روز جهانی قلم و قلم بهمزدهای نادرجان
دیروز رییسجمهور و سفیر آزادی بیان و سخنگویش، روز قلم را با اهدای مدال به گروهی از دوستان و همدلان باند نوتاسیس جناب نادری جشن گرفتند.
روز قلم بهطور طبیعی برای تجلیل از نویسندهها و شاعران است. سفیر صاحب آزادی بیان چون نمیتواند در میان شاعران و نویسندگان هم باند پیدا كند یا آنان را به شبکه توطیهاش راه دهد، ناچار برای كمتر از یكماه دوباره روزنامهنگاران، سخنگویان حکومت و مجریان تلویزیون را به عنوان قلم بهدست دعوت كرد.
در این میان كسانی بودند كه توسط جناب نادری برای معاونت سخنگویی فریفته شده بودند و بعد از كلی سرگردانی و سخنانی كه بهتر است فعلا سربسته بماند، به یك مدال راضیشان كرد و آخر این پست را به کسی داد كه جز خودش كسی او را نمیشناخت.
نجیبالله آزاد به اعتبار نام آزادش و حرفهای پشت پردۀ دیگر از میان ابرها پیدا شد تا از سهمیه تاجیک سخنگوی باشد. از میان قومی كه پر از روزنامهنگاران سرآمد دارد، یك آزاد گمنام به سفارش سفیر آزادی انتخاب شد. سفیر فكر میكند كه سفارت آزادی به معنای یافتن آزاد نامهاست… ابوالكلام آزاد متاسفانه مرده است. به این خاطر برخی روزنامهها و خبرنگاران گمنام و مجهولالهویه دیگر كه همپیمانان جدید سفیر و رییس ادارۀ اصلاحات اداری است، تجلیل و تقدیر شدند.
آقای نادری در پست نو خود به اندازۀ كافی وقت دارد كه باند میدان هواییاش را انکشاف بدهد. حالا او اختیار كامل دارد كه شبكۀ تازهاش را در همه افغانستان بگستراند.
سفیر آزادی بیان به فكر برنامه انجویی سابقاش است. راز جدا شدن همکارش در فیفا و پروژههای او در نهادهای قبلیاش هنوز مكتوم است. برای این باید به بعضی از همراهانش رشوت بدهد.
نادری گفت كه به رییسجمهور گفته که برای آزادی بیان هم چندین نهاد بسازد. او استاد ساختن نهاد است. نهاد یعنی پروژه، یعنی انجو، یعنی پول. و او متعلق به شبکهیی از پروژهبگیران مسلكی است. شبكهیی كه در این چارده سال در این تجارت استاد شدهاند.
نادری، این خویشاوند رییس دفتر رییسجمهور كه با این واسطه برای گسترش شبکه و قدرت او به جان رییسجمهور زده شده، حالا در بالاترین سطح اختیارات است. او كه یك روز هم روزنامهنگاری نکرده، با خریدن یكی از منتقدان سادۀ حکومت، وارد جهان ژورنالیسم شده است، اما چون سواد هر دوی آنها درباره ژورنالیسم صفر است؛ بازی را اشتباه بازی میكنند.
فعالترین سخنگوهای حکومت، مجیب مهرداد، تواب غورزنگ و منیره یوسفزاده میباشند. از این جمع تنها یوسفزاده مدال گرفت. بقیه كسانی بودند كه حتا یکبار هم در رسانهها ظاهر نشدهاند یا در ماه یکبار، اما همپیمانان این باند نو بودهاند.
این كمیدی گریهدار، برای افشای این باند بود و این اولین اشتباه او بود. دوم اینكه روزنامهنگاران درجه یك با مدال مشهور نمیشوند؛ مثلا خبرنگارانی چون مختار وفایی، مختار پدرام، هارون نجفیزاده، زرغونه كرگر، مریم درانی و دیگران به مدال احتیاج ندارند. اینها بیشتر مشهور میشوند و این دومین اشتباه این باند است. این لیست اشتباه ادامه دارد. بگذاریم این نوشته هم ادامه داشته باشد …
نویسنده: فیصل یقین