معضل مهاجرت به اروپا؛ ناکامی دولت یا جامعۀ جهانی؟
پدیدۀ مهاجرت که در سالهای اخیر شدت گرفته است حال صرف یک چالش محلی نه که به یک معضل جدی بینالمللی مبدل شده است. در آخرین مورد پنجشنبه گذشته، کشور آلمان تعداد ۱۸ افغان مهاجر را به افغانستان برگرداند. در دو مورد دیگر پیش از این شماری از افغانهای پناهنده در آلمان توسط اداره مهاجرت فدرال آلمان به افغانستان برگشت داده شدند.
سایت دویچهویله به نقل از یک روزنامه آلمانی نگاشته که رقم پناهجویان افغان که در معرض اخراج از آلمان قرار دارند، به ۱۲هزار۵۸۱ تن رسیده و از این میان، دو هزار و۱۳۳ تن به گونه قاطع پاسخ رد دریافت کردهاند.
این درحالی است که بهخصوص در سهسال اخیر هزاران افغان به کشورهای اروپایی و بهطور عمده آلمان پناهنده شدهاند. اکثر این مهاجران که از مسیرهای پرخطر دریایی به شکل غیر قانونی به اروپا و جرمنی رسیدهاند، دشواری زیادی را در این مسیر دیدهاند.
آماری در دست نیست که چه تعداد مشخصی کشور را ترک گفتهاند، ولی آنچه مسلم است، رقم پناهندگان افغان به کشورهای اروپایی شامل دهها هزار تن میشوند که اکثر آنان جوانان و نیروی بشری فعال جامعه هستند.
بدون تردید بخش عمدۀ این پناهجویان، جوانان تحصیلکردهیی را شامل میشود که بیش از هر شرایط دیگر امروزه برای مرمت و استحکام پیکر اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی کشور به آنها نیاز است، ولی با تاسف باید گفت که همین نیروی بالنده حالا حتا برای خودشان هم درد سری بیش نیستند.
کشورهای مبدا هم مشکلهای خود را دارند. اگر تفاوتهای فرهنگی را کنار بگذاریم و بحث امنیتی آن کشورها را نیز نادیده بگیریم، با توجه به میزان سیلآسای مهاجرت نمیتوانند همه را بپذیرند و ناگزیرند اولویتبندیهایی را در نظر داشته باشند، ولی نکتۀ مورد توجه در خصوص پناهندههای ما این است که در نبود شرایط لازم برای زندگی در افغانستان به همان میزان که حکومت و دولت افغانستان مقصر است به همان پیمانه کشورهای کمککننده کوتاهی دارند.
چیزی در حدود ۱۴ سال، ۴۲ کشور به شمول همین آلمان ۱۵۰ هزار نفر در افغانستان نیروی نظامی داشتند و تا هنوز کمکهای مالی این کشورها البته با نوسانهایی ادامه دارد، اما چرا هنوز بخش قابل توجهی از جامعه ما که رنگ حمایتهای جهانی را هم با خود دارند، مجبور به ترک وطن میگردند؟
شایان ذکر است که در ۱۵ سال گذشته در افغانستان بیش از ۱۴۰ میلیارد دالر از آدرس کمککنندههای خارجی سرازیر شده است. درحالی که ناامنی، بیکاری و نبود شرایط مناسب زندگی از مهمترین دلایل جوانانیاند که به اروپا مهاجرت میکنند.
افزایش پدیدۀ مهاجرت از افغانستان خود نمونۀ واضحی از ناکامی کشورهای مساعدتکننده و حکومتهای افغانستان است که نشان میدهد مصارف هنگفت نظامی و مالی در یکونیم دهه گذشته، درست به مصرف نرسیده و حالا نتیجۀ اندکی هم در پی ندارد.
ناامنی، بیکاری، نا امیدی نسبت به زندگی و حتا نبود مصونیت اجتماعی از جمله دلایلیاند که موجب دلسردی جوانان از کشور شده و آنان را راهی سفر مرگآفرین و غیر قانونی به اروپا کرده است.
گفته میشود که میان افغانستان و آلمان ماهها پیش توافقی صورت گرفته بود مبنی بر اینکه افغانهای داوطلب برگشتانده شوند، اما اگر قرار بر این بود که افغانهای مهاجر از اروپا داوطلبانه برگردند، چرا با پذیرفتن خطرهای مرگ به شکل غیر قانونی راه اورپا را در پیش میگرفتند؟
مسوولان، امضای چنین توافقی را واضح نمیپذیرند، ولی مشخص است این روند برگشت مهاجران بهطور حتم با تفاهم جانب افغانستان آغاز شده است و آلمان بدون توافق به چنین کاری دست نمیزند، اما این دور باطل است؛ دور باطلی که کاری را از پیش نخواهد برد، زیرا اگر از آن طرف دولت آلمان هر شش ماه تعدادی از پناهندگان را برگشت دهد، از این طرف قاچاقچیان انسانی روزانه صدها تن دیگر را وارد اروپا و آلمان میکنند.
بهتر است کشورهای دونر بهخصوص کشورهای بزرگ اروپایی در یک روند همکاری با حکومت ما در بهتر شدن اوضاع افغانستان کار کنند و شرایط را به لحاظ امنیتی، شغلی و اجتماعی برای نسل جدید فراهم سازند. در غیر این، توقف پدیده مهاجرت با توجه به ابزارهایی که امروزه در اختیار قاچاقبران انسانی وجود دارند از محالات خواهد بود.