نشست امنیتی هرات؛ نشستن و گفتن و برخاستن!
نشست امنیتی هرات که زیر نظر دفتر مطالعات استراتژیک کابل با سرپرستی آقای داوود مرادیان برگزار میگردد، پنجمین دور از گردهماییهای کارشناسی خود را برگزار کرد. این نشست در 23 و 24 ماه جاری میزبان بیش از 120 نمایندهی نهادهای دولتی و غیردولتی و کارشناسانی از 20 کشور در قلعه اختیارالدین هرات بود.
در این شکی نیست که گردآوری این تعداد از کارشناسان در کشوری که هیچ نقطۀ آن امن نیست و مصونیت شخصی و جمعی را در هیچ جای آن نمیتوان تضمین کرد، کاری است که جای ستایش دارد. اما مهمتر از اصل تجمع و جلب این افراد، چیستی و چگونگی برایند و حاصل این نشست میباشد. برگزارکنندۀ این نشست، هدف از راهاندازی آن را رسیدن به یک درک مشترک از قضیه افغانستان دانسته و دستیابی به نتیجه را در این اجلاس دارای اهمیت نمیداند. آقای مرادیان در دورههای پیشین اما فلسفه و انگیزۀ ایجاد چنین حرکت را اقتدا به مکتب امنیتی مونیخ دانسته و ارایۀ راهکارهای بیرون رفت از بحران افغانستان را در قالب تیوریهای علمی و کارشناسی، هدف اصلی آن بیان کرد.
اما تمام مساله در این است که آیا نشست امنیتی هرات همانند مکتب امنیتی مونیخ خواهد توانست با ارایۀ راهکارهای پیشنهادی به نهادهای اجرایی در افغانستان و سایر عوامل دخیل در ناامنی کشور، راهبرد بیرونرفت از معضل کنونی را پیدا نماید؟
به نظر میرسد انتظار از نشست امنیتی هرات در حد ارایۀ راهکارهای کارشناسی و ایجاد درک مشترک میان شرکتکنندگان و مخاطبان این نشست، یا فراتر از آن میان دولتها و ملتهای مرتبط با قضیه افغانستان، کار دشوار یا حتا غیرممکن خواهد بود؛ زیرا آنچه از سخنرانی شرکتکنندگان نشست امنیت هرات میتوان برداشت کرد، تنها «نشستن و گفتن و برخاستن» بود و بس.
به عبارت دیگر، کارشناسان شرکتکننده در نشست امنیتی هرات، بیش از آن که به ارایۀ راهکار و پیشکش طرح راهبردی جهت برونرفت از وضعیت موجود را در دستور کار خود قرار دهند، اشاره به خاستگاههای قبلی قضیه افغانستان نموده و پیرامون بسترهای خیزش خشونت جاری در کشور به ایراد سخن پرداختند. این اشخاص و نهاد برگزارکننده پس از ختم مجلس، هرکدام به راه خود رفته و پیگیری مسایل را نیز مسوولیت خویشتن نمیدانند.
این درحالی است که طرح این گونه مسایل، جزیی از مباحثههای روزمرۀ رسانهیی شده و حلاجی عوامل ناامنی در افغانستان به حدی عام شده که دیگر نیازی به برگزاری نشست امنیتی با صرف هزینه و زمان لازم در چهارچوب نشست امنیتی هرات دیده نمیشود. وانگهی امروزه افغانستان دچار حالتی از ترویج خشونت است که در قالبهای مختلف فکری ریخته و اجرایی میگردد. گسترش خشونت با رنگ و لعاب ایدیالوژیکی یا نفاق مذهبی، تشدید گرایشهای قومی در سطوح مختلف جامعه، فقر، بیکاری، اعتیاد و هزاران پدیدۀ دیگری که نیازمند کارشناسی با محوریت شناسایی بسترهای داخلی هستند نیاز به بازکاوی کارشناسیشده دارد.
تمام این موارد از جمله اموریاند که نیازمند ارایۀ طرح عملی برای پیشکش آن به نهادهای اجرایی است؛ زیرا هدف اصلی برگزاری نشستهای علمی نیز این است که به نحوی زمینه و ابزاری برای ارگانهای اجرایی فراهم شود، ورنه نشستن و گفتن و برخاستن، دردی از این ملت را دوا نخواهد کرد. چه بسیار نشستهای مشابهی که تاکنون در بسترهای داخلی و خارجی برگزار شده و طرحهای لوکس برگرفته از کتابهای علمی و تیوریک در آنها ارایه شده، ولی یا ممدی برای کارهای عملی قرار نگرفته و یا هم حین عمل هیچ کدام از این سفارشها حالت کاربردی به خود نگرفتهاند.
بنابراین، اگر نشست امنیتی هرات صرف در حد رسیدن به درک مشترک شرکتکنندگان باشد، شاید نتیجهیی برای آن متصور دانست، ولی اگر هدف آن تغییر در جامعه به منظور رسیدن به درک مشترک جمعی یا تأثیرگزاری روی افکار عمومی و طرز رفتار دولتهای ذیدخل در قضیه افغانستان باشد، این نشست به جوی هم نخواهد ارزید؛ زیرا نشست امنیتی هرات در فضای عاری از تأثیرگزاری روی روند کاری حاکمان تأثیرگزار در قضیه افغانستان برگزار شده و تأثیر آن روی افکار عمومی ملتهای مرتبط با این قضیه نیز محسوس و ملموس نبوده است.