سخنان شیک و به صلحی که هرگز نمیرسیم!
همه طرفهای دخیل یا بیطرف در قضایای سیاسی و امنیتی افغانستان؛ پاکستان را کلید صلح تعریف میکنند. جان مک کین؛ رییس کمیته نظامی سنای امریکا در سفری که به اسلامآباد داشت نیز صلح در افغانستان را بدون نقش پاکستان غیر ممکن خواند.
آقای مک کین در دیدارهایی که با سرتاج عزیز؛ مشاور امور خارجی، نواز شریف؛ نخستوزیر و قمر جاوید بجوا؛ رییس ستاد ارتش پاکستان داشت، با روحیه متفاوتتر از یک ماه پیش گفت که «بدون پاکستان، ما صلحی در منطقه نخواهیم داشت.»
اما در اعلامیه خبری ریاست اجراییه حکومت وحدت ملی افغانستان از مکافات و مجازات پاکستان توسط امریکا یادآوری و گفته شده که اگر پالیسی و رفتار پاکستان در قبال مبارزه با تروریسم تغییر نکند، آن کشور از سوی ایالات متحده امریکا مجازات خواهد شد.
همچنان در صفحه تویتر ارگ نیز آمده که رییسجمهور برای انجام عملیات مشترک افغانستان و پاکستان در دو سوی خط دیورند زیر نظارت امریکا توافق کرده است.
این درحالیست که کابل چه در زمان رییسجمهور کرزی و چه در زمان رییسجمهور غنی تلاشهای گسترده و جدی را برای تامین یک رابطۀ شفاف با پاکستان برای مبارزه با تروریسم و افراطیت انجام داده، ولی هرگز پاسخ مثبتی دریافت نکرده است.
گذشته از تلاشهای یکجانبه دولت افغانستان، تا کنون پنج بار نشستهای چهارجانبه (افغانستان، پاکستان، چین و امریکا) در خصوص صلح و تامین ثبات در افغانستان برگزار شده، اما نه تنها نتایجی از این نشستها بهدست نیامده که وضعیت امنیتی در کشور خرابتر نیز شده است.
گفتن اینکه کلید صلح افغانستان در دست پاکستان میباشد، در یک دهۀ گذشته همواره تکرار شده و هیچ دردی را دوا نکرده است. مهم این است که این کلید را چگونه به کار گرفت تا این گره کور باز گردد.
آنچه در خبرنامه ریاست اجرایی آمده، نگرشی جدید و راهکار موثر از سوی امریکا در قبال امنیت منطقه دیده میشود، اما دیده شود که این اظهارات چقدر قابلیت اجرایی پیدا میکند و تا چه حد در صلاحیت آقای مک کین است؟
اما روی همرفته اگر ایالات متحده امریکا با پاکستان برخورد شفاف و جدی نداشته باشد، پاکستان هرگز حاضر به برخورد شفاف و جدی با معضل تروریسم در منطقه نخواهد شد.
پاکستان همیشه بازی چندپهلو انجام داده و هرگز در مساله افغانستان با امریکا صادقانه برخورد نکرده است. پاکستان بیمیلیهای امریکا را با نزدیکی با چین و روسیه به خوبی پاسخ داد و به این نکته اذعان داشت که در صورت دوری امریکا گزینههای مناسبی روی دست دارد که میتواند همچنان در منطقه بازیهای نیابتیاش را ادامه دهد.
این بار نیز اگر در عقب اظهارات آقای مک کین در کابل، اراده اجرایی جدی وجود نداشته باشد، از این حرفها زیاد گفته شده و پاکستان نیز زیاد شنیده است.
در عین زمان اینکه بخشی از مسایل تروریسم به پاکستان و نقش آن واگذار گردد سخن بهجایی است، ولی نباید فراموش کنیم که بخش کلان ناامنی و بیثباتی در ضعف ساختارهای امنیتی ما وجود دارد.
اگر فساد در نهادهای امنیتی ما همچنان با قدرت باقی بماند، نیروهای دفاعی و امنیتی به لحاظ تجهیزات و آموزش تقویت نگردد و از نیروهای هوایی ما حمایت لازم صورت نگیرد، باز هم راه بهجایی نخواهیم برد.
امریکا و متحدان غربیاش میتوانند با قدرتمند ساختن ساختار امنیتی و اقتصادی ما، هم خود و هم ما را در مساله تروریسم دست کم در این جغرافیا، بینیاز از نقش کشورهای منطقهیی سازد و از این طریق جبران خطاهای گذشته برای امریکا و متحدان غربیاش را نیز فراهم آورد. در عین حال عملیاتهای نظامی مشترک در دو سوی خط دیورند که میان رییسجمهور و هیات امریکایی مطرح شده، نقش مستقیم امریکا در کار نباشد، اثرهای چندانی در پی نخواهد داشت؛ بل نیروهای امنیتی پاکستان با نفوذ بر قلمرو ارضی ما بیش از پیش دستشان در بیثباتی و تقویت تروریسم بازتر خواهد شد. بهتر است در این بحث سه نکته اساسی در نظر گرفته شود:
۱ـ نیروهای دفاعی افغانستان به طور لازم تقویت و حمایت گردد تا در عملیاتهایی که علیه تروریسم انجام میدهند، احتیاج به همکاری هیچ نیروی دیگری نباشند.
۲ـ پاکستان جدا تحت فشار قرار گیرد تا در مساله تروریسم مسوولانه عمل نماید.
۳ـ امریکا خود نیز نقش مستقیم در عملیاتهای مشترک در دو سوی خط دیورند داشته باشد.