تحلیل

پوتین دوست گرامی اردوغان!!!

اردوغان، رییس‌جمهور ترکیه بعد از کودتای نافرجام به‌جای سفر به امریکا و کشورهای اتحادیه‌ی اروپا ـ متحدان ترکیه، در پیمان نظامی ناتوـ به مسکو سفر کرد و پیش از دیدار با پوتین، در گفتگو با معاون خبرگزاری اترتاس، بیشتر از پنج‌بار پوتین را دوست گرامی خود نامید.
پوتین نتایج مذاکرات را با همتای ترکی خود در زمینه‌های گوناگون مانند جهان‌گردی، اقتصاد و تجارت، انرژی و احیای همکاری لوله‌های گاز «مسیر جنوبی» از عمق دریای سیاه به ترکیه و از طریق ترکیه به کشورهای اروپا و تاسیس نیروگاه اتمی آکو، سازنده و مثبت ارزیابی نمود.
ترکیه، بعد از آلمان از خریداران عمده‌ی گاز روسیه است. رسانه‌های روسیه احیای همکاری‌ها را با همسایه‌ی جنوبی و دو امپراطوری که طی سه‌صد سال بارها باهم در نبرد بوده‌اند صفحه‌ی جدید در روابط دو کشور ارزیابی می‌نمایند؛ اگرچه درباره‌ی صداقتِ دوستی اردوغان در میان کارشناسان روسیه اتفاق نظر وجود ندارد، ولی در شرایط دشوار کنونی و بی‌ثباتی‌های منطقوی احیای همکاری‌ها را به نفع هر دو کشور می‌دانند.
روسیه امیدوار است که ترکیه بعد از کودتای نافرجام، که کریملین اولتر از همه کودتا را محکوم و پشتیبانی خود را از رییس‌جمهور منتخب اعلام نمود، موضع‌گیری مشابه با روسیه درباره‌ی سوریه و اسد اتخاذ نماید.
به باور آگاهان سیاسی، پوتین در از سرگیریِ روابط با ترکیه با استفاده از استراتژی هدفمندانه رفتار می‌نماید، در حالی‌که اردوغان به خاطر مشکلات داخلی اهداف تاکتیکی را در نظر دارد.
امریکا و اتحادیه‌ی اروپا بعد از کودتای نافرجام، به ترکیه فشار وارد می‌نمایند که اردوغان در تسویه‌حساب با رقبای خود بدرفتاری می‌نماید. اردوغان بعد از ملاقات با پوتین با خاطر آرام از این نوع فشارها چشم‌پوشی کرده و حتا به غرب می‌آموزد تا در روابط خود از گرایش‌های یک‌جانبه با استندرد دوگانه خودداری ورزند.
از سرگیری همکاری‌های روسیه و ترکیه، بعد از سرنگونی بمب‌افگن روسیه در ماه نوامبر سال گذشته نشان داد که هردو کشور به‌خاطر اهداف درازمدت در منطقه، به‌طور مشترک از منافع خود همکاری کنند و عملن نشان دادند که دولت‌ها، دوستان دایمی و دشمنان دایمی ندارند و منافع دایمی خود را دنبال می‌کنند.
از این‌رو از سرگیری روابط را می‌توان موفقیت جدید پوتین در بازی‌های بزرگ ژئوپولیتیک خواند، چون ترکیه را وادار گردانید تا مبتکرِ از سرگیری روابط گردد.
میان روسیه و ترکیه پیرامون سوریه، خاور میانه، قفقاز و تاتارها اختلاف نظر وجود دارد؛ اما هردو جانب برای حل این اختلافات حاضر به گفتگو و مذاکره گردیده‌اند. از سرگیری روابط، بدون تردید نقش و جایگاه روسیه را در منطقه‌ی خاور میانه ارتقا خواهد بخشید. سران کشورهای اتحادیه‌ی اروپا، اگرچه ظاهرن مخالف احیای روابط ترکیه و روسیه نیستند، ولی کارشناسان و رسانه‌های گروهیِ این کشورها بیم دارند که انقره در اثر فشار مسکو، مجبور به موضع‌گیری‌های مشابه روسیه در سوریه خواهد گردید، تا اردوغان به کمک پوتین در مقابل کشورهای اتحادیه‌ی اروپا از سیاست مستقل پیروی نماید و این سیاست باعث اختلاف نظرهای بیشتر میان اعضای ناتو گردد.
اتحادیه‌ی اروپا، ازسال 1963 تاکنون به بهانه‌های مختلف سیاسی مانع پذیرش عضویت ترکیه به اتحادیه‌ی اروپا می‌شود و این عمل کاسه‌ی صبر انقره را لبریز و مایه‌ی بی‌اعتمادی بیشتر ترکیه به عضویت اتحادیه‌ی اروپا گردیده است. غربی‌ها زیادتر از همه، هراس دارند که همکاری‌های مشترک روسیه و ترکیه در سوریه، باعث تقویت نقش روسیه در منطقه می‌گردد.
رییس‌جمهورِ روسیه، در طول ده ماه در جنگ با تروریسم در سوریه، نه‌تنها تفوقِ قدرت نیروهای مسلح روسیه را به جهانیان نشان داد، بل به‌گونه‌ی متحد از اسد دفاع کرد و این روش پوتین که در روز بد، متحدان خود را تنها نمی‌گذارد، می‌تواند الگویی برای اردوغان و سایر کشورهای منطقه در همکاری‌های درازمدت باشد.
روزنامه‌ی تایمزِ لندن، موفقیت‌های نظامی و دیپلماسی پوتین را در سوریه، به نوعی انتقام‌گیری روسیه از امریکا در افغانستان در زمان بریژنف مقایسه می‌نماید و این مقایسه را تایمز در ارتباط به سخنان اوباما رییس‌جمهور امریکا که حملات نظامی روسیه را درسوریه چون تهاجم نیروهای شوروی به هندوکش خواند، تعبیر و تفسیر می‌کند و از یک‌جانب حضور طولانی روسیه را در یک کشور اسلامی تکرار اشتباه شوروی در افغانستان پیش‌گویی می‌نماید.
از جانب دیگر، عملیات نظامی روسیه را در مقابل داعش و سایر سازمان‌های تروریستی، انتقام‌گیری از امریکا به‌خاطر افغانستان وانمود می‌کند.
همان‌طوری‌ که امریکا در افغانستان به‌خاطر ویتنام از شوروی انتقام گرفت، امروز پوتین در سوریه به‌خاطر افغانستان از امریکا انتقام می‌گیرد.
رویدادهای ترکیه برای امریکا می‌تواند خطرناک‌تر از انقلاب سال 1979 ایران تمام گردد که بساط چندهزارساله‌ی رژیم طرفدار امریکا راجمع نمود.
اردوغان با استقلال عمل و بدون توجه به بروکسِل و واشنگتن، دستِ دوستی و همکاری را به رقیب بالقوه‌ی ناتو در جهان فشرد. اردوغان در کنارهمکاری اقتصادی، سیاسی و تجارتی به همکاری‌های نظامی و امنیتی با روسیه نیز ابراز علاقمندی نموده است.
اعلامیه‌های انتقادگرانه میان ترکیه و ناتو شاید منجر به طلاق و جدایی آنی آن‌ها نگردد، ولی استقلال عمل اردوغان در مقابل امریکا و ناتو مخالفت صریح به سیاست امریکا در امور داخلی سایر کشورهاست که از آن‌جمله کشورهای بزرگ منطقه، مانند چین و هند نیز مخالف جهان یک‌قطبه در نظم نوین بین‌المللی می‌باشند.
رویداد‌های کنونی در جهان، ادامه‌ی سیاست عملگرانه‌ی پوتین است که درسال 2007 در کنفراس امنیتی مونیخ یکه‌تازی را در روابط بین‌المللی محکوم نمود.
روس‌ها برخلاف امریکا با پیروی از آزادی در سیاست‌های راهبردی، استقلال عمل و اقتدار ملی از منافع خود دفاع می‌کند و برخلاف فلسفه‌ی نئوریالیست‌های امریکا ـ که درجهان باید یک ثبات‌دهنده وجود داشته باشد تا انکسار قدرت صورت نگیردـ معتقداند که هیچ‌قدرتی ولو بزرگ، مانند امریکا به تنهایی نمی‌تواند دنیا را اداره کند.
امروز کشورهای بزرگ جهان مانند چین، هند، برازیل و حتا تعدادی از کشورهای کلیدی اروپا، مخالف سیاست یک‌جانبه در همکاری‌های بین‌المللی می‌باشند. تحولات منطقه و جهان می‌تواند در افغانستان بیشتر از همه تاثیرگذار باشد. امریکا می‌داند که در افغانستان در محاصره‌ی کشورهای رقیب قرار دارد و افغان‌ها هم از وضع کنونی ناراضی به نظر نمی‌رسند.
از این‌رو، بهتر است امریکا در سیاست‌های خود به خاطر تامین امنیت و رفاه عمومی، تجدید نظر کند.

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا