جانِ به لبرسیدۀ مردم/ اختلافها در ارگ، ایتلافها بر ارگ
در حالی كه ایتلافهای پی هم علیه حكومت ساخته میشود اختلافها در داخل ارگ به اوج خود رسیده است. گزارشها میرساند كه چند گروه صاحب قدرت و قیمت داخل ارگ، به حد مرگ به جان هم افتادهاند. قندهاریها، لغمانیها، ننگرهاریها و پشتون شدههای ارگ، بر سر تصاحب منابع و صلاحیت به شدت به جان هم افتادهاند. آخرین این موارد چنگ و دندان كشیدن بر سر اموال عبدالغفار داوی، تاجر خوشنام و یادگار عبدالهادی داوی، پدر جریان مشروطۀ افغانستان است.
با این حال، حرکتهای جدید سیاسی و افزایش نفرت عمومی نسبت به رهبری حکومت وحدت ملی، چنان مینماید که این حکومت بیش از پیش با یک انزوای مرگبار سیاسی مواجه گشته است.
رفتارهای حرمتشکنانه، توطیهگرایانه و برخورد کاملا سیاسی حکومت وحدت ملی به رهبری رییسجمهور غنی با برخی از رهبران سیاسی بهشمول جنرال دوستم؛ معاون اول ریاست جمهوری، عطامحمد نور والی بلخ، احمدضیا مسعود؛ نماینده فوقالعاده رییسجمهور در حکومتداری خوب، صلاحالدین ربانی وزیر خارجه، عبدالرزاق وحیدی وزیر مخابرات و تکنالوژی معلوماتی و…، سرکوبهای پی هم جنبشهای اعتراضی مدنی از جنبش تبسم تا جنبش روشنایی و جنبش رستاخیز که صدها کشته و زخمی بهجا گذاشت، انحصار داوطلبیهای دولتی توسط اداره انحصاری بهنام «اداره تدارکات ملی»، فشار بر برخی از تاجران ملی مانند غفار داوی بهمنظور گرفتن قراردادهای بزرگ از دست آنان و برخورد کاملا سلیقهیی و غیرقانونی با آنان، طرحهای محدودگر علیه اعتراضهای مدنی و… و دهها مورد اقدامهای گوناگون در جهتهای مختلف به منظور بهدست گرفتن عنان قدرت و پول از داراییهای ملی، حالا موجب شده که ایتلافهای جدید و قدرتمند، یکی پی دیگری علیه رهبری حکومت وحدت ملی ایجاد گردد.
دو هفته پیشتر ایتلاف نجات افغانستان به رهبری جنرال دوستم، عطامحمد نور و محمد محقق در ترکیه شکل گرفت و ابراز وجود کرد.
این ایتلاف اقدامهای فراقانونی رییسجمهور غنی، تلاش برای انحصار قدرت از سوی رییسجمهور، ایجاد شکافهای عمیق قومی در میان اقوام افغانستان توسط دستاندرکاران ارگ و سایر نهادهای دولتی مرتبط با رییسجهمور، توطیهچینی علیه شخصیتهای ملی و سیاسی از سوی ارگ، سلب صلاحیت و اختیارات نهادها و منابع دولتی، عوامفریبی و مسایلی از این دست را علت اصلی ایجاد ایتلاف نجات ملی افغانستان خوانده و گفته است که اگر دیر شود، ممکن کشور با موج بزرگی از هرجومرجهای سیاسی مواجه گردد که آنگاه قابلیت مدیریت آن از دست همه بیرون گردد.
همچنان در تازهترین مورد موجی از کنشها و واکنشها در فضای مجازی نیز در خصوص اظهارات تندی که روز گذشته آقای عطا محمدنور والی بلخ در خصوص رهبری حکومت وحدت ملی داشت، ایجاد شده است.
آقای نور با اشاره به در انحصار گرفتن تمام داوطلبیهای دولتی توسط اداره تدارکات گفته است:« دزد کسانی است که کمیسیون تدارکات را در اختیار دارند، قراردادهای میلیون دالری در اختیارشان است و با منابع بزرگ خارجی وصل هستند.» او فرمان اخیر رییسجمهور غنی را «استبداد اداری» مطلق خوانده است.
اداره تدارکات ملی که بیش از هر زمان دیگری مورد انتقادها و سوظنها قرار گرفته، آقای نور در پاسخ به اظهارات ثبت داراییهای رییسجمهور گفته است:« ثبت داراييها مهم نيست، بل شفافيت در قراردادهاي ميليون دالري مهم است.»
برخی از اقدامهای سیاسی تیم ارگ که از سوی سفارت امریکا و برخی از سفارتخانههای کشورهای غربی مورد حمایت قرار گرفته نیز مورد انتقاد آقای نور واقع شده به نوعی هشدار داده است:«وابسته به هيچ كشوري نيستيم؛ اگر حكومت اصلاح نشود و دوستان بينالمللي ما طرف واقع شوند، ما از كمك هر كشوري استفاده خواهيم كرد.»
این درحالی است که روز یکشنبه ایتلاف دیگری بهنام محور مردم افغانستان نیز اعلام موجودیت کرد.
در این ایتلاف که عمدتن مقامهای حکومت پیشین عضویت دارند نیز از هرجومرجها و لجامگسیختگیهای رییسجمهور انتقاد شده است.
رنگین دادفر اسپنتا، رحمتالله نبیل و داوودعلی نجفی از رهبران این جریان سیاسیاند که به عنوان اعضای محوری آن سخنرانی کرده و خط و مشی آن را بیان کردند.
شکیبا هاشمی نماینده مردم قندهار، جعفر مهدوی رهبر حزب ملت و نماینده پارلمان، داوود ناجی عضو شورای عالی مردمی جنبش روشنایی، امیرمحمد آخوندزاده والی پیشین نیمروز، میرزامحمد یارمند معاون اداری سابق وازرت داخله و تمیم نورستانی والی سابق نورستان از اعضای دیگر این جریان سیاسی شمرده میشوند.
اسپنتا اشتباههای حکومت گذشته را پذیرفته و برخی از مشکلهای موجود را ناشی از همان اشتباهها دانسته، اما علاوه کرده است:«ما اکنون با یک نظام استوار با دروغ روبرو هستیم.»
او همچنان گفت که در دوره حکومت وحدت ملی، تبعیض و گسست قومی بیشتر شده و این حکومت جنبشهای اجتماعی و مدنی را سرکوب کرده و کارنامۀ سیاهتر از دوران امیر عبدالرحمان را بهجا گذاشته است.
اقای اسپنتا اضافه کرده:«اهمال سازماندهیشده در امنیت تظاهرات جنبش روشنایی موجب شد که دشمنان مردم افغانستان نزدیک به صد تن از جوانان جنبش روشنایی را به خاک و خون بکشند.»
رحمتالله نبیل؛ رییس پیشین امنیت ملی و عضو ارشد محور مردم افغانستان، حفظ استقلال، بازگشت به مشروعیت سیاسی، تامین عدالت اجتماعی، صلح پایدار، حاکمیت قانون، دفاع از حقوق بشر، زنان و برگزاری انتخابات شفاف و عادلانه را از مهمترین خواستهای این جریان سیاسی بیان کرد و گفته که «حضور ما در صحنۀ سیاسی به منظور چانهزنی در حکومت وحدت ملی و تقسیم قدرت و مقام نمیباشد. میخواهیم که به سیاست دروغین، نیرنگ، تقلب و استفاده امکانات دولتی از سوی یک حلقه تمامیتخواه، سرکوبگر و متجاوز به عدالت، نقطۀ پایان بدهیم.»
روز شنبه آقای همایون همایون؛ معاون مجلس نمایندگان نیز رییسجمهور را به کودتای سپید مردمی تهدید کرده، خواهان بهبود اوضاع کشورداری از سوی رییسجمهور شده بود. وی گفته بود:«اگر سران حکومت به اختلافهای قومی پایان ندهند و منافع ملی را قربانی منافع شخصی کنند، با کودتای سپید مردم مواجه خواهند شد.»
تنها دامنه اعتراضها و نارضایتیها در این جا ختم نمیشود که نارضایتیها در میان مردم نیز به حدی گسترش یافته که حالا تبدیل به نفرتی عمومی از نحوه مدیریت و رهبری آقای غنی تبدیل شده است. کافی است در این مورد سری به فضای مجازی بزنیم.
آنچه در فضای مجازی به مشاهده میرسد، دشنامها و اظهارات رکیکی است که نثار ارگ و ارگنشینان میشود. هرچند طی یک سال گذشته نظرسنجیها و پرسشنامههای سفارشی از سوی برخی از نهادهای اجیرشدۀ به اصطلاح طرفدار آزادی، با رویکرد کاملا مثبت و دروغ از دیدگاههای مردم درخصوص کارکرد حکومت وحدت ملی و در واقع کارکرد رییسجمهور غنی انجام شده و چنین مواردی موجب شده که رییسجمهور در توهمی خطرناک به سر برد، ولی واقعیت امر این است که اگر یک نظرسنجی انترنیتی هم انجام گردد، بیش از ۹۹ درصد مردم تنفرشان را از نحوه مدیریت و رهبری حکومت وحدت ملی به نمایش خواهند گذاشت.
آنچه هم اکنون در لایههای سیاسی کشور در جریان است، اگر به همین منوال ادامه یابد، دیری نخواهد پایید که ارگنشینان و دورغسرایان اطراف رییسجمهور تاوان حرکتهای ناسنجیده و منفعتطلبانه خود را پس خواهند داد. ولی قدر مسلم این است که ضرر مستقیم چنین قماربازیهای نابهخردانه را مردم میپردازند نه چند تا آدمی که پاسپورتهای سیاسیشان در جیب راستشان آماده است و به محض جدی شدن اوضاع با پولهای هنگفتی که دزدیدهاند به راحتی گریخته و با راهاندازی یک «داگ واش» در یک گوشه از جهان غرب کارشان را راحتتر از گذشته آغاز میکنند.
نویسنده: امید کریمی