آب و همسایگان؛ روی تازۀ جنگ
نویسنده: *اعجازالحق عتید
با نگاهی به گذشته، ایران و پاکستان همواره ادعاهایی بر حوزههای آبی افغانستان داشتهاند که از سوی دولت افغانستان بیاساس پنداشته میشوند. سیاستهای نابههنجار آب میان افغانستان و همسایگان آن، نسبت عدم موجودیت معاهدهها و توافقنامههای اشتراک آب، تاریخ طولانی دارد.
با وجود مشترک بودن 90درصد منابع آبی با همسایهها، افغانستان تنها یک معاهدۀ دوجانبه آب با کشور ایران داشته که در سال 1973 به امضا رسیده است. این معاهده به ایران اجازه میدهد تا 850 میلیون متر مکعب آب را سالانه از دریای هلمند دریافت نماید.
هرچند مقامهای دولت افغانستان بر این باورند در طول این مدت، معاهده از جانب ایران بهگونه کامل تطبیق نشده است. پس از امضای این معاهده، ایران هنوز 70درصد بیشتر از مقداری که در1973 توافق شده بود، دریافت میدارد. علاوه بر این، تهران بدون توجه به نگرانیهای کابل، زیربناهایی را بر فراز آبهایی که از افغانستان به این کشور میریزند، اعمار نموده است.
رییسجمهور غنی، رایزنی پیرامون «مسایل مرتبط با آب» را در جریان سفرش به ایران، در سال 2015 آغاز کرد. غنی در این سفر اذعان داشت، افغانستان همواره مدیریت حوزههای آبگیر را بهحیث بهترین وسیله برای کنار آمدن با معضلهای مرتبط با آب، مورد توجه قرار داده است.
در ارتباط با پاکستان، کوششهای فراوان در جهت رسیدن به یک توافقنامه، به شکست انجامیده است. در سال 2006، بانک جهانی با افغانستان و پاکستان گفتگوهایی درباره معاهده مشترک در حوزه آبی دریای کابل داشته است. اما مداخله بانک جهانی نتیجه مفیدی برای دوجانب نداشته و منازعه همچنان ادامه یافت. در سال 2011 وزارت آبوبرق پاکستان بار دیگر خواستار پادرمیانی ایالات متحده و بانک جهانی شد تا به یک (معاهده به اشتراکگذاری آب) با کابل دست یافته و از منازعه بیشتر در این مورد جلوگیری شود. اما این بار نیز مذاکرات به ناکامی گرایید و آبهای مشترک به موضوعی مشکلآفرین بزرگ دیگر، میان دو همسایه مبدل گردید.
بر بنیاد اطلاعات بانک جهانی، افغانستان در مجموع 57میلیارد متر مکعب منابع آبی دریایی دارد که از سه حوزۀ آبی بزرگ در جریان میباشند: حوزه آبی دریای آمو در شمال، حوزه آبی دریای کابل در شرق و حوزه آبی دریای هلمند در جنوب. از میان این منابع موجود، تنها 17میلیارد مترمکعب درحال حاضر استفاده میشوند؛ بدین معنا که اکثریت مطلق منابع آبی افغانستان مورد استفاده قرار نمیگیرند. اما حدس زده میشود که استفاده از آب در افغانستان در آیندهها به 30میلیارد متر مکعب افزایش خواهد یافت.
این در حالی است که گفتههای علی احمد عثمانی؛ وزیر انرژی و آب کشور 9میلیارد متر مکعب کاهش را در آبهای افغانستان نشان میدهد. در حال حاضر افغانستان در حال اعمار فاز (مرحله) دوم بند کجکی (بزرگترین بند کشور) است. در کنار آن، انکشاف بند سروبی و تسریع روند تدارکات پنج آبگیر و بندهای بزرگ دیگر نیز جریان دارد.
ایران و پاکستان به دو دلیل، آبیاری مزارع و توسعه اقتصادی، به آبهایی که از افغانستان به این کشورها در جریان هستند، شدیدا نیازمندند. از دید این کشورها با توجه به میزان آبهای زیرزمینی منطقه در آینده و افزایش ظرفیت ذخایر آبی همراه با اعمار پروژههای جدید آبی در داخل افغانستان، جریان آب را بهسوی آنان کاهش داده و نفوس آنها را تهدید خواهد کرد.
بنابراین، کابل نیاز دارد تا این دو کشور را اطمینان دهد که انکشاف و اعمار زیربناهای آبی اخیر بر فراز دریاهای هلمند و کابل حق قانونی و نیاز ملی و فوری افغانستان است. افغانستان باید همسایگان خود را متقاعد سازد که این پروژهها نهتنها باعث تهدید مناطق واقع در امتداد این دریاها نمیشود، بل منجر به تأمین صلح و همزیستی مسالمتآمیز در منطقه خواهد شد.
برای این مهم، افغانستان باید دیپلماسی و سیاست آب را در محراق توجه قرار داده، همسایهها را ملزم به رعایت حقوق بینالملل استفاده از آبهای مشترک نموده و در راستای تفاهمنامههای مرتبط با آبهای مشترک گامهای عملی بردارد، تا از یکسو تکلیف ادعاهای این کشورها روشن شده و از سوی دیگر، از وابستگی ملی به انرژی وارداتی با توسعه این بندها کاهش داده شود.
در گذشته گزارشهایی مبنی بر فعالیتهای خرابکارانه از سوی ایران و پاکستان علیه تلاشهای اعمار بند و پروژههای آبی دیگر در کشور وجود داشت. بهعنوان مثال، در سال 2012 گزارشی توسط خبرگزاری تایم TIME حاکی از آن بود که پاکستان به گمان غالب در قتل خانولی؛ رهبر یکی از ملیشههای محلی که مسوول حفاظت یکی از بندهای مهم کشور (بند مچالغو در ولایت پکتیا) بود، دست داشت.
از سوی دیگر ایران در امور تطبیق پروژه بند سلما تا زمان افتتاح آن در جون 2016 توسط آقای غنی و صدراعظم هندوستان نرندرا مودی، سنگاندازی میکرده است. در سال 2015 روزنامه گاردین، گزارشی در مورد تیراندازی سربازان ایرانی بهسوی ساکنان منطقه کوهسان ولایت هرات به نشر رسانید.
بر مبنای گزارش، هنگامی که مردم محل برای گرفتن آب آشامیدنی از دریای هریرود گرد آمده بودند، از سوی سربازان مرزی ایران مورد شلیک گلوله قرار گرفتند. بر اساس اظهارات مقامهای افغان، حد اقل 10 تن از افراد محل در این حادثه مورد شلیک گلوله سربازان ایرانی قرار گرفته و کشته شدند.
در واپسین مورد که در ماه جون 2017 اتفاق افتاد 10 تن از سربازان مستقر در یکی از پاسگاههای امنیتی بند سلما در ولایت هرات از سوی افراد مسلح به قتل رسید. به همین ترتیب بمبگذاری و انفجار یکی دیگر از بندهای آبی در ولسوالی شورآبک ولایت کندهار از سوی گروههای مسلح و در کل ناامنی روزافزون در حوالی مناطق استراتیژیک حوزههای آبی کشور، نشان فعالیتهای تخریبگرایانهیی است که توسط دستهای پنهان برنامهریزی شده و اجرا میشوند. حوادثی از این دست، همه بیانگر حقیقت تلخیاند که از آبهای بدون مدیریت ملی و تفاهم منطقوی نشأت میگیرند.
بدون شک اگر تمام دولتهای مربوط به این مساله، خود را متعهد به همکاری منطقوی و تلاش مشترک نمایند، مشکلات از این ناحیه تا حد ممکن حل خواهند گردید. هرگونه منازعه و عدم توافق بیشتر بر سر معضل آبهای مشترک میان کابل و کشورهای همسایه منجر به پیچیدگی بیشتر این گره کور میشود. این همه بلاخره تهدید جدی را برای فعالیتهای اقتصادی، اجتماعی، محیط زیستی و کشاورزی خواهد داشت.
با توجه به تغییرهای اقلیمی در جهان همچون گرمایش زمین و خشکیدن منابع آبی زیر زمینی، در آیندههای نه چندان دور، مساله آبهای دریایی میان کشورها به یک امر حیاتی مبدل خواهد شد. افغانستان امروز که درد زخم معاهده متنازع مربوط به دیورند را هنوز پس از صد سال با درد بیشتر بر سینه احساس میکند، باید درسی گرفته و در ارتباط آبهای مشترک با کشورهای مدعی، اقدامهای جدی و موثری نماید تا از درگیری نسلهای بعدی بر محوریت آب جلوگیری گردد.
بدین ترتیب معاهدههای قوی دوجانبه میان افغانستان و همسایهها در آینده میتواند، منافع تمام کشورهای منطقه را برآورده سازد. اکنون زمان آن است تا رهبران این کشورها بر منافع مشترک توسعهیی در منطقه توافق نظر داشته و از گسستگی بیشتر روابط جلوگیری نمایند.
بر سران ملت ماست تا بهجای منافع موقتی، به منفعت جاویدانی ملت فکر نموده و فعالیتهایی را در راستای توسعۀ زیربناها، برای نسلهای بعدی روی دست گیرند. با توجه به چالشهای اقلیمی که جهان امروز و فردا با آن مواجه است، تنها گزینه برای بقای اقلیمی منطقه، اجماع و توافق بر مسایلی همچون تامین امنیت، توسعه اقتصادی و تشریک آبها، از سوی رهبران این کشورها خواهد بود.
*اعجازالحق عتید؛ دانشجوی روابط بینالملل، دانشگاه بینالمللی اسلامی اسلامآباد میباشد. وی در گذشته در دیدبان حقوق اساسی افغانستان و برخی از رسانههای تلویزیونی و رادیویی فعالیت داشته است.