بهبود روابط دو قدرت برتر به نفع افغانستان است؟
دکتور علیاحمد کریمی؛ تحلیلگر امور بینالمللی
اجلاسیه سران کشورهای گروه 20 در شهر هامبورگ آلمان و دیدار رودرروی ولادیمیر پوتین؛ رییسجمهور روسیه با دونالد ترمپ رییسجمهور امریکا از شگفتانگیزترین دیدارهای سیاسی در این اجلاسیه بود، چون نظر به گزارش رسانههای امریکا و غرب، پوتین به پیروزی ترمپ در انتخابات امریکا نقش داشت و اتهامهای مبنی به روابط تیم انتخاباتی ترمپ با عوامل روسیه همچنان در کنگره امریکا در جریان است.
همه پیشگویی میکردند که ترمپ رغبت نشان نخواهد داد تا با پوتین بیشتر از سیدقیقه مذاکره نماید. اما برخلاف پیشگویی تمام دیپلماتها و کارشناسان، نخستین دیدار دو ابرقدرت اتمی جهان دو ساعت و پانزده دقیقه درباره سوریه، اوکرایین، کوریای شمالی، دخالت احتمالی روسیه در انتخابات امریکا، امنیت اطلاعاتی، مبارزه با تروریسم و روابط دوجانبه ادامه یافت.
وزرای خارجه هر دو کشور نتایج مذاکرات را سودمند و رضایتبخش اعلام نمودند و هر دو کشور توافق کردند که از تاریخ نهم جولای ماه جاری در جنوب غرب سوریه آتشبس اعلام گردد.
ترمپ در این دیدار اول دست آشنایی را به جانب پوتین دراز نمود. او این آشنایی را با پوتین «مایه افتخار» خواند و پوتین گفت: «از دیدار با شما خوشحالم». اگرچه پیشگویی درباره تحقق عملی این دیدار در آینده نزدیک دشوار است، ولی میتوان این دیدار را چون نشانۀ بهبود روابط میان روسیه و امریکا به فال نیک تلقی نمود که در این اواخر روابط دو کشور فوقالعاده تیره گردیده بود.
بهبود روابط نهتنها به نفع روسیه و امریکاست؛ بل به امنیت تمام جهان کمک خواهد نمود؛ چون بدون همکاریهای مشترک دو ابرقدرت بزرگ اتمی دنیا، جنگ و اختلافها در مناطق مختلف جهان حل نخواهد گردید. بهبود روابط روسیه و امریکا بیشتر از همه به نفع کشور جنگزده ما افغانستان خواهد بود، چون امریکا و روسیه تاکنون به رویدادهای افغانستان بهگونه دو رقیب برخورد نمودهاند و در رقابتها معمولا حریف در مقابل حریف از دشمن حریف استفاده مینماید.
مقامهای رسمی افغانستان بارها ارتباطات روسیه و ایران را با طالبان چون مداخله در امور داخلی افغانستان انتقاد نمودهاند و روسیه نیز ارتباط با طالبان را که دشمن امریکا استند غنیمت شمرده است.
اینکه در اجلاسیه سران گروه 20 در هامبورگ به جنگ افغانستان مانند سوریه و اوکرایین توجه نگردیده، به باور کارشناسان به خاطر آن است که سران این کشورها جنگ افغانستان را جنگ و مشکل امریکا میدانند و طبعا با حضور ترمپ که اکثر کشورهای اجلاسیه گروه 20 به مدار امریکا میچرخند، نخواستند تا خشم ترمپ را درباره افغانستان برانگیزند، اما جنگ دوامدار و بدون نتیجه امریکا در افغانستان برای دولت امریکا زخم سرطان گردیده و ادامۀ این جنگ عواقب خطرناک برای همه در پی خواهد داشت.
ترمپ و نظامیان امریکا این را نیز میدانند اگر افغانستان به سوریه دوم در منطقه تبدیل گردد در آن صورت امریکا به سرنوشت بدتر از سوریه مواجه خواهد گردید؛ چون افغانستان در قلب کشورهای آسیا موقعیت دارد و اکثر کشورهای منطقه مانند ایران، چین و کشورهای آسیای میانه که مناطق منافع روسیه به شمار میآیند در قطب مخالف با امریکا قرار دارند و امریکا در این حلقه تنها باقی میماند.
در افغانستان و کشورهای آسیای میانه که گرایشهای تندگرایانه مذهبی و سنتهای استبدادهای شرقی حاکم است، خاک این کشورها برای پرورش آشوب و فتنهگراییهای افراطگرانه مساعد میباشد.
ترمپ در کنار بحرانهای داخلی امریکا و سایر مناقشات بینالمللی باید به مردم امریکا نشان بدهد که پول مالیات آنها و خون فرزندانشان در افغانستان بیهوده هدر و تلف نمیگردد. ترمپ با اعزام چندهزار سرباز تازهنفس در جنگ افغانستان به تنهایی و بدون همکاری با روسیه پیروز نمیگردد.
ادامه جنگ در افغانستان لطمه شدید به روحیه ارتش امریکا وارد خواهد گردانید و باعث تشویق بیشتر تروریستها در افغانستان و منطقه میگردد.
ولادیمیر پوتین در این اجلاسیه به صراحت اعلام نمود که مبارزه با تروریسم باید با همکاری مشترک تمام کشورها و تحت قیادت سازمان ملل صورت بگیرد. روسیه بعد از حادثه 11 سپتمبر اولین کشوری بود که از حمله امریکا علیه طالبان حمایت نمود.
دولتها و بهویژه قدرتهای برتر جهان دوست و دشمن دایمی ندارند و تنها در فکر منافع دایمی خود میباشند، چنانچه اجلاسیه امسال گروه 20 در مقایسه با سالهای گذشته نشان داد که این اجلاسیه صحنه اختلافهای بیسابقه و همچنین رقابتها و ایتلافهای جدید را در تعیین سیاست جهانی و منافع کشورهای پیشرفته صنعتی جهان منعکس گردانید.
مانورهای سیاسی بینالمللی در جهان معاصر بهگونهیی تیوری بقای داروین است که رهبران کشورهای برتر جهان در این مسابقه سیاسی به خاطر منافع خود میرزمند.
جهان بعد از شکست سیاست جهانی شدن تغییر نموده. جهان یکقطبه بدون آنکه تاثیری از خود بهجا گذارد به قطبهای رنگارنگ تبدیل گردیده است.
نخستین اجلاسیه سران کشورهای 20 بهدنبال بحرانهای تکاندهنده اقتصادی در سال 2008 در واشنگتن برگزار گردید. در آن سال در تالار سران کشورهای گروه 20 جورج بوش؛ پسر رییسجمهور امریکا سیاست جهانی را دیکته مینمود و امریکا یگانه قدرت برتر دنیا بود.
حالا در اجلاسیه آلمان سران کشورها در حالی که علاقمند به مقابلهجویی در همکاریهای بینالمللی نیستند و شعار ترمپ را که «امریکا فراتر از همه و در همه جاست» میدانند، تلاش دارند تا بهطور مستقل از منافع خود دفاع نمایند.
اگرچه متحدان امریکا در اروپا و سایر کشورهای جهان این را نیز میدانند که بدون امریکا چون بزرگترین قدرت نظامی جهان قادر به تامین امنیت خود نیستند؛ ولی بهخاطر تضاد منافع از لحاظ سیاسی و اقتصادی بدون توجه به امریکا بهطور مستقلانه از منافع خود دفاع مینمایند.
اروپا که در طول تاریخ مهد و گهواره تحولهای سیاسی و اجتماعی و پیشرفتهای علمی محسوب میگردد، علیه اقدامهای یکجانبه و انزواگرانه امریکا و خروج آن از موافقتنامه پاریس پیرامون محیط زیست و طرفداری امریکا از سیاست حمایتگری که مانع تجارت آزاد میگردد علم مخالفت را برداشته است.
خانم مرکل؛ سیاستمدار کهنهکار و برجسته آلمان و میزبان اجلاسیه سران که در میان کشورهای اتحادیه اروپا نقش کلیدی را دارد، پیش از برگزاری این همایش اعلام نموده بود که اروپا باید از امنیت خود دفاع نماید که در تاریخ روابط امریکا و آلمان کمسابقه میباشد.
اروپاییان میگویند که اروپا باید لیدر غرب باشد. ترمپ تاجر است، هنر دولتمداری را نمیداند و به هر پدیده به دیده بزنیس مینگرد و تصور مینماید که کشورهای دموکراسی اروپا کرایهنشین امریکا باشد.
تظاهرات جنبشهای ضد جهانی شدن و ضد کپیتالیسم با شعار به جهنم خوش آمدید، بیشتر علیه سیاستهای ترمپ بود و در اثر خشم جوانان از سرتاسر اروپا شهر هامبورگ به قرارگاه نظامی تبدیل گردیده بود.
اگر نتایج این اجلاسیه و دیدار رودروی پوتین و ترمپ منجر به همکاریهای مشترک روسیه و امریکا در نقاط داغ جهان که هر روز صدها خانواده و مردم بیگناه قربانی انفجار وحشیانه تروریستها میگردد کمک نماید، میتوان این دستآورد را موفقیت این اجلاسیه عنوان کرد.