صنعت توریسم، نوشداروی فراموش شده
افغانستان به دلیل اینکه در مسیر جادهی ابریشم قرار داشته، همیشه میزبان مسافران زیادی بوده است. مصداق عینی این مدعا وجود کاروانسراهای بسیار در این کشور. از سوی دیگر در این کشور اسلامی، بنا به توصیههای دین، مسلمانان به سیر و سفر در پهنه گیتی تشویق شدهاند.
سفر و میزبانی همیشه برای افغانها مسئله مهمی به شمار میآمده، اما در چند دههی گذشته به دلیل جنگ و ناآرامی، بهبود صنعت توریسم از اولویت حکومت و بخش خصوصی خارج و عملن مورد غفلت واقع شده است.
در برههی کنونی و با توجه به کاهش درآمدهای ارزی (که در چند سال گذشته به دلیل کاهش کمکهای خارجی و بیرونشدن قوای نظامیِ خارجی از کشور روی داده است) شدیدن به پیدا کردن منابع جدید برای جبران این کاهش نیازمند هستیم. یکی از پتانسیلهای بالقوهی ما برای کسب درآمد ارزی صنعت توریسم است.
در دنیای اقتصاد امروز، این صنعت به دلیل پاکبودن، کمهزینهبودن و در عین حال درآمدزا در صدر توجه دولتها و صاحبان سرمایه است. حاصل درآمد جهانی از صنعت توریسم هر ساله 1400 میلیارد دالر بوده و این خوان گستردهی نعمت ده درصد شغل در جهان را به خود اختصاص داده است.
صنعت توریسم بزرگترین ضریب تکثر اشتغال را دارد. طوریکه به ازای هر شغلِ مستقیم، هفت شغل غیر مستقیم ایجاد میکند، گردشگری صنعتی است که برای همهی اقشار جامعه ایجادِ اشتغال میکند. از محرومترین اقشار تا مدیران هوتلهای درجهیک شامل این چرخهی کارند.
در شاخهیی دیگر، این صنعت میتواند با ایجاد فرصتهای شغلی در روستاها، به اقتصاد ساکنان آن کمک کرده و مانع مهاجرت آنها به شهرها شده و تبعات بعدی در کلانشهرها پدیدار نمیشود. از سویی دیگر با توسعهی این صنعت، صنایع دیگر نیز به شکلی از این آن تاثیر گرفته و گسترش مییابند. مثال روشن این مدعا را میتوان در عرصهی صنایع دستی جستجو کرد.
در جهان وابستگیها، صنعت توریسم ثمر دیگری نیز برای عرضهکردن دارد، شرکتهای چند ملیتی با عرصههای کاری مشترک سبب نزدیکشدن هر چه بیشتر فعالهای این صنعت، در کشورهای مختلف با یکدیگر شده و این امر در میانمدت سبب تقویت روابط میان کشورها میشود.
صنعت توریسم در افغانستان
ما نه تنها سهم زیادی از بازار توریسم جهانی و درآمد حاصل از آن نداریم، بل هر ساله مبلغ قابل توجهی از کشور توسط توریستهای افغانی خارج میشود و عمده سفرهای توریستی افغانها، به کشورهایی مثل ایران و پاکستان است (که در قیاس با افغانستان جاذبههای توریستی کمتری دارند ولی با سرمایهگذاری در این بخش توانستهاند جذب کننده توریست باشند) حتا ما گاهی شاهد این مسئله هستیم که توریست افغانی از طرف اتباع این کشورها مورد توهین قرار می گیرد، ولی باز هم با وجود این مسائل این کشورها را به عنوان مقصد تفریحی انتخاب می کنند. مسایلی از این دست نیاز به سرمایهگذاری از جانب بخش خصوصی و دولتی را بیش از پیش برجسته میسازد.
پس از فروپاشی نظام طالبان به دلیل فضای مثبت ایجاد شده، سرمایهگذاریهای پراکندهیی از طرف بخش خصوصی برای جذب توریست، از جمله ساخت هتلهای مجلل، ایجاد پارکهای تفریحی و… صورت گرفت، اما به دلیل عدم توجه دولت به این بخش و رشد فزاینده ناامنی ما شاهد آن هستیم که سرمایهگذاران خصوصی در حال دلسرد شدن از سرمایهگذاری در این بخش هستند. این در حالی است که افغانستان پتانسیل زیادی در این صنعت دارد.
جاذبههای توریستی افغانستان فراوانند. در حالیکه در ماههایی از سال در کوههای بامیان میتوان اسکی کرد، در عین زمان میتوان در ولایت ننگرهار حمام آفتاب گرفت یا شنا کرد. چشمههای آب گرم بامیان خواص درمانی بسیار دارند. مناظر طبیعی افغانستان و کوههای سر به فلک کشیده هر بینندهیی را به حیرت وا میدارد.
افغانستان مهد تمدنهای کهن است و دارای آثار باستانی بسیار، از جمله منار جام غور، مجموعهی مصلای هرات، مسجد آبی بلخ، شهر غلغله و ضحاک و بتهای بامیان (که بعضی از این آثار به عنوان میراث فرهنگی جهان در سازمان یونسکو به ثبت رسیدهاند) تخت رستم در سمنگان، قلعه اختیارالدین در هرات و…
این چنین پتانسیلی نشان میدهد که در صورت سرمایهگذاری در بخشهایی مانند توریستدرمانی (با وجود چشمههای آب گرم بامیان) توریست روستایی، توریست تاریخی و … این بخش به چه میزان میتواند درآمد زا باشد. در حالی کشورهایی که بسیار کمتر از افغانستان دارای جاذبههای توریستی هستند با سرمایهگذاری در این صنعت توانستهاند بسیار موفق باشند. به طور مثال کشور ترکمنستان با ساخت کلیپهای تبلیغاتیِ هزینهبر و نشر در شبکههای پربیننده سعی در شناساندن کشورش به عنوان یک مقصد گردشگری دارد.
برای رسیدن به این هدف دولت باید نظام فرسوده توریسم در کشور را بازبینی کند و در این زمینه با طرح برنامههای مبتکرانه و خلاق، با در نظر داشت نیازهای جدید در عرصهی پررقابت توریسم در سطح جهان، سعی کند تا به عنوان محرکی پایدار برای بخش دولتی و خصوصی عمل نماید.
حکومت حداقل باید در کوتاهمدت در بسیاری ازمناطق دارای جاذبه توریستی که از امنیت نسبی نیز برخوردارند، امنیت قابل اطمینان تامین کرده و برای تعمیم تجارب به توسعهی توریسم داخلی، به طور گسترده اقدام کند، حضور دولت در این عرصه میتواند با ایجاد تورهای توریستی برای کارمندان و خانوادهی آنها با هزینه نسبی شکل بگیرد.
سرمایهگذاری در بخشهای زیربنایی از جمله، گسترش دسترسی به تکنالوژی مانند مدرنسازی خدمات بانکی، آگاهیدهی هدفمند و موثر به گردشگران داخلی و خارجی در مورد جاذبههای توریستی کشور، تشویق ساکنان داخلی برای بالا بردن هزینه گردشگری در سبد مصرفیشان، هدفمند کردن رخصتیها (رخصتیهای یک روزه و پراکنده، علاوه بر اینکه بهرهوری کار را کاهش میدهد، باعث میشود افراد نتوانند از آن استفاده تفریحی برده و به سیر و سیاحت بپردازند) میتواند از جمله اقدامات تاکتیکی حکومت برای حرکت به سوی صنعت پردرآمد و اشتغالزای توریسم باشد
مطلبی پر بار و مفید…
ممنون عالی بود