تحلیل

نفع طالبان در تنش‌های دو رهبر

یک‌شنبه شب، دندغوری، منطقۀ استراتژیک بغلان که به ‌حیث منطقه سوق‌الجیشی شمال برای حکومت و طالبان به‌حساب می‌آید، در کنترول طالبان درآمد. این منطقه به دلیل موقعیت حساسش همواره تحت فشارهای جدی طالبان قرار داشته و از یک‌سال به این‌سو چندبار بین نیروهای دولتی و طالبان دست به دست شده است. در صورت کنترول این منطقه توسط طالبان، دند شهاب‌الدین نیز زیر نظر مستقیم قرار گرفته و شا‌هراه مزار، سرپل، فاریاب، سمنگان، جوزجان و هم‌چنین سرک کندز که به تخار، بدخشان وصل می‌شوند، زیر تهدید جدی قرار می‌گیرند.

با این حال اما کشمکش‌های قدرت در درون نظام، نگران‌کننده است، زیرا طالبان قطعن به‌دنبال چنین فرصتی هستند. از آن‌جا که اختلافات در درون نظام می‌تواند به چالشی برای حکومت بدل گردد، از سوی دیگر برای گروه‌های مسلح شورشی، فرصتی فوق‌العاده قلمداد می‌شود. 23 ماه قبل، زمانی ‌که دو تیم انتخاباتی (تیم تحول و تداوم و تیم اصلاحات و همگرایی) بر سرهم درگیر بودند، طالبان بی‌پیشینه‌ترین حملات خود را راه‌اندازی کردند. همچنان اردوی پاکستان با راه‌اندازی یک عملیات بزرگ در مناطق قبایلی و رخصت کردن مدارس دینی، تعدادی زیادی از تروریستان را در اوج کشمکش‌ها در کشور وارد خاک افغانستان ساخت. این نیروهای تازه‌وارد در میدان‌های نبرد در سقوط کندز و ناامن‌سازی شمال نقش‌ اصلی را بازی کردند.

ظهور داعش در افغانستان برمی‌گردد به ختم جنجال‌های انتخاباتی که در ظرف چند ماه کشمکش، عناصر برون‌مرزی، با طرح مشخص این گروه‌ را تقویت و زمینه‌های حضور آنان را مهیا ساختند. با‌ آن‌که داعش ضربات مهلکی را متحمل شده است، اما براساس گزارش‌ها، اکنون لشکر جنگوی که قبلن در مناطق قبایلی مصروف و لشکر طیبه که پیش از این در کشمیر علیه هند در جنگ بود، مستقیمن در جنگ هلمند نقش بازی می‌کنند.

حال، جنگ در کشور رنگ و بوی دیگر به خود گرفته است. بر اساس گزارش‌ها، گروه طالبان و لشکر طیبه از دوربین‌های شب‌بین و تجهیزات پیش‌رفته برخوردارند. نبردهایی که از یک‌ونیم ماه گذشته به گونۀ جدی‌تر شروع شده، نشان می‌دهد که بعد از کاهش فعالیت نیروهای ناتو در کشور و شکل‌گیری حکومت وحدت‌ ملی، برنامه برای تنگ‌کردن فضای فعالیت حکومت و تشدید جنگ در مرزهای کشور، بیشتر در جریان است.

حالا که بار دیگر شاهد اختلافات تازه در حکومت هستیم و تهدیدات امنیتی در کشور هم عملن وجود دارد، این می‌تواند به سادگی درد سرهای تازۀ‌ دیگر را نیز خلق کند. افزون بر این، گزارش‌های تاییدنشده‌یی مبنی بر فعالیت شبانۀ هراس‌افکنان در قره‌باغ و هودخیل کابل نیز وجود دارد که اگر درست باشد، نشانی از افزایش فعالیت هراس‌افکنان است.

از سویی هم، ممکن است در داخل نظام افرادی باشند که بخواهند از این فرصت بهره برده و برای تقویت و زمینه‌سازی طالبان برنامه‌ریزی ‌کنند.

همان‌گونه که حکومت بعد از حمله بر ریاست محافظت از رجال برجسته، اولویت کاری خود را جنگ با گروه‌های هراس‌افکن اعلام داشت، این اختلافات می‌تواند حکومت را از اهداف و برنامه‌های اصلی‌اش منحرف سازد و به نحوی، میدان را برای گسترش فعالیت طالبان، داعش، حقانی، حرکت ‌اسلامی ‌ازبکستان و سایر گروه‌های فعال و دخیل در معضل افغانستان مهیا سازد.

در همین ‌حال، گروه‌های سیاسی مخالف و اپوزیسیون نیز وضعیت را رصد می‌کنند و برای پیش بردن برنامه‌های خود از این شرایط می‌توانند به نفع خود استفاده  کنند.

این اختلافات برای کشور، مردم و حکومت سودی نخواهد داشت؛ زیرا مانور گروه‌های فعال در کابل و گروه‌های تروریستی در گوشه و کنار، می‌تواند تهدیدی برای ثبات نسبی کشور باشد.

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا