«زور زنها را کس ندارد»
مثل معروفی است که میگویند زور زنها را کس ندارد. بیگمان زنان در افغانستان بیشتر از هر جای دیگر آسیبپذیر هستند و حقوقشان از سوی مردان نقض میشود؛ اما در مواردی آنقدر مسأله زنان حساس است که دشوار است خطاب به زنان بگویید بالای چشمتان ابروست. اعتراض به صحبتهای رییسجمهور در پیوند به چادرپوشی و به خانه نشستن زنان دقیقن به اظهارات چندی قبل کرزی میماند که گفته بود: طالبان تروریست نیستند؛ اما اعمالی که انجام میدهند تروریستی است.
بیگمان تمامی زنانی که به حرفهای رییسجمهور اعتراض دارند، خود چادر به سر میکنند. حالا بگذریم که این زنان در به سر کردن چادر گزیرند یا ناگزیر؛ اما واقعیت امر همین است که از بانوی نخست که شهروند اروپایی است تا هر زنی دیگر در داخل افغانستان چادر به سر میکند. درصد بالایی از زنان خانهنشین هستند. اصطلاح “چادر بپوش و در خانه بنشین” از آسمان نیفتاده است. شوربختانه بخشی از واقعیت همین جامعه است. اما چرا بازگو کردن این واقعیت برخی را عصبانی میکند؟ مشکل از این جا آب میخورد که ما افغانها در بیشترینه موارد آنچه است را با آنچه باید باشد به اشتباه میگیریم. ما بسیار آیدهلیست و غیرواقعبین هستیم. چادر پوشیدن و در خانه نشتن خوشبختانه در قوانین افغانستان برای زنان الزامی نیست. زنان وقتی میتوانند در پیوند به چنین مسالهیی اعتراض کنند که کار کردن و چادر نپوشیدن زنان جرم باشد و برای قانونمند شدن سرلختی اعتراض کنند. اما فرار از واقعیت اجتماعی و اعتراض به آن به هیچ روی حلال مشکل نیست. از فعالان حقوق زنان توقع میرود، به جای اعتراض به اظهارات رییسجمهور، برای شغلیابی، شغلزایی و اجتماعی کردن زنان خانهنشین کار کنند. حرف رییسجمهور بیشتر و پیشتر از آن که تحقیر زنان باشد، کنایهیی است بر این که غیر فعال بودن و منزوی شدن بهتر از ان است که ادعا کنی و ثابت نتوانی. چادر پوشیدن و به خانه نشستن دقیق کنایه از غیر فعال بودن، غیر اجتماعی بودن، غیرسیاسی و از دیده پنهان شدن است.
بنابراین بر ماست تا به جای حساسیت و عصبیت نشان دادن در برابر واقعیتهای اجتماعیمان، میباید برای تغییر واقعیتهای اجتماعیمان آستین خود را بالا بزنیم. من یکی از زنانی که به حرف رییسجمهور اعتراض دارند خواهش دارم که اگر به نظر شما چادر پوشیدن مایه تحقیر است، پس به جای این همه هیاهو بیایید نخست چادر خود را دور بیندازید و در پی تغییر واقعیتتان برآیید تا اعتراض واهی به دیگران.
نکته مهمتر این است که رییسجمهور پس از اعتراضها به خاطر بازگویی این واقعیت اجتماعی از زنان کشور پوزش خواست. واقعیت امر این است که ما در یک کشور در حال جنگ به سر میبریم و روزانه صدها شهروند بیگناه کشته و زخمی میشود و یکی از طرفهای درگیر مسوولیت حمله به جان مردم را به دوش میگیرد و کشتن را توجیه میکند.
در جریان جنگهای داخلی در افغانستان هزاران شهروند بیگناه را کسانی کشتند که امروزه نیز به گردۀ مردم سوار هستند و حتا امروز که پای منافعشان در میان است با دشمانان دیروزشان در یک صف قرار دارند و هیچگاه هم خود را ملزم به پوزشخواهی از مردم نمیدانند.
پوزش خواستن از سوی رییسجمهور آن هم در موردی که به لحاظ قانونی جرمی را مرتکب نشده باشد حرف ساده نیست. این نهایت احترام به ارزشهای اخلاقی و انسانی است. فرهنگ پوزشخواهی و انعطافپذیری میباید در میان سیاسیون افغانستان نهادینه شود. رییسجمهور غنی با این کار خود نشان داد که میتواند در امر نهادینه کردن یک ارزش انسانی پیشقدم شود. بر ماست تا از این اقدام نیک رییسجمهور حمایت کنیم.
بکتاش روش؛ روزنامهنگار