ضرورت اساسی کابینه، ظرفیتسازی مصرف بودجه
روز گذشته، وزارتهای صحت عامه، شهرسازی و مسکن و انکشاف دهات روی مصرف بیسابقۀ بودجه انکشافیشان مانور دادند. هرکدام از این دو نهاد مدعی مصرف بیش از هفتاد درصد بودجه انکشافیشان شدند.
حقیقت این است که ظرفیتسازی برای مصرف بودجه یکی از نیازهای اساسی است که کشور ما با این معضل همواره دست و پنجه نرم کرده است؛ زیرا آنچه میتوان به عنوان فلسفۀ وجودی بودجه برشمرد این است که تدوین بودجه به منظور بهرهبرداری بهینه از منابع محدود در راستای خواستههای نامحدود در یک فرصت زمانی خاص است. از این رو، هدف اصلی از طرح بودجه، استفادۀ مطلوب از امکانات موجود میباشد. تمامی بودجهها دارای اجزایی چون پیشبینی دریافت و منابع تأمین اعتبار، پیشبینی پرداختها از محل درآمدها و تحولهای احتمالی در این عرصهها میباشد.
آنچه در این خصوص اهمیت دارد این است که سه جنبۀ سیاسی، مالی و برنامهیی جزو ماهیت بودجه هستند. بنابراین، هرگونه تعریف از بودجه باید بر پایههای سهگانۀ مذكور تكیه داشته باشد. نکتۀ مهم این است که تعریف و تدوین بودجه به تناسب شرایط و اوضاع و احوال حاكم بر یكی از جنبههای سهگانۀ مذکور صورت میگیرد.
به بیان دیگر، هر نوع بودجه به مفهوم واقعی آن دارای آثار و ابعاد سیاسی، مالی و برنامهیی است و این سه بعد از هم جدانشدنی و ذاتی بودجه، در همدیگر تأثیر متقابل و همیشگی دارند.
اما بودجه ملی کشور به دلیل اینکه وابسته به کمکهای خارجی بوده و تحت تأثیر آنان نیز قرار دارد، از بسیاری جهات قابل مقایسه با اصول کلی و فنی سایر کشورها نیست. در این میان یکی از ابعاد و آثار ترتیب و تدوین بودجه، ایجاد ظرفیتهای فنی و انسانی جهت اجرای بودجه است تا بتواند تأثیرهای مطلوب را داشته و در راستای فلسفۀ وجودی و هدف اصلی بودجه به مصرف برسد.
متأسفانه این مساله در سالهای گذشته به درستی مد نظر گرفته نشده و شرایط مناسبی برای مصرف بودجه و اجرایی شدن آن وجود نداشته است.
در بسیاری از ولایتها بستر مناسب اجرایی به لحاظ امنیتی وجود نداشته و در ولایتهای امن نیز ظرفیتهای انسانی و پتانسیلهای اجرایی به شکل مناسب و شیوۀ مطلوب آن وجود نداشته است. از این رو بخش بزرگی از بودجه به مرکز بازگشته و یا هم مورد حیف و میل اشخاص و عناصر سودجو قرار گرفته است. وجود مجراهای خیالی مصرف بودجه در وزارتخانههایی چون وزارت معارف و صحت عامه گواه روشنی از این نقیصه است.
بنابراین، ضروری است تا تعریف و تدوین بودجه برحسب نیازها و اولویتهای اساسی کشور صورت گرفته و شاخصهای اجرایی و عملیاتی نیز در آن مد نظر گرفته شود. به این معنا که برای هر ولایت به تناسب نیروی انسانی و امکانات اجرایی آن بودجه مد نظر گرفته شود و اگر چنین امکاناتی وجود ندارد، باید ظرفیتهای مناسب عملیاتی به لحاظ نیروی انسانی و امکانات امنیتی و سایر مسایل مهیا گردد.
بدون شک، هرگاه این ملاحظات در اختصاص بودجه و مراحل اجرایی آن مد نظر گرفته نشود، دست یافتن به اهداف اصلی بودجه از دایرۀ فلسفۀ وجودی آن خارج شده و در آن صورت است که بودجۀ ملی مفهوم اصلی خود را از دست داده و نارضایتیهای زیادی از جانب مردم در پی خواهد داشت. در آن صورت نه توسعه و رشد جامعه محقق از رهگذر بودجه محقق شده و نه هم فاصلههای موجود میان دولت-ملت کاهش مییابد.