تحلیل

پروژۀ راه ابریشم جدید/ افغانستان در کجای «یک کمربند یک راه»

رییس‌جمهور چین؛ شی جینپینگ روز یک‌شنبه ۲۴ ثور در سخنرانی آغازین نشست بین‌المللی راه ابریشم جدید، تعهد ۱۲۴ میلیارد دالری چین را برای این پروژه فراقاره‌یی اعلام کرد.

او پروژه راه ابریشم جدید را مسیر صلح، همه‌شمول و تجارت آزاد خواند و خواستار ترک مدل‌های کهنه شد که به قول او اساس آن، رقابت‌ها و بازی‌های دپلوماتیک در بین قدرت‌ها بوده است. نام رسمی این پروژه که «یک کمربند یک راه» خوانده شد، آسیا، افریقا، اروپا به هم وصل می‌کند.

پروژه یادشده که به میلیاردها دالر سرمایه‌گذاری نیاز دارد، شی جینپینگ آن را یک روش جدید تسریع رشد جهانی تعریف می‌کند.

این پروژه بلندپروازانه که دست‌کم نصفی از جمعیت جهان (حدود ۶۰ کشور) را  در برمی‌گیرد، از هم اکنون با واکنش‌های متفاوتی روبرو شده است. پاکستان از این پروژه حمایت کرد و هند جدی‌ترین رقیب اقتصادی چین، دیدگاه مثبت در قبال این پروژه ندارد.

با این همه جایگاه افغانستان در این میان چه خواهد بود؟

به گزارش صدای امریکا، چین تلاش دارد تا ابتکار پروژه «یک کمربند یک راه» را به افغانستان امتداد داده و به گفتۀ تحلیل‌گران، نقش خود را در شرق میانه گسترش دهد.

دهلیز اقتصادی چین- پاکستان، بخش مهم ابتکار این پروژه است که در آن اتصال پاکستان از طریق افغانستان به تاجیکستان، ترکمنستان و بخش‌های شرقی ایران را نیز شامل می‌باشد.

قرار است در این پروژه دو خط آهن یکی از لندی کوتل تا جلال‌آباد و دیگر از چمن تا سپین بولدک در افغانستان احداث گردد.

اعمار دو بزرگ‌راه دیگر از پشاور تا کابل و از کندز تا آسیای مرکزی نیز در پلان زیرمجموعه این پروژه فراقاره‌یی قرار دارند.

احداث یک بند برق بزرگ آبی بر دریای کنر، بخش دیگر از پروژه‌های بزرگ یک کمربند یک راه است که در افغانستان تطبیق خواهد شد.

اما تطبیق این پروژه‌ها هنوز در حد یک انتظار است. اگر از طرف دولت افغانستان قضیه جدی دنبال نگردد جایگاه افغانستان که به لحاظ جغرافیایی در محراق این حرکت بلندپروازانه قرار دارد در هاله‌یی از ابهام قرار خواهد داشت.

برای افغانستان که به لحاظ موقعیت استراتیژیکی می‌تواند جنوب آسیا را به آسیای مرکزی متصل سازد و به این ترتیب جنوب آسیا را به اروپا، پروژه بزرگ فراقاره‌یی راه ابریشم جدید می‌تواند فرصتی طلایی باشد. با این حال نباید منافع درازمدت خود را قربانی مصالح تضادهای کلان بین‌المللی کنیم که آینده‌اش چندان معلوم نیست.

هند به عنوان دوست منطقه‌یی ما به خاطر اینکه با این پروژه بزرگ منافع اقتصادی‌اش را در خطر می‌بیند، تمایلی برای مشارکت ندارد و حتا در نشست بیجنگ نماینده نفرستاده است.

به همین ترتیب ایالات متحده امریکا، به عنوان بزرگترین رقیب اقتصادی چین نیز نمی‌خواهد پروژه‌یی به این بزرگی که بیش از نصف جمعیت جهان را در برمی‌گیرد، سد راه برنامه‌های اقتصادی‌اش گردد.

بهبود اقتصاد به‌طبع استقلال سیاسی ملت‌ها را در بر دارد. اگر پروژه راه ابریشم جدید موفقانه تطبیق گردد، بدون تردید تاثیرهای عمیق اقتصادی بر تمام آسیا، خاورمیانه، افریقا و بخشی از کشورهای اروپایی خواهد داشت. در این صورت است که رهبری اقتصادی امریکا تحت سوال قرار خواهد گرفت و حتا حضور سیاسی غرب نیز در منطقه به چالش گرفته خواهد شد.

از این روی، ایالات متحده نه تنها به این پروژه خوش‌بینی ندارد که برآیندش را خطر جدی بر منافع اقتصادی و سیاسی‌اش می‌داند. افغانستان که مرهون تلاش‌های اقتصادی، نظامی و سیاسی امریکا در ۱۷ سال گذشته بوده است، شاید تمایلی چندان برای مشارکت جدی این ابرپروژه نداشته باشد، اما باریکی قضیه در این است که دولت ما منافع بلندمدت خود را شناسایی کرده نباید قربانی رابطۀ خشک دیپلوماتیک مقطعی سازد.

از طرف دیگر با داشتن منابع طبیعی غنی نفت، گاز و مواد منرالی، بدون تردید در زیرچشم برنامه‌های راهبردی اقتصادی چین قرار داریم. شراکت جدی و فعال ما می‌تواند در این زمینه نیز فرصت‌ساز باشد.

مشارکت در این پروژه جدای از اینکه افغانستان را به چهارراه بزرگ منطقه‌یی مبدل می‌سازد، فرصت خوبی برای استفاده از منابع طبیعی‌اش نیز فراهم آورده می‌تواند. مسوولان امور بایست با درک حساسیت موضوع، به‌جای لحاظ کردن سلیقه‌های شرکای سیاسی، قضیه را جدی بگیرند.

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا