مناطق مرکزی و رویای خروج از فراموشی
مناطق مرکزی که از مناطق بسیار زیبای طبیعی کشور به شمار میرود و بخشی از ساکنان این سرزمین را در خود جای داده، در طول تاریخ از یک امر رنج میبرده است؛ بیتوجهی و بیپروایی دولتها به این مناطق؛ با اینکه در برخی از این مناطق آثار بسیار مهم باستانی مثل مجسمههای بودا و یا چشماندازهای بسیار زیبا و خیرهکنندۀ طبیعی مانند چشمانداز بسیار زیبای بند امیر قرار داشته و این مسایل میتوانسته سبب جلب توجه دولت مرکزی به این پدیدهها به عنوان منبعی برای جذب سرمایه از طریق سازماندهی و توسعه و جذب توریست به این مناطق گردد.
آنچه در روابط دولت با این مناطق وجود داشته، فقط روابط حاکم و محکوم و مالیهدهنده و مالیهگیرنده بوده است. با اینکه بامیان به عنوان یکی از ولایتهای مرکزی این استعداد را داشته که از طریق جذب توریست به افزایش عواید دولت کمک کند، اما این مساله نیز مورد توجه دولت قرار نگرفته است.
میتوان گفت علاوه بر اینکه از نظر انسانی و حقوق بشری از سوی دولت به این مناطق توجه خاص صورت نگرفته است، حتا از منظر منفعتجویانه و برای افزایش درآمدهای دولت از طریق جلب و جذب توریسم نیز برای این مناطق کاری انجام نشده است.
با اینکه دولتهای افغانستان در سالهای گذشته نسبت به تمامی مناطق افغانستان بیتوجه بوده است، اما مناطق مرکزی به صورت شدیدتری از این بیتوجهی رنج میبرده است.
برخی از کارشناسان به این مساله تاکید میکنند که رفتار قلع و قمعگرانهیی که از سوی امیر عبدالرحمان خان در دوره حکومت وی با مردم مناطق مرکزی صورت گرفت، سبب شد تا نگرش خصمانهیی نسبت به این مردم در نزد دولت مرکزی ترسیم شود و این نگرش همچنان در دولتهای بعدی نیز باقی ماند.
حتا تغییر دولت و روی کار آمدن نظامهای جمهوری و بعد شبه سوسیالیستی و نیز اسلامی نیز نتوانست باعث تغییر نگرش دولت نسبت به مناطق مرکزی شود. دیده شد که در سالهای اخیر که دولت دموکرات در افغانستان مستقر شده و برابری در معرض قانون و در بهرهمندی از تمامی امتیازات اجتماعی از اصول لایتغیر این دولت میباشد نیز نتوانسته وضعیت را تغییر دهد.
از همین رو بود که دیده میشد در برابر پیشرفتهای غیر سازمانیافته و خودجوشی که در برخی از عرصههای اجتماعی چون آموزش، دستیابی به فرصتهای آموزشی و غیره که گاهی در این مناطق به مشاهده میرسید نیز واکنش نشان داده میشد.
انتخابات ریاست جمهوری سال 1393 در کنار جذابیتهایی که داشت، شاهد یک شعار ویژه در خصوص مناطق مرکزی بود. داکتر محمداشرف غنی که در راس تیم انتخاباتی تحول و تداوم قرار داشت، این شعار را مطرح کرد که مناطق مرکزی را از زندان جغرافیایی و اقتصادی خارج میکند.
این شعار برای بسیاری از کسانی که در مناطق مرکزی زندگی میکردند و یا دلبستگی و تعلق خاطری نسبت به این مناطق داشتند، جالب بود و همین مساله سبب گردید تا بهرغم قرار گرفتن یکی از مهرههای در آن زمان مهم انتخاباتی در تیم رقیب آقای غنی، رای قابل ملاحظهیی به صندوق تیم تحول و تداوم انداخته شود. برای مردم ساکن در مناطق مرکزی شکستن زندان جغرافیایی اهمیت بسیار زیادی داشت.
با پیروزی تیم تحول و تداوم و قرار گرفتن رییسجمهور غنی به عنوان طراح و اعلامکننده شعار شکستن حصر و زندان جغرافیایی مناطق مرکزی در راس دولت، این انتظار به میان میآید که آقای غنی به شعار خود مبنی بر شکستن زندان جغرافیایی و خارج سازی مناطق مرکزی از این زندان نیز عمل مینماید.
مطرح شدن تغییر خط انتقال لین برق توتاپ باعث گردید تا این نگرش به وجود بیاید که گویا دولت آقای غنی شعار خود را در قبال مناطق مرکزی فراموش کرده و همین مساله باعث گردید تا موضوع توتاپ به زمینهیی برای مانوردهی بسیاری از سیاستمداران و علاقمند به بازیهای سیاسی فراهم گردد، اما اکنون و با قرارداد اعمار و احداث سرک دره صوف به یکاولنگ به نظر میرسد گام عملی از سوی دولت وحدت ملی و بهخصوص شخص آقای غنی که وعده شکستن زندان جغرافیایی مناطق مرکزی را داده بود گذاشته میشود. اعمار و احداث این جاده سبب میگردد بسیاری از ولایتهای مرکزی به خصوص بامیان، دایکندی و غور به شمال افغانستان متصل گردد.
اتصال مناطق مرکزی به شمال کشور از این جهت که میتواند بازارهای جدیدی را برای محصولات این مناطق به وجود بیاورد، سبب رشد اقتصادی این مناطق نیز میگردد. سرک، یکی از ارکان اساسی رشد اقتصادی و اجتماعی است و احداث سرک دره صوف به یکاولنگ از اهمیت بسیار زیادی برخوردار میباشد.
اگر آقای غنی بتواند در جریان چند سال باقیمانده از زمان کار دولت وحدت ملی علاوه بر تکمیل سرک دره صورت به یکاولنگ، پلان امتداد آن را به ارزگان و قندهار در جنوب کشور و غور و هرات در غرب کشور نیز عملی سازد، مهمترین گام را در جهت تعمیق برادری و برابری بین مردم افغانستان خواهد گذاشت. سهولت ترانسپورتی و احداث جاده از بامیان و دایکندی به مناطق مختلف کشور از جمله قندهار و هرات مهمترین گام در گسترش روابط میان مردم این مناطق و تعمیق دوستیها و برادریها میان این مردم خواهد بود.
نویسنده: دکتور محمدهاشم قیام