غور به اعلا رحمتی دیگر محتاج است!
غور، ولایتی باستانی که به قول استاد کهزاد، کوه قاف و مسکن سیمرغ را در خود دارد، امروزه بیشتر به سرزمین دزدان مسلح شناخته میشود. پس از نشر رمان جمیله از سیامک هروی درباره همدستی مافیا و دولت و دزدان در غور، دولت سابق، اعلا رحمتی، یکی از موفقترین و سالمترین قومندانهای جهادی را به ولایت غور فرستاد. معاون سیاسی حزب وحدت و قوماندان جهادی کتابخوان، توانست آرامش را به این ولایت برگرداند. سیاست اعلا در پرهیزگاری شخصی او بود، آنچه عدمش بزرگترین چالش حکومت است. اعلا حتا از اعطای بورسیههای دولتی به فرزندانش ممانعت کرد و خانۀ کرایی او در دشت برچی بعد از سالها والی بودن تغییری نکرد. همین رویۀ صادقانه بهعلاوه قاطعیت در برخورد با دزدان، او را موفق ساخته بود. پس از او در دو سال دو والی به غور رفتند. ولایتی زیبا که سرک قیر ندارد. پایتخت باستانی غوریها که جمعیت شهریاش اغلب ایماقند و از هر جایی دور افتادهاند.
بااین حال و پس از تیرباران افراد ملکی به دست گروههای مسلح خودسر، رییسجمهور غنی روز جمعه 13 عقرب در راس یک هیات بلندرتبه دولتی به شهر فیروزکوه، مرکز ولایت غور سفر کرد.
در خبرنامهیی که از سوی ارگ ریاست جمهوری منتشر شد، هدف از این سفر رییسجمهور غنی به غور، بررسی اوضاع امنیتی آن ولایت و غمشریکی با خانوادههای ۳۰ غیرنظامی که توسط داعش در هفته پیش کشته شدند عنوان شده است.
در خبرنامه آمده که رییسجمهوری پس از ورود به شهر فیروزکوه، در نخست در یک جلسه امنیتی که در مقر مقام ولایت برگزار شده بود شرکت کرد و گزارش مسوولان امنیتی آن ولایت را شنید.
بر اساس خبرنامه، رییسجمهور غنی در این جلسه به مسوولان امنیتی غور دستور داده که برای تامین امنیت ولایت غور از تمام امکانات استفاده کنند و نگذارند تروریستان باعث اخلال نظم و آزار مردم شوند.
در این مسافرت قرار است رییسجمهور شخصن از خانوادههای بازمانده 30 فرد ملکی که هفته پیش توسط گروه بهنام داعش به قتل رسیدند دیدار و دلجویی کند. در این سفر وزرای دفاع، امور داخله، انرژی و آب، فواید عامه، معاون امنیت ملی، معاون شورای امنیت و شماری از نمایندگان مردم غور در پارلمان رییسجمهور را همراهی میکنند.
هرچند جزییات سفر رییسجمهور در غور هنوز معلوم نیست، ولی در خبرنامهیی که در دفتر مطبوعاتی ولایت غور منتشر شده، وعدههایی به غوریان داده است.
در خبرنامه آمده: «1- عملیات شمال فیروزکوه بدون اجازۀ من متوقف نمیشود. 2- جاده شرق تا غرب یعنی کابل-هرات از مسیر غور به هر قیمتی باید اکمال شود. هزینه این جاده در هیچ جای دیگر مصرف نشده و نمیشود. در چهارده سال بودجه موجود بود ولی مصرف نشد، یعنی وزرا مصرف نتوانستند. 3- وزیر انرژی و آب به جدیت روی تنطیم برق کار میکند و در این قسمت یک تقسم اوقات منظم به شما داده خواهد شد. 4- چهار ماه به من وقت دهید تا با یک بستۀ مظنم انکشافی دوباره به غور بیایم.»
بهطور کلی با ترکیب هیاتی که رییسجمهور را در این سفر همراهی میکنند میتوان خوشبین بود که این سفر رییسجمهور یک سفر صرف امنیتی اجتماعی نخواهد بود و با توجه به ظرفیتهای زراعتی، مالداری و صنعتی که در ولایت غور موجوداند، توقع میرود برنامههای دیگری نیز روی دست گرفته شوند.
ولایت غور با توجه به مسیر دریای هریرود که از شهر فیروزکوه همچنان خروشان میگذرد در سکتورهای برق و زراعت ظرفیت خوبی دارد.
حملونقل، سکتور دیگری است که ولایت غور را در وصل ساختن شرق کشور با غرب کشور مستعد ساخته و همین طور بخشهای شمال و جنوب کشور را نیز آن ولایت میتواند از طریق کابل با غرب کشور متصل سازد. حملونقل و جاده یکی از مشکلات امروزی افغانستان است و اگر در این زمینه کارهای موثری انجام شود برای افغانستان فردا به نقطه قوت مبدل خواهد شد.
بنابراین مستقیمترین شاهراه (شاهراه گردندیوال) که بخشهای مختلف کشور را با غرب کشور وصل میسازد از مسیر ولایت غور ممکن است. هرگاه این شاهراه به مرحله اکمال برسد نه تنها هزینههای حملونقل میان مناطق صنعتی غرب و شرق کشور کاهش مییابند که در مسیر این شاهراه نیز فرصتهای زیاد اقتصادی صنعتی دیگر عرض وجود خواهند کرد.
کاهش بیکاری، افزایش فراوردههای مالداری و زراعتی از جمله پیامدهای نخستین اکمال پروژه گردندیوال است که قدم بزرگی در جهت خودکفایی اقتصادی کشور خواهد بود.
هرچند رییسجمهور نیز تلویحن در این خصوص حرفهایی داشت، ولی باید به انتظار نشست و دید که این بار وعدههای رییسجمهور غنی جامه عمل خواهند پوشید یا مثل وعدههای رییسجمهور کرزی بر سر خرمن باقی میمانند.
آقای کرزی در اولین کمپین انتخاباتیاش در سال 2004 وقتی به غور برای کسب رای سفری داشت به مردم غور وعدههای زیادی داد؛ از جمله برق و سرک دو وعدۀ کلان و جدی آقای کرزی بود. اما پس از آن تاریخ کرزی که به مدت ده سال رهبری دولت افغانستان را به عهده داشت هرگز به غور نرفت و همه وعدههای سر خرمنی که به غوریان داده بود را هم فراموش کرد.
در یک دید کلی با توجه به دستآوردهای دو سال از عمر حکومت وحدت ملی که البته با جنجالهای زیادی این حکومت همراه بوده است؛ میتوان به وعدههای رییسجمهور غنی باورمند بود؛ زیرا رهبری موجود این را درک کرده که نمیتوان از این چاله بدبختی بیرون آمد؛ مگر با برنامههای متوازن توسعهیی که موجب کاهش فقر و سبب تقویت زیرساختهای اقتصادی کشور گردند. چراکه در بحث توسعه هرگاه بحث تبعیض و عدم رواداری اتنیکی یا منطقهیی مطرح شد، راه به جایی نخواهد برد و نتیجهاش در همان آغاز معلوم است، یعنی توسعهیی در کار نخواهد بود. برنامههای توسعهیی مستلزم دیدگاههای توسعهیی است که تا حال در دیدگاههای شخص رییسجمهور دیده میشود در برخی موارد تا حدی قابلیت تطبیق هم یافته است.
از این روی، میتوان توقع خوشبینانهیی نسبت به وعدههای رییسجمهور داشت و نسبت به آینده خوشبینتر بود، اما با این همه، مهمتر از هر چیزی، مسوولان صادق است. آنچه غور و همه افغانستان نیاز دارد، مسوولان درستکار است. قومندان امنیه و رییس امنیت باجگیر، والی راهزن و مسوولان فاسدند که مردم را به جان آوردهاند و توانایی صرف بودجه را ندارند و از طرفی برای رضای جیبشان، داعش و طالب و هر راهزن دیگری را حمایت میکنند. غور به یک اعلا رحمتی دیگر محتاج است!
امید کریمی