کابل آلوده، حکومت آلودهتر
اگر بخواهیم شهر کابل را تعریف کنیم امکان ندارد نگوییم که کابل یک شهر آلوده است. یعنی در کنار تمام خوبیها و بدیهایی که پایتخت کشور ما دارد، آلودگی در صدر جدول فضایل و خصایص این شهر جا گرفته است. هرچند بحث آلودگی در چهار فصل سال با این شهر همراه است، ولی متاسفانه این روزها در آغاز فصل زمستان آلودگی هوا در این شهر به بدترین حالتاش رسیده است.
شاید برای آدمهایی که زندگی در شهر کابل در چنین فصل سال را تجربه نکردهاند قابل باور نباشد که در چند هفتۀ اخیر از طرف صبحها و شامها مردم در این شهر فقط دود تنفس میکنند.
بر اساس آمار تخمینی، سالانه به دلیل آلودگی هوا در حدود 2500 تا 3000 نفر جان خود را در شهر کابل از دست میدهند. قتل عام خاموش که هیچ کسی متوجه آن نیست، چه برسد به مسوولانی که هنوز نمیدانند واحد اندازهگیری آلودگی چیست و میزان آلودگی در شهر کابل به چند مایکروگرام رسیده است!
جالبترش اینجاست که مسوولان محیط زیست مدعیاند طی سالهای اخیر بنا به تلاشهای ادارۀ محیط زیست میزان آلودگی کم شده است. این آقایان یا در کابل تشریف ندارند و بهقول معروف شبها در دبی و شهرهای لوکس میگذرانند و یا هم صبح با موترهای ایرکندیشندار از محلهای لوکس کابل بیرون میشوند و شب هم با همان موترها به محلهای اقامتی برمیگردند که با سیستمهای تهویه هوا و مرکزگرمیهای پیشرفته مجهزند. مشخص است! این آدمها از کجا بدانند که هوای شهر کابل آلوده شده است؟
کابل جغرافیایی با اقلیم خشک که روزهای گرم و شبهای سرد دارد. زمستانها وقتی از یکطرف هوا سرد میشود، از جانب دیگر بارندگی صورت نمیگیرد. در عین حال پوشش جنگلی و رطوبت بالا که باعث دفع آلودگی میگردند نیز در این جغرافیا وجود ندارد. همۀ این عوامل دست به هم داده وارونگی هوا را شکل میدهند. وارونگی هوا موجب این میشود که دود و کاربن که در اوقات سرد برای گرم ساختن خانهها، محلات رهایشی و سایر نیازهای انسانی تولید میگردد، چندین ساعت بهطور متراکم در جو یا در بخشی پایینی اتموسفیر باقی بماند و هوا را شدیدن آلوده بسازد.
روی همرفته شهر کابل حالا به یک محیط فوقالعاده آلوده مبدل شده است که چون قاتل بیصدا سالانه هزاران آدم را به کام مرگ میکشاند. تنها راه حلی که برخی اوقات مسوولان ارایه میکنند همکاری مردم در بهبود محیط زیست است.
بدون تردید طی سالهای اخیر آگاهی زیست محیطی در میان مردم رو به افزایش بوده است، ولی این آگاهی چه کاری را از پیش برده میتواند وقتی شهروندان محتاج برای رهایی از سرما دست به سوختاندن بیرویۀ هر چیزی بزنند؟
در حالی که افزایش بخاریهای بالکان ذغالسنگسوز وعرضۀ بیرویه سوخت ذغال سنگ در شهر کابل و همۀ شهرهای بزرگ این روزها افزایش دارد، یعنی اکثریت قریب به اتفاق جامعه از سنگ ذغال برای گرم ساختن منزل و محل کار خود استفاده میکنند؛ مسوولان بیخبر از همه چیز از کاهش آلودگی صحبت میکنند!
افزایش بهای گاز در فصل زمستان حداقل در یک دهۀ اخیر به ترفندی احتکاری برای تاجران گاز مبدل شده است. در حالی که تصدی نفتوگاز و نهادهای مسوول آگاهانه از کنار مساله میگذرند و هیچ اقدامی نمیکنند. با این وصف مردم هیچ تقصیری ندارند.
راه آسان رسیدگی به آلودگی هوا در شهر کابل و سایر شهرهای بزرگ این است که تصدی نفتوگاز یا هر ادارۀ دیگر در فصل زمستان با آمادگی لازم گاز را با نرخ مناسب یعنی پایینتر از قیمت سنگ ذغال برای مردم عرضه کند. از طرف دیگر در مصرف ذغال سنگ کاهش صورت بگیرد و در همکاری با شرکتهای تجارتی خصوصی، بخاریهای گازسوز استندرد برای مردم به طور قسط توزیع گردد. در چنین وضعی مردم نیز بیماری ندارند که زحمت افروختن سنگ ذغال را متحمل شوند.
یعنی چنین یک برنامۀ پیشگیرانه که هیچ هزینهیی ندارد و یا هزینۀ ناچیزی دارد، به راحتی مشکل آلودگی هوا در شهر کابل را رفع کرده میتواند و هیچ نیازی نیست که مسوولان با بازی کردن با ترمینالوژی زیستمحیطی که خودشان نیز درست نمیدانند، از کنار مساله طفره روند.
عکس: بیبیسی