تحلیل

نظارت جدی و تقویت ساختارهای امنیتی؛ شکستاندن بن‌بست‌ها

ما در افغانستان به بن‌بست رسیده‌ایم، خلاصۀ صحبت‌های فرماندۀ نیروهای ناتو و امریکایی در سنای امریکا بود. جنرال نیکلسن که فرماندهی حدود 13 هزار نیروی خارجی به‌شمول نیروهای امریکایی و ناتو را درافغانستان به عهده دارد روز پنج‌شنبه در جلسۀ سنای امریکا گفت: ما در افغانستان به بن‌بست رسیدیم و برای شکستاندن این بن‌بست، نیاز به افزایش نیرو است.

او افزایش تلفات نیروهای امنیتی افغانستان را نگران‌کننده خواند و افزود: حمایت‌های گستردۀ کشورهای پاکستان، ایران و روسیه از طالبان، شبکۀ حقانی و هوادارهای این گروه‌های تروریستی در افغانستان سبب شده که جنگ در برابر نیروهای امنیتی افغانستان حالت فرسایشی شود و فرصت‌های آموزش‌های موثر را از این نیروها بگیرد.

افزایش نیرو در افغانستان و روابط ایالات متحده امریکا با پاکستان دو محور عمده درسخن‌های آقای نیکلسن بود. او گفت: تا زمانی‌ که تروریست‌ها در خاک پاکستان پناه‌گاه‌های امن داشته و فرصت بازسازمانی را در اختیار داشته باشند، مبارزه علیه دهشت‌افگنی و تروریسم درافغانستان، به نتیجه نخواهد رسید.

پاکستان در ادامۀ جنگ درافغانستان نقش محوری داشته و هرگاه حمایت‌های پاکستان از گروه طالبان، گروه حقانی و سایر گروهک‌های دهشت‌افگن قطع شود، بدون تردید جنگ در افغانستان دوام نخواهد کرد. هرچند حمایت‌های مستمر ایران از بخش‌هایی از گروه‌های تندرو در افغانستان به همه هویداست و در یکی دوسال اخیر، روابط میان گروه‌های تروریستی به‌خصوص طالبان با روسیه نیز ایجاد شده که روی ادامه جنگ در کشور ما اثر جدی داشته است ولی حمایت ایران و روسیه به دلایل ذیل و به تنهایی نمی‌تواند، دامنۀ جنگ را به این وسعت نگه دارد که حالا ادامه دارد.

نخست، پتانسیل‌های سربازگیری و سازمانی، که در پاکستان برای تروریست‌ها وجود دارند، در ایران چندان امکان ندارد و در روسیه اصلن قابل تصور نیست؛ زیرا بیش ازهر چیز دیگر، امنیت خود این دو کشور، با توجه به تضادهای منطقه‌یی درخطر است. روی این مبنا، نمی‌توانند چون پاکستان بسترهای وسیع، برای تروریست‌ها وافراط‌گرها را در خاک‌های خود فراهم سازند.

دوم اینکه، مقدار زیادی از کمک‌های مالی که برای تروریست‌ها از آدرس پاکستان به مصرف می‌رسد، از منابع مذهبی کشورهای عربی به‌خصوص عربستان سعودی وهمکارهای منطقه‌یی آنها می‌آید و مجرای این کمک‌ها باتوجه به ملاحظه‌های فرهنگی، مذهبی و تاریخی فقط پاکستان می‌تواند باشد.

بخشی از دارایی‌های دینی میلیاردرهای عربی، عمدتن در پاکستان به هدف تقویت گروهای تندرو مذهبی توزیع می‌شود و این کار فقط در پاکستان صورت گرفته می‌تواند.

هرچند از کنار این کمک‌هایی که ازمجراهای مذهبی به پاکستان سرازیر می‌شود، قسمت اعظمی را افراد بلندپایه، در نهادهای رسمی در دولت پاکستان به جیب می‌زنند و قسمتی از این کمک‌ها به جیب ملاهایی می‌رود که متولی مدارس دینی و بسترهای تندروی هستند و تنها بخشی کوچکی از این پول‌ها به‌طور مستقیم در اختیار تندروهای سلاح به دوش در افغانستان قرار می‌گیرد ولی با توجه به حجم بالایی که دارد، بخش عمده‌یی از نیازهای تروریست‌ها را رفع می‌سازد.

بنابراین پاکستان از ترویج و گسترش ترویزم، نه تنها در منطقه آشوب‌آفرینی کرده و همسایه‌های خود، یعنی هند و افغانستان را تحت فشار قرار می‌دهد، بلکه پول‌های کلانی را از آن طرف از عرب‌ها برای تقویت و گسترش تروریزم به‌دست می‌آورند و از طرف دیگر، در جهت مبارزه با افراط گرایی از غربی‌ها به‌خصوص امریکا مبالغ هنگفتی را کسب می‌کند. اینجاست که پاکستان از پروژه‌های تندروی مذهبی، سود زیادی به دست می‌آورد؛ یعنی درواقع چنین بستر پتانسیلی درهیچ‌یک از کشورهای حامی تروریزم در منطقه وجود ندارد و ایران هم یک چنین ظرفیتی را ندارد، اما اینکه از تروریزم حمایت می‌کند، حرفی است چون آفتاب روشن. در یک عبارت کوتاه می‌توان این‌گونه بیان کرد که اگر دست پاکستان از عقب تروریزم و افراط‌گری در منطقه به‌خصوص در افغانستان کوتاه شود، بزرگترین دلیل ادامۀ افراط‌گری در منطقه دیگر وجود نخواهد داشت. در چنین شرایطی، ادامه فعالیت‌های دهشت‌افگنی طالبان در افغانستان، غیرممکن به نظر می‌رسد.

بحث دوم جان نیکلسن، افزایش شمار نظامی‌های خارجی در افغانستان بود. هرگاه فشار لازم بر پاکستان وارد شود که آن کشور از پروژه‌های افراط‌گرایی و سودهای کلانی که از این رهگذر به دست می‌آورد دست بکشد دیگر لازم نیست که برای شکستاندن بن‌بست در افغانستان، نیروی نظامی افزوده شود.

ولی با این همه عدم تجهیز مطابق به نیاز روز و پایین بودن سطح آموزش‌های نظامی نیروهای امنیتی افغانستان همچنان به عنوان یک نیاز وجود خواهد داشت. افزایش موقتی نیروهای خارجی، کاری را از پیش نخواهد برد و بایست به‌جای آن، در جهت تقویت ساختارهای نظامی و کیفیت آموزش‌های نظامی افغانستان تجدید نظر شود.

نیروهای امنیتی افغانستان از نبود تجهیزات لازم نظامی، پایین بودن سطح آموزش‌های نظامی و نبود تدارکات درست در جریان جنگ‌، به شدت رنج می‌برند. بهترخواهد بود که به‌جای به عهده گرفتن هزینۀ کلان افزایش نیروهای خارجی در افغانستان، تسلیحات لازم برای دفع خطرهای موجود و تعریف شده از تروریزم برای نیروهای امنیتی افغانستان فراهم شود تا سطح آموزش‌ها بالا برود و در قسمت کمک‌هایی که به نهادهای امنیتی ما صورت می‌گیرد، نظارت جدی شود. در غیر این صورت، آن‌چه نیکلسن در نظر دارد راهی است که در 17 سال گذشته توسط کشورهای همکار نظامی ایالات متحده در افغانستان رفته شده و نتیجۀ درستی هم در پی نداشته است.

سید امین بهراد

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا