامله بر زندگی طفلی با این بیرحمی و وقاحت قابل بخشش نیست چه رسد بر اینکه ما خود را مسلمان و شهروندان یک دولت دموکرات میدانیم.
مردم توقع دارند که با عاملان این قضیه ننگین با شدت تمام برخورد شود تا لااقل مرهمی در دل این کودک و مایه رویشویی برای حکومت وحدت ملی باشد.