استراتیژی نامعلوم امریکا/ آیا امریکا میخواهد تروریزم را مهار کند؟
از دیرباز بدینسو موضوع تعریف و تدوین استراتیژی جدید ایالات متحد امریکا در مورد افغانستان مورد بحث بوده، اما کاخ سفید تا هنوز تصامیم نهایی را در این زمینه اتخاذ نکرده است. اینکه استراتیژی جدید ایالات متحد با چه محتوا و شامل کدام اقدامها خواهد بود، بحث و گمانۀ زیادی نیز در این زمینه مطرح گردیده که تا حالا همچنان در پرده ابهام باقی مانده است.
پس از آنکه دونالد ترمپ؛ رییسجمهور ایالات متحد امریکا مسوولیت تدوین و تعریف استراتیژی جدید امریکا در قبال افغانستان را به وزارت دفاع آن کشور محول کرد، گمان میرفت یکی از بخشهای این استراتیژی اقدامهای محکم و بازدارنده علیه دولت پاکستان و بهخصوص سازمان استخبارات آن خواهد بود که سالهای متمادی است از حضور طالبان در آن کشور میزبانی کرده و با آموزش و تجهیز آنها، به جنگ علیه دولت افغانستان گسیل میدارند.
البته در این اواخر اشاراتی نیز از آدرس دولت ایالات متحد امریکا در پیوند به حمایت لوجیستکی اسلامآباد از طالبان صورت گرفته و تاکید شده که ایالات متحد امریکا خواهان قطع عملی حمایت اسلامآباد از طالبان و بهخصوص شبکه حقانی میباشد. اما اینکه این اشارهها در قاموس مناسبات دپلماتیک چگونه تعبیر و تاویل میگردد تا هنوز نشانههای مبنی بر قطع حمایت اسلامآباد از طالبان مشاهده نشده است.
سوالی که در این میان مطرح میگردد، چرا پروسه تدوین و تعریف این استراتیژی این همه وقت گرفته است و اصولا چه ملاحظاتی برای ایالات متحد امریکا مهم پنداشته میشود که استراتیژی مورد نظر تا هنوز مورد تصویب قرار نگرفته است؟
در میان چندین گمانه مطرح است. یکی از این گمانهها تلاشهای دپلماتیک و ظرفیت لابیگری پاکستان در سطح بینالمللی میتواند باشد که در این اواخر تلاش ورزیده با استفاده از تمام گزینههای ممکن در پروسه تعریف و تدوین این استراتیژی اثر گذاشته و از شدت فشار احتمالی که قرار است بر پاکستان اعمال شود، کاهش بخشیده و اهمیت پاکستان را در راستای تامین منافع امریکا در منطقه برجسته نماید.
به این واقعیت باید توجه کرد که پاکستان متحد سنتی بریتانیا در منطقه میباشد و آنچه را پاکستان در منطقه به انجام میرساند فارغ از اشاره و صوابدید بریتانیا نیست. پس با توجه به این واقعیت، بریتانیا به آسانی راضی نمیشود که نقش پاکستان در حوادث و رخدادهای منطقهیی کمرنگ گردیده و قدرت بازیگری اسلامآباد تقلیل یابد؛ زیرا تضعیف پاکستان مرزهای امنیتی و اقتصادی بریتانیا را آسیبپذیر کرده و میزان هزینه بریتانیا در منطقه را به شدت بالا خواهد برد.
از همین رو بریتانیا یکی از حامیان پاکستان در برابر اعمال فشار ایالات متحد امریکا در آن کشور پنداشته میشود که احتمالا در پروسه تدوین و تعریف استراتیژی امریکا در مورد افغانستان بیتاثیر نخواهد بود.
عامل دیگر هم احتمالا سردرگمی کارآگاهان و کارشناسان ایالات متحد امریکا در مورد افغانستان میباشد که بهرغم مصرف هزینه هنگفت مالی و جانی در افغانستان هنوز با واقعیتهای این کشور بیگانهاند. آن گونه که از رفتار سیاسی ایالات متحده امریکا در پیوند با افغانستان دستکم در یک دهه و نیم قابل فهم میباشد، چنان مینماید که شناخت امریکا از افغانستان از مجراها و کانالهای انگلیس یا همان بریتانیای کبیر فراهم گردیده که علاوه بر بالواسطه بودن این شناخت، در خیلی موارد امریکاییها مورد فریب قرار گرفته و به همین دلیل واقعیتهای افغانستان هنوز برای ایالات متحده امریکا ناشناخته مانده و یا بد شناخته شده است.
پرسش دیگری که در این جا مطرح میشود این است که امریکا در افغانستان چه میخواهد؟ آیا ایالات متحد امریکا به راستی میخواهد در افغانستان به پیروزی رسیده و تروریزم بینالمللی را مهار نماید؟ آیا ایالات متحد امریکا میخواهد بحران افغانستان ادامه یافته تا اینکه روسیه به زانو درآمده و زمینههای اعمال نفوذ امریکا به کشورهای آسیای میانه فراهم شود؟
اگر پاسخ به سوال اول مثبت باشد، گزینهها و رویکردهایی که ایالات متحده از آن استفاده میکند، مناسب برای دست یافتن به این هدف نیست و گزینههای خیلی سادهتر و کمهزینهتری وجود دارد که میتواند این خواست را برآورده کرده و شرایط دست یافتن به اهداف مورد نظر را فراهم نماید.
اما اگر پاسخ به سوال دوم مثبت باشد، این خواست نیز برای امریکاییها بسیار پرهزینه خواهد بود که در نهایت جغرافیای سیاسی یک منطقه وسیع را دستخوش تغییر و تحول خواهد کرد. اگر قرار باشد اسلامآباد میان ایالات متحد و چین در حال توسعه یکی را برگزیند، بدون شک چین را خواهد برگزید که در این صورت دست یافتن ایالات متحد امریکا به اهداف مورد نظر با موانع جدی و پرهزینه مواجه خواهد گردید.
در هر صورت، کاخ سفید باید در نظر داشته باشد، که از چشمانداز مردم افغانستان بهترین استراتیژی آن خواهد بود که سبب تامین ثبات در افغانستان گردیده و دامنه تهدید تروریزم بینالمللی از منطقه و جهان برچیده شود.
سرمقاله