تشدید تنش دو قدرت برتر، به نفع یا به ضرر افغانستان؟
کنگره امریکا با تصویب تحریمهای جدید روسیه را، در لیست کشورهای سرکش و دشمن امریکا شامل گردانید و در واقع واشنگتن رسما عصر جدید مقابلهجویی و یا جنگ سرد دوم را اعلام نمود.
تحریمهای جدید کنگره امریکا نهتنها برای روسیه، ایران و کوریای شمالی؛ بل برای جهان عواقب خطرناک و غیرقابل انتظار در پی خواهد داشت. این تحریمها به اعتراض شدید بینالمللی و حتا متحدان واشنگتن روبرو شده است و میتواند به شرکتهای اروپایی که با ایران و روسیه همکاری دارند ضربه بزند.
واشنگتن انگیزه تحریمهای جدید را در مقابل روسیه الحاق جزیره کریما، مداخله روسیه در شرق اوکرایین، سوریه و مداخله احتمالی روسیه در انتخابات ریاست جمهوری امریکا میداند و آیتاللههای ایران و خاندان کیم را به تمرین و دستیابی سلاحهای اتمی متهم میکند.
دونالد ترمپ رییسجمهور امریکا که علاقمند به از سرگیری روابط و حل اختلافات با روسیه است، اما با سرنوشت لایحه قانون جدید، در واقع سلب اختیار گردیده است، چون رییسجمهور باید بر اساس توافق کنگره جهت لغو و تسهیل لایحه تصمیم بگیرد.
تحریمهای جدید امریکا حساسترین پروژههای اقتصادی روسیه چون نفت، خط انتقال لولههای گاز، بانکها و تمام زمینهها را در بر میگیرد که از منظر حقوق بینالمللی غیر قانونی به نظر میآید.
کرملین تا هنوز با استفاده از انعطاف و مدارا واشنگتن را به درایت و دوراندیشی فرا میخواند و طبعا درباره پاسخ متقابل نیز فکر میکند. آنچه مسلم است تحریمهای جدید، افق روابط دو قدرت برتر جهان را فوقالعاده تیره گردانیده است.
روسیه و امریکا دوباره چون رقیب همدیگر در جنگ سرد دوم روبرو گردیدهاند. دامنه اختلافات دو کشور در زمینههای منافع استراتیژیکی و سیاسی فوقالعاده متناقض و جنجالبرانگیز گردیده است.
روسیه از سیاست مستقل در روابط و همکاریها پیروی مینماید و سیاست «آقابابایی» را در نظم جدید جهانی مردود میداند؛ زیرا امریکا میخواهد تا روسیه مطابق قواعد امریکا بازی کند. تا هنوز معلوم نیست که پاسخ روسیه چگونه خواهد بود.
به باور کارشناسان معتبر، روسیه باید از ابزارهایی استفاده کند که به ضرر خود آن تمام نگردد. روسها تحریم را وسیلهیی موثر در مسابقات سیاسی نمیدانند و معتقدند که تحریم، روسیه را وادار میگرداند تا تولید داخلی خود را تقویت بخشد. روسیه از زمان شوروی سابق تجربه تلخ تحریمها را آزمایش کرده و تحریم جدید ادامه تحریمهای سابق است، اما روسیه از قدرت بزرگ نظامی برخوردار میباشد. روسیه میتواند مواضع خود را در سوریه تقویت بخشد و همکاریهای نظامی خود را با ایران بیشتر کرده و وضع را برای امریکا و متحدان آن در منطقه خاورمیانه تنگتر بگرداند. روسیه در شرق اوکرایین تاثیر و نفوذ دارد و میتواند وضع را در داخل اوکرایین برای امریکا مشکلساز بگرداند تا کشورهای اروپای غربی نیز متاثر گردند.
روسیه میتواند به طالبان که مخالف امریکا هستند و علیه آن میجنگند اسلحه بدهد. ضمیر کابلف؛ نماینده فوقالعاده رییسجمهور روسیه در امور افغانستان بارها اعلام نموده در صورتی که داعش در شمال افغانستان برای جمهوریهای آسیای میانه خطر خلق کند، روسیه از اقدامهای نظامی استفاده خواهد کرد.
طالبان نیز بارها اعلام نمودهاند که در جنگ با دولت کابل و خروج نیروهای خارجی از افغانستان از هر ارتباطی با کشورهای خارجی استفاده میکنند. این ارتباطات شاخههای مختلف طالب را رویانیده که هر کدام به نام طالبان افغانی، طالبان پاکستانی و طالبان ایرانی به فعالیتهای تخریبکارانه خود ادامه میدهند.
ظواهر امر حاکی از آن است که امریکا با طالبان و کشورهای مختلف باید پنجه نرم کند. تنش روابط روسیه و امریکا برای افغانستان فاجعه بدتر از سوریه خواهد بود و امریکا نه تنها با طالب و داعش؛ بل با کشورهایی مانند روسیه، ایران و چین که آنها را متمرد و رقیب خود میداند درگیر گردد.
نظامیان امریکایی نیز به پایان جنگ در افغانستان خوشبین نیستند و حتا دچار یاس و ناامیدی گردیدهاند. بر اساس گزارشهای معتبر، ترمپ با استفاده از زور علاقمند به ادامه جنگ در افغانستان نیست. او از اعزام نیروهای تازهنفس در افغانستان حمایت مینماید تا حافظ پایگاههای امریکا باشند و مانع ورود طالبان به مرکز گردند.
روزنامههای امریکایی، افغانستان را قبرستان امپراطوریها مینامند. امریکا برای حفظ آبرو و منافع درازمدت خود میخواهد در افغانستان باقی ماند و افغانستان را ترک نمیگوید. اگر امریکا افغانستان را ترک بگوید معنای شکست امپراطوری برتر جهان را میدهد.
تا هنوز کشورهای منطقه و جهان از حضور امریکا در افغانستان پشتیبانی نموده و تمام کشورهای پیشرفته جهان در کنار او ایستادهاند و مردم افغانستان نیز مخالف حضور امریکا نیستند.
با وجود جنگ و بیامنیتی طی سالهای حضور امریکا، تحولها و پیشرفتهای عظیم ساختمانی، راهسازی، عمرانی، تعلیموتربیت و بهویژه پیشرفتهای چشمگیر در امور مطبوعات، جوامع مدنی و آزادی زنان به دست آمده که در طول تاریخ سهصد ساله شاهان تنبل و تنپرور بیسابقه میباشد.
امریکا در نظر ندارد با سرنوشت شوروی سابق مواجه گردد، ولی تشدید تنشها میان امریکا و روسیه کشورهای منطقه و بهویژه روسیه را بیطرف نخواهد گذاشت تا امریکا هر کاری را خواست بدون رقیب انجام بدهد.
روسیه نه تنها کشورهای آسیای میانه را مناطق علایق خود میداند، بل درصدد گرفتن انتقام از امریکا در افغانستان نیز خواهد بود.
روسیه میتواند به طالبان اسلحه داده و استخبارات روسیه اطلاعات نظامی را در اختیار آنان قرار دهد و دامنه جنگ و بحران را تشدید بخشد، اما این کار به نفع روسیه نخواهد بود و باعث تشدید تنش روابط با امریکا خواهد گردید.
در حال حاضر امریکا خود را قدرت برتر جهان میداند و روسیه توانایی و ظرفیت شوروی سابق را ندارد و مقابلهجویی از طریق طالبان با امریکا میتواند به ضرر روسیه تمام گردد. روسیه باید اشتباه شوروی سابق را تکرار ننماید.
دولت افغانستان حمایت روسیه را از طالبان به بهانه اینکه افغاناند و در مقابل بیگانه میرزمند بارها بهطور شدیداللحنی محکوم نموده و با مخالفت شدید اکثر مردم افغانستان مواجه گردیده که گویا روسیه از قاتلان مردم افغانستان حمایت میکند.
طالبان هم در دوره زمامداری خود از روسیه خاطرۀ خوشی ندارند. روسیه نخواست دولت طالبان را به رسمیت بشناسد و با دیده بیاعتمادی به وفاداری روسیه مینگرند.
افغانها با وجود رویداد اسفانگیز سال 1979 که سبب تهاجم شوروی به افغانستان گردید به روسیه و روسها بهتر و خوبتر از مردم اکثریت جمهوریهای سابق روسیه با دیده احترام و دوستانه مینگرند. درعین حال اکثر افغانها در داخل، خارج و حتا در داخل روسیه از بیوفایی روسیه مینالند. در داخل روسیه بهخاطر ترس و یا امتیازگیری امریکا را دشنام میدهند و از درد دل روسیه را بیوفا مینامند.
اختلافات میان روسیه و امریکا به خاطر تضاد منافع همیشه وجود داشته و در آینده نیز ادامه خواهد یافت، ولی تنش جدید در روابط دو کشور خطر احتمالی تصادم نظامی را در سوریه و سایر مناطق افزایش بخشیده و تعدادی از کارشناسان روسیه و غرب بیم دارند که منجر به جنگ بزرگ جهانی نگردد.
دکتور علیاحمد کریمی؛ تحلیلگر امور بینالمللی