تحلیل

روسیه می‌تواند با طالبان ارتباط داشته باشد؟

ادامه ناامنی در افغانستان بی‌تردید تهدیدی جدی برای ثبات بین‌المللی و ثبات همسایگان افغانستان پنداشته می‌شود. جنگ چهل‌ساله در این کشور اکنون به یک بحران پیچیده و چندپهلو تبدیل گردیده که مهار و یا کنترول آن ظاهرن از توان دولت افغانستان خارج گردیده و زمام امور آن به دست بازیگران مختلف افتاده است.

در این میان ایالات متحده امریکا، عربستان سعودی و پاکستان بیشترین سهم را در تمویل و ادامه این بحران داشته است که ایجاد طالبان و تمویل و تجهیز آن‌ها از همین چشم‌انداز قابل تحلیل و تفسیر می‌باشد.

در یک سال اخیر اما کشورهایی مانند جمهوری اسلامی ایران، جمهوری خلق چین و جمهوری فدراتیف روسیه نیز به عنوان طرف‌های دخیل در این بازی اضافه گردیده است. به همین دلیل در یک سال اخیر گزارش‌هایی به نشر رسیده که در آن از ایجاد رابطه جمهوری فدراتیف روسیه با بخشی از طالبان سخن رفته است. البته این موضوع در سطح یک رابطه سیاسی به منظور همکاری اطلاعاتی از آدرس مقام‌های روسیه نیز نظر مورد تایید قرار گرفته که رسانه‌های غربی از آن به عنوان تحول جدید در بحران افغانستان یاد کرده و کمک‌های لوژیستکی مسکو برای طالبان را نیز بعید ندانسته است.

این انکشاف اما در حالی صورت می‌گیرد، که طالبان به عنوان یک نیروی منجسم سیاسی نظامی کم کم در حال فروپاشیدن است و درست پروژه‌یی که بیست سال قبل برای ادامۀ بحران در افغانستان و تهدید امنیت منقطه طرح گردیده بود، کم کم به پایانه خود نزدیک شده است.

در چنین وضعیت تردیدی نیست که مسکو نیز ناظر بر این تحول است و با استفاده از هر وسیله ممکن تلاش می‌کند که فهم و درک روشن از فرایند تحول‌های سیاسی در افغانستان داشته باشد که ایجاد رابطه با طالبان از همین چشم‌انداز قابل تفسیر می‌باشد. اما این‌که مسکو کمک‌های لوژیستیکی در اختیار طالبان قرار داده باشد و یا چنین تمایلی در رابطه مسکو با طالبان به وجود آمده باشد، ظاهرن یک اغراق سیاسی به نظر می‌رسد که بیشتر رسانه‌های غربی به آن پرداخته و این موضوع را بزرگ‌نمایی کرده است.

هرچند رسانه‌های افغان نیز با استناد به اظهارنظر مقام‌های ناتو و امریکایی در افغانستان به این موضوع پرداخته است، اما تا هنوز مدارک و اسناد معتبر دال بر همکاری لوژیستکی مسکو با طالبان ارایه نگردیده است. گرچه فهم این وضعیت بدون چشم مسلح، دشوار می‌نماید، اما با توجه به نشانه‌ها و قراینی که قابل دسترس می‌باشند، سازمان‌های استخبارات کشورهای درگیر در قضایای افغانستان تلاش می‌ورزند در افکار عامه مردم افغانستان و همین گونه در افکار بین‌المللی درگیر شدن مسکو را در بحران افغانستان در اشکال و ابعاد بیشتر زمینه‌سازی نمایند.

اینکه فرایند این نوع رویکرد رسانه‌یی چه منفعتی می‌تواند به دنبال داشته باشد، بحث مفصل لازم دارد که این این فضا نمی‌گنجد، اما نکته‌یی که محور بحث این جستار قرار دارد، ارایه کمک‌های لوژیستکی مسکو به طالبان می‌باشد که ظاهرن نوعی بزرگ‌نمایی رسانه‌یی به نظر می‌رسد.

هرگاه چنین تعاملی میان مسکو و طالبان صورت می‌گرفت، نخست حجم و ارزش این کمک از چشم سازمان‌های استخبارات غربی پنهان نمی‌ماند. دوم، شواهد و مدارک معتبر برای اثبات این ادعا ارایه می‌گردید تا این ادعا با پشتوانۀ اسناد و مدارک، معتبر گردیده و شرایط قبول آن برای افکار عامه آسان می‌گردید.

از سوی دیگری استراتیژی‌پردازان سیاست مسکو در امور افغانستان نیز به این واقعیت اشراف دارند که طالبان بخشی از بدنه تروریزم بین‌المللی‌اند که به عنوان یک پروژه با اهداف و مقاصد تعریف‌شده در جغرافیای مشخص تطبیق گردیده که اکنون به پایانه عمر سیاسی خود نزدیک شده است.

بنابراین تقویت چنین گروهی با منافع روسیه در افغانستان و منطقه همخوانی نداشته و به همین دلیل حمایت لوژیستکی روسیه از آن‌ها یک امر محال به نظر می‌رسد، اما اینکه مسکو از یک‌سال بدین‌سو با طالبان در تماس اطلاعاتی بوده است، یک امر چندان عجیب و غریب نیست. تخلیه اطلاعاتی طالبان برای مسکو از اهمیت بسیار استراتیژیک برخوردار می‌باشد که می‌تواند در فرایند تعریف و تدوین سیاست‌های راهبردی مسکو در مورد افغانستان تعیین‌کننده باشد.

تردیدی نیست که سیر تحول‌های سیاسی در افغانستان مسکو را نگران کرده و برای کاهش این نگرانی کابل نیز نتوانسته اقدام‌های لازم را برای رفع این نگرانی به انجام برساند. این‌که تحول‌های سیاسی در افغانستان به کدام سو خواهد رفت، سخن از آن دشوار می‌نماید، اما چیزی که بسیاری از ناظران سیاسی به آن چشم دوخته‌اند، راهبرد سیاسی حاکمان جدید کاخ سفید در مورد افغانستان می‌باشد که از آن به عنوان دینامیزم تغییر وضعیت بازی‌های سیاسی در منقطه و افغانستان نام برده می‌شود.

وضعیت جدید، هرگاه چنین چیزی به وجود بیاید، بدون شک بر سرنوشت جایگاه و پایگاه روسیه در بازی‌های سیاسی در افغانستان فارغ از تاثیر نخواهد بود.

هادی میران؛ نویسنده و تحلیل‌گر

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا