قهرمانان فیسبوکی، قهرمانان واقعی نیستند
گاهی همین که سر سفره مینشینیم و آن را رنگینتر و متفاوت مییابیم از آن عکس میگیریم و گاهی هم از سفر و مصاحبه و سخنرانی و یا هم از دیدار خود با سیاستمداران و اشخاص سرشناس.
بهخاطر اینکه مبارز و عدالتخواه به نظر برسیم برای چند لحظه میان معترضان و مظاهرهکنندهها میپریم و پرچم عدالتخواهی را به دست گرفته از خود عکس میگیریم. زمانی هم وقتی بر بالین فرد ناتوانی که به او پول و دست تعاون میدهیم و گاهی هم وقتی سر به سجده هستیم و یاهم چند جلد کتاب زیر بغل داریم.
معمولا این عکسها را در البوم و کلکسیون شخصی خود نمیگذاریم؛ بل آن را از طریق شبکههای اجتماعی چون فیسبوک با دیگران شریک میسازیم.
اما چرا؟
شاید کوتاهترین پاسخ این باشد که تظاهر میکنیم و ریا کاریم و به چیزی نیاز داریم.
بلی، اگر به فضای دنیای مجازی و شبکههای اجتماعی افغانستان پا بگذاریم میبینیم که چگونه سفرۀ خانههای بیشترین مردم ما از آن غذاهای متنوع که از آن عکس گرفتهایم و یاهم نوشتهایم «جای دوستان خالیست»، در زندگی واقعی همچنان واقعا خالی است.
وقتی در شرایط بد امنیتی قرار میگیریم و طالبان تا دروازههای شهرهای ما میرسند دیگر از آن سیاسیون و قهرمانان رویینتن و تا به دندان مسلح فیسبوکی خبری نیست.
ماک زاگربرگ زمانی گفته بود که فیسبوک ترویجکننده فرهنگ باز میان کاربران این شبکه است که کاربران آن با شریکسازی و همرسانی زندگی خصوصی، کمک میکند تا با جنبههای مختلف زندگی و عادات همدیگر بهتر آشنا شوند، اما حقیقت عکس آن است، آنچه در فیسبوک همرسانی میشود در بیشترین موارد جنبههای واقعی زندگی مردم نیستند و به درک مردم از واقعیت شدیدا آسیب میرساند.
روانشناسان معتقدند که قهرمانان واقعی کمتر نیاز دارند تا قهرمانی خود را به رخ دیگران بکشند. بهطور مثال یک قهرمان و استاد مهارتهای رزمی لازم نمیبیند تا دست به پرخاش و نبرد بزند چون به توانایی خود باور دارد، اما برعکس شاگرد نوکار او دوست دارد تا با کسی برزمد و به مهارت خود اطمینان حاصل کند، چون این کار ناشی از ناامنی درونی او میشود. یا هم دختر و پسری که به زیبایی ظاهریاش اطمینان ندارد سعی میکند تا خود را با مودلها و هنرپیشههای سینما مقایسه کند و میخواهد ببیند که عکسالعمل اطرافیانش چیست تا در مورد زیبایی خود اطمینان حاصل کند.
از نقش فیسبوک بر رفتار رایدهندهها در انتخابات سال ۲۰۱۶ امریکا به نفع دونالد ترمپ، تا بررسی نوع شخصیت فرد بنا بر پست (عکس یا نوشته) که در فیسبوک میگذارد، در این اواخر بارها موضوع تحقیق نهادهای مختلف علمی و آکادمیک بودهاند.
بهطور مثال محققان در دانشگاه الینایز غربی متوجه شدند آنهایی که دوستان زیادی فیسبوکی دارند و بهطور منظم صفحات فیسبوک خود را نو و مطالب را با دوستان خود شریک میسازند افراد خودشیفتهیی هستند که سعی میکنند شخصیت متفاوت و ایدهآل از خود به نمایش گذارند.
افرادی که اضطراب روانی دارند و در زندگی واقعی بیشتر محتاط و سر به زیر «خجول» هستند برعکس فضای فیسبوک را امنتر و بازتر میپندارند و بیشتر از دیگران عکس میگذارند و کاربران خیلی فعال هستند. اینها در حقیقت سعی میکنند که خلای دنیای واقعی خود را از طریق دنیای مجازی پر کنند. این خلا را میتوان حتا در بین دختران افغان که معمول بهنامهای مستعار دوستان فیسبوکی ما هستند هم مشاهده کرد. از آنجا که دوستی و ارتباط در دنیای واقعی افغانستان بین دختران و پسران تابو و جرم است، برعکس در دنیای مجازی توانستهاند دنیای متفاوتی برای خود خلق کنند.
تظاهر از فرد عادی جامعه که با «چند سیخ کباب» عکس میگیرد و جای دوستان را خالی میداند تا کتابهایی که یک فرد خوانده و خود را اهل قلم و کتاب معرفی میکند تقریبا همه یک پیام دارند، یعنی روزمرگی و افت اخلاق!
نهادینه شدن این نوع رفتارها را میتوان شکست ارزشها و هنجارهای اجتماعی جامعه تلقی کرد.
اگر همین حالا به چند صفحه فیسبوک دوستان و یاران خود سر بزنید و ببینید که چه گذاشتهاند، شاید با دیدن آن به این بیندیشید که آیا احساس درونی ما خلاف نوشتههای تحسینآمیزی نیست که پای بسیاری از پستهای ریاکارانه دوستانمان میگذاریم؟
حالا شاید بهتر بدانیم که چرا بسیاری از سیاسیون افغانستان فقط قهرمانهای فیسبوکی هستند و نه میدان های نبرد و راهبردهای عملی و استراتیژیک.
مجیبالرحمن اتل؛ دانشجوی مقطع دکتورا در آلمان