گوته، شاعری به وسعت جهان
آلمان از مراکز مهم علم، فلسفه و ادبیات جهان به شمار میآید. آراسموس و مارتین لوتر در قرن شانزدهم که دوران رنسانس و اصلاحات دینی آغاز شد از بنیانگذاران زبان ادبی آلمان محسوب میگردند. آلمان در قرن 19 میلادی به اثر جنگ سیساله (1618 تا 1648) دچار اغتشاش، بیثباتی و فساد اخلاقی و دینی گردید که تاثیر ناگوار بر ادبیات نیز گذاشت. زبان آلمانی در این عصر تحت تاثیر واژههای فرانسوی قرار داشت.
قرن هیجدهم را عصر عظمت سیاسی و فرهنگی آلمان مینامند. در این عصر خردگرایی و خداپرستی «دئیسیم» طرفداران زیاد داشت. نهضت « طوفان و طغیان» در حدود سالهای 1748 آغاز شد. منتقدان آثار اولیه این نهضت را بینهایت تندروانه و عاری از هر قید و قاعده میدانند.
آثار لسینگ، گوته و شیلر با ژانرهای ادبی مانند رمان، نمایشنامه و شعرغنایی و حماسی به رونق ادبیات آلمان افزود. لسینگ در اثر خود بهنام «ادبیاتنامه» با نقد جامع ادبیات آلمانی این عصر را صورت داد و در نقدهای ادبی خود «با سادگی و صمیمیت نقاب از چهرۀ شعربافان، مترجمان فاقد صلاحیت، فضلفروشان کممایه و معلمان اخلاق دروغگو برداشت.»
لسینگ در داستان «ناتان خردمند» پیام اصلی و حقیقت ادیان را در آن میداند که بشریت را به فضیلت و تقوا هدایت کند. او معتقد بود که تنها خدا حقیقت مطلق است و قبول این اصل پیروان عقاید مختلف را از جدال و مناقشه با همدیگر نجات خواهد بخشید. در تاریخ ادبیات جهان از لسینگ چون اوج ادبیات آلمان و از یوهان هردر، فیلسوف، نویسنده و بنیانگذار نهضت ادبی «طوفان و طغیان» چون طلیعه جدید دنیای ادبیات آلمان یاد میگردد. «هردر کلاسیک نو را از وابستگی به عقل و منطق و کهنهگرایی آزاد ساخت و پیوند آن را به عواطف و انگیزههای طبیعی انسان استحکام بخشید. هردر، شعر را زبان مادری نوع بشر میدانست و راه را برای مفهوم جدید ادبیات جهان که گوته و رمانتیکها مبشر آن بودند هموار گردانید.»
منتقدان اثر فلسفی هردر را به نام «اندیشههایی در باب فلسفه تاریخ بشر» از شاهکارهای او میدانند که در عصر پستمدرن تازگی، جذابیت و برازندگی دارد. او در این شاهکار فلسفی و ادبی عقاید خود را درباره تکامل انسان با پیروی از فرهنگ والا که همه و در هر اقلیم و ملت به عنوان بنیآدم اختلافات را در جهان مرتفع بگردانند وهر ملتی باید سهم خود را در رشد فرهنگ انسانسالاری ادا نماید.
آثار لسینگ و هردر راه را برای موفقیتهای گوته و شیلر هموار گردانید. اگر یونان باستان در تمدن را به روی اروپا باز نمود بدون شک فیلسوفان، دانشمندان و نوابغ ادب و فرهنگ آلمان در تمدن را به روی دنیا باز نمودند و کشورهای جهان مدیون اندیشههای فکری و دستآوردهای علمی و فرهنگی آلمان میباشند.
نوشتن درباره گوته جرات و دانش مسلکی خاص میطلبد. درباره گوته صدها کتاب نوشته شده است. هدف نگارنده در سلسله معرفی نویسندگان بزرگ دنیا به خوانندگان افغان، عشق و علاقه به این نوابغ بزرگ است. گوته سفیر فرهنگی آلمان در جهان است و کمتر کشوری در جهان وجود دارد که در آن انستیتوتی بهنام گوته فعالیت ننماید.
انستیتوت گوته در کابل سابقه طولانی دارد و در این انستیتوت نسلهای مختلف با زبان و فرهنگ آلمان و جهان تربیت گردیده است. این مرکز فرهنگی بهگونهیی مهمترین عامل وحدت در گفتگوی تمدنها به جهان کمک نموده است.
این ابتکار آلمان میتواند الگوی خوب برای سایر کشورهای جهان باشد تا تمدنها و فرهنگها از طریق گفتگو همدیگر را بشناسند و عمر اختلافات را درباره عقاید گوناگون از طریق کثرتگرایی و نه ابطالگرایی، شمولگرایی و انحصارگرایی کوتاه بگردانند. کره زمین خانه مشترک ادیان و عقاید مختلف است و این خانه مشترک تنها از طریق گفتگوی فرهنگها و تمدنها آباد و ازگزند حوادث مصوون میماند.
یوهان ولفگانگ فون گوته «1749-1832 » شاعر، فیلسوف، نویسنده، سیاستمدار و متفکر بزرگ که نقادان او را از ارکان چهارگانه ادبیات دنیا میدانند در فرانکفورت آم-ین زاده شد. پدر گوته وکیل مدافع و از موقعیت اجتماعی مهمی برخورداربود. مردی کمحرف، سختگیر و خردهگیر بود. مادرش هیجده سال داشت که گوته دیده به جهان گشود. او زن مهربانی بود و قلبی حساس داشت. به هنر و داستانگویی عشق فراوان داشت. میگویند که اولاد آیینه تمامنمای پدرومادر است. گوته، نظم، انضباط، خردگرایی، تدبیر و عزم را از پدر و عشق به هنر و ادب را از مادر آموخت. گوته در فرانکفورت به مدرسه رفت و بعد در دانشگاه لایپزیک در رشته حقوق تحصیل کرد. در اثر بیماری، ناگزیر به ترک لایپزیک شد و به زادگاهش برگشت، اما دو سال بعد برای ادامه تحصیلات به دانشگاه استراسبورگ رفت و در آنجا با هردر؛ بنیانگذار نهضت «طوفان و طغیان» آشنا شد.
گوته در سال 1788 با شیلر، شاعر نامدار آلمان که اشعارش مملو به عشق و آزادی است آشنا شد. شیلر که اخلاق و زیبایی را از همدیگر تفکیکناپذیر میدانست و معتقد بود که بهترین و بزرگترین فرهنگها حاصل وحدت «لطف و وقار» است که به انسان شخصیت میبخشد، بر گوته تاثیر شگفت گذاشت. درباره گوته، نظریات گوناگون ابراز گردیده است. تعدادی او را شاعر مهربان و صمیمی و حقیقتجو و تعدادی هم که به حقیقتجویی او تردیدی ندارند از بیاعتنایی او نسبت به دیگران انتقاد مینمایند.
گوته مانند ولتر که همعصر او بود از لحاط پرکاری شاعر بینظیر است. او از روزگار جوانی تا پایان عمر هشتاد سالهاش به طور مداوم مینوشت و حاصل کارش 120 جلد آثر اوست. آثار گوته شامل شعر تغزلی،حماسه، رمان، نمایشنامه، مقالات علمی و نقدهای ادبی میگردد. اشعار تغزلی گوته انسانی و پراحساساند.
داکتر فاوست، بزرگترین و مشهورترین اثر گوته است که از سال 1769 به نوشتن آن آغاز و در سال 1832 تا آخر عمر گوته تکمیل و نشر گردید. این اثر به اساس اسطوره آلمانی که یوهان فاستوس؛ استاد سحر و جادوگری بود که با حیلهگری و نیرنگ با شیطان همپیمان میگردد آفریده شده است. در این داستان، خدا فاوست را در معرض وسوسه شیطان قرار میدهد. شیطان به فاوست ثروت، قدرت، زن، شهرت و افتخار و هر چیزی بخواهد پیشنهاد مینماید. در عوض از او میخواهد پس از اینکه تمام آرزوهایش برآورده شد و در لحظهیی که غرق در شادی آرزوهای خود است و آرزو دارد که این آرزوها جاویدان ماند، روحش را تسلیم شیطان نماید.
فاوست پیر، شرایط شیطان را میپذیرد و قرارداد با خون امضا میشود. شیطان که کمر به گمراهی فاوست بسته است اول او را با بادهگساری و عیاشی امتحان مینماید. شیطان در این امتحان شکست میخورد. شیطان در فکر وسوسه او به عشق میافتد. فاوست را به آشپزخانه ساحرهها میکشاند و به وی معجونی میخوراند که جوانیاش را به او باز میگرداند. فاوست به کمک شیطان دختر جوان را اغفال میکند و در جنگ تن به تن برادر او را میکشد و ناچار از شهر فرار مینماید. دختر جوان که مارگارت گرچن نام دارد طفلی به دنیا میآورد و در عالم نا امیدی و پریشانی او را میکشد و به زندان میافتد و به مرگ محکوم میگردد. فاوست و شیطان شرایط را برای فرار او از زندان مهیا میگردانند، اما دختر که از کرده خود پیشمان است و میخواهد کفاره گناه خود را بپردازد از فرار خودداری میورزد و در زندان میمیرد. شیطان فریاد میزند این دختر لعنتشده است، اما فرشتگان پاسخ میدهند که او رستگار شده است.
فاوست زمانی که آرزوهای خود را برآورده میداند و در لحظهیی که خود را چنان خوشبخت میداند که این آرزوها پایدار بماند در این هنگام میمیرد. شیطان که قرارداد را ناتمام میداند خواستار روح فاوست میگردد اما فرشتگان برآنند که این لحظه نه بهخاطر همراهی شیطان؛ بل رشد معنوی فاوست فرا رسیده است.
محققان مفهوم فلسفی فاوست را در آن میدانند اگر انسان در راه هدف والا تلاشهای شرافتمندانه نماید رستگار میگردد. منتقدان آلمانی «فاوست را بزرگترین اثر ادبیات خود و آلمانیترین آفریده فکر آلمانی میدانند.»
به باور هانریش هانیه «طبیعت میخواست تصویر خود را تماشا نماید و گوته را آفرید.» این اثر حاوی 60هزار بیت است. استادان ادبیات در موقع لکچر به دانشجویان توصیه مینمایند تا با حوصلهمندی اولتر از همه به اهمیت فلسفی فاوست که حاوی «باشکوهترین اشعار خیالانگیز، ژرفترین نقد زندگی، گیراترین واقعیتگرایی و رقتانگیزترین تراژدی که عشق به زن است» توجه گردد.
فاوست نماینده همه ماست. فاوست نماینده تمناها، قدرت و خوشبختی ماست. بزرگان ادبی آلمان همیشه روح و روان آلمانها را در فاوست دیدهاند. توماس مان؛ نویسنده بزرگ آلمانی برنده جایزه نوبل داکتر فاستوس را درباره آلمان زمان هتلر نوشت که آلمانیها مانند فاوست روح خود را در قبال قدرت به شیطان هتلر فروختند و قدرت را فراتر از وجدان و اخلاق شمردند. فاوستها در تمام جوامع بشری وجود دارند و تا زمانی که انسان است فاوستها نیز ادامه خواهند داشت.
شیطان با وسوسههای گوناگون مانند وعده دادن قدرت، ثروت، شهرت و تزیین و پایداری دنیا به فریب و گمراهی فرزندان آدم میپردازد تا توجه آنها را از خودسازی به اهداف والای انسانی دور بگرداند.
گوته پرورده دامان غرب است. افکار گوته در گرایشهای سیاستمداران غربی امروز آموزنده و عبرتانگیز است. غرب امروز به روح فاوستی مشبوع گردیده است. حملات و تهاجمهای غیرعادلانه غرب به دلایل و بهانههای گوناگون به سایر کشورهایی که قدرت و توانایی دفاع از خود را ندارند ریشه به روح فاوستی دارد و این حملات اکثر بهنام دفاع از حقوق بشر و دموکراسی صورت میگیرد اما در عمل به جنگ و ویرانی ملتهای مظلوم خاتمه مییابد. آیا صدها مهاجر که در دریاها غرق و خوراک کوسهماهیها میگردند مگر قربانی قرارداد فاوستها با شیطان نمیگردند؟ اگر گوته امروز میبود با فاوستهای این زمان چه میگفت؟ گوته روح حقیقتجو داشت و معتقد بود که انسانها در اندیشه دگرگونی جهان بیشتر از خودسازی خود تلاش دارند و در این راستا اندیشه گوته مشابه به طرز تفکر تولستوی است که آدمیان همه در اندیشه دگرگون کردن جهانند، اما کمتر در اندیشه دگرگون ساختن خود است. اندیشههای فلسفی و عرفانی و اشعار تغزلی گوته بسیار شباهت به افکار و طرز تفکر بزرگان علم و ادب ما دارد. بشریت از فاوست به عنوان میراث جهانی یاد مینماید. هوش سرشار گوته زبانزد عام و خاص بود. او زبانهای لاتینی، یونانی، ایتالیایی، انگلیسی و عبری را میدانست. تا هنوز آنچه منتقدان و شخصیتهای برجسته دنیا درباره گوته نوشتهاند اغراق و مبالغه نیست. او کاخ باشکوه فرهنگ را در سراسر جهان برافراشت. دیوان شرقی و غربی گوته از درخشانترین آثار این نویسنده بزرگ دنیاست که به زبانهای مختلف دنیا ترجمه گردیده است. درباره عشق گوته به قرآن و حضرت محمد «ص» و عشق سرشار این نویسنده بزرگ جهان به حافظ که خود را شاگرد حافظ و زنده به نسیمی از جهان او میدانست و همچنان تاثیر گوته بر گفتار و اندیشه استادان افغان بهطور جداگانه پرداخته خواهد شد…
بخش اول
نویسندگان تاریخساز (6)
یک دیدگاه