زنان نارنجیپوش: ماههاست که معاشمان نرسیده/ مردم به فرهنگ شهرنشینی عادت نکردهاند
ساعت ۸ صبح است و زنانی که لباسهای سیاه دراز بر تن دارند و واسکتهای نارنجی رنگ شهرداری به تن کردهاند همراه با کارمندان مرد شهرداری مصروف پاککاری جاده فیض محمد کاتب در غرب کابل هستند. این زنان با جاروبهایی که در دست دارند خاکهای کنار سرک را پاک میکنند.
در اینجا زنان نیز مانند مردان جاروب به دست دارند و در پاک کردن جادهها سهم مساوی گرفتهاند. زنانی که در این منطقه کار میکنند صورتهایشان را پوشاندهاند و عینک به چشم کردهاند تا از گردوخاک جاده در امان بمانند.
نزد رحمانه یک تن از این نارنجیپوشان شهرداری رفته و خودرا معرفی کردم. پرسیدم آیا از کارش راضی است. در جواب گفت:« از کارم راضی هستم. اینجا بسیار خوب است. ما با برادران خود یک جا در پاککاری شهر سهم میگیریم.»
کارگران زن شهرداری از کمبود معاش و نرسیدن معاششان شکایت دارند و میگویند ماههاست که نتوانستهاند معاششان را دریافت کنند. رحمانه علاوه کرد:« وقتی کار را شروع کردیم، معاش اول ما را ۵۰ روز بعد دادند. معاش ماه بعدی را نیز دریافت کردیم، اما از آن به بعد معاش درستی ندارم. معاش ما گاهی ۵۰ افغانی است و گاهی هم ۷۰ افغانی.»
دریافت نکردن معاش سبب نشده تا زنان دست از کار و فعالیت بکشند. آنها هر روز صبح سر کار حاضر میشوند و تا ساعت ۴ بعد از ظهر به فعالیتشان ادامه میدهند. رحمانه میگوید بارها به مسوولان گفته است که به معاش ضرورت دارد؛ زیرا مخارج فامیلش را با آن تامین میکند، اما هنوز کسی به این خواستها گوش نداده است. او اضافه میکند:« همیشه میگویم که معاشم را بپردازید، اما میگویند نیامده است. این جوابشان است.»
رحمانه با این کارش مخارج خانواده پنج نفریاش را تامین میکند، اما او میگوید وقتی معاشش نمیرسد، بسیار دشوار است؛ زیرا در خانه هیچ کارگری دیگری ندارد تا در هنگام تنگدستی او را یاری رساند.
استخدام زنان به عنوان کارگران شهرداری کابل ابتکار دفتر هبیتات یا اسکان بشری سازمان ملل متحد است. معاش و امتیازاتی که به این زنان داده میشود نیز از سوی دفتر هبیتات در کابل پرداخت میشود و شهرداری کابل در این زمینه مسوولیتی ندارد.
فریبا زن دیگری است که به عنوان کارگر شهرداری کابل مصروف پاککاری جادههاست. او از ۱۲ ثور امسال به کارش آغاز کرد. فریبا از کارش راضی است و میگوید از زمانی که به فعالیتش آغاز کرده میتواند مخارج خانواده را تامین کند:«اگر معاشات ما به وقت آن داده شود، میتوانیم مخارج فامیل را تامین کنیم.»
کار زنان در محضر عام و آن هم به عنوان صفاکار جادهها در افغانستان پیشینه زیادی نداشته است. زنان بیشتر در ادارات، مکاتب و جاهایی مصروف کار بوده که نیاز به توان فزیکی نداشته است، اما حالا که این زنان در جادهها مصروفاند میگویند از کارشان راضی هستند.
فریبا میگوید تاکنون شاهد هیچگونه آزار و اذیت در جادهها نبوده است:« هیچ مشکلی نیست. برادران ما از ما مواظبت میکنند. در ناحیه ششم همه با ما همکارند و ما از کاری که انجام میدهیم خوش استیم.»
خواست اصلی زنان کارگر این است که دولت امنیت آنها را تامین کند؛ زیرا هراس دارند که مبادا در اثر انفجار و انتحار که گهگاهی در شهر کابل اتفاق میافتد قربانی شوند.
یگانه شکایت زنان کارگر این است که مردم هنوز با فرهنگ شهرنشینی عادت نکردهاند. بسیاریها زبالههایشان را در روی سرک میاندازند و هیچ توجهی به نظافت شهری ندارند.
فریبا علاوه میدارد:« بسیاری موترهای لکس را میبینم که پیپسی یا کیله را در داخل موتر میخورند، ولی پوست و قوطی آن را در روی سرک میاندازند. این کار خوب نیست مردم باید بفهمند و مراعات کنند اگر نه بسیار مشکل است. نمیشود که از پشت هر موتر یک نفر بدوند و زبالههای آنها را جمع کند.»
به گفته فریبا، او و همکارانش ازصبح تا شام مصروف پاککاری در جادهها هستند و زحمت میکشند تا شهر پاک باشد، ولی در صورتیکه مردم همکاری نکنند، پاک کردن شهر ناممکن است و این توان را هیچ نهادی ندارد.
هرچند ظاهرا این کار به همکاری یک نهاد غیر دولتی بینالمللی در مساعدت با شهرداری کابل انجام میشود، اما حسن این اقدام شهردای این است که تابوی کار نکردن زنان در محیطهای غیر خانه و غیر اداره مثلا در پاککاری جادهها را میشکند و افقهای تازهیی بهروی زنان باز میکند.
آمارهای غیرموثق نشان میدهد که بیش از 50 درصد جمعیت افغانستان را زنان تشکیل میدهند، از این رقم عده معدودی زنان در بیرون از منزل شاغل هستند، آن هم در شغلهایی که در جامعه افغانی مطابق وضعیت فزیکی زنان تعریف میشود. ولی هیچ زنی در شغلهای شاقه و به اصلاح غیر معتبر کار نمیکند. نه به این دلیل که نمیتواند، به این معنا که هنجارهای اجتماعی جامعه اجازه نمیدهد.
روی این مبنا، در حدود 50درصد جمعیت جامعه عملا در مواردی مصروف کاراند که هیچ درآمدی مشخصی ندارد و این مصروفیتهای خانگی زنان تاثیری چندانی هم روی اقتصاد خانوادهها و درکل روی اقتصاد ملی ندارند.
حسن آمدن زنان پاککار در جادههای شهر کابل بیش از هر بعد مثبت دیگر، این است که آهسته آهسته این مفهوم را به فرهنگ افغانی القا میکند که زن هم میتواند مثل مرد کارهای غیر از منزل و اداره و حتا کارهای شاق را انجام دهد.
حال با همه مشکلهایی که در گزارش آمده، اگر این کار شهرداری کابل را جدا از شغلآفرینی، یک نوع فرهنگسازی تعبیر کنیم نیز بیجا نرفتهایم در خور توصیف است.
آرزو اکبری/ روزنامه راه مدنیت