وقتی نامزدوزیری برای تاراج معادن رد میشود
سرانجام پس از انتظار طولانی جلسه عمومی رای اعتماد مجلس روز دوشنبه برگزار شد و یازده وزیر پیشنهادی حکومت به مجلس رای اعتماد کسب کردند. وزیران دفاع ملی، امور داخله، زراعت، آبیاری و مالداری، احیا و انکشاف دهات، اقوام و قبایل، مخابرات و تکنالوژی، اقتصاد، فواید عامه، کار و امور اجتماعی، تحصیلات عالی و وزارت ترانسپورت رای اعتماد مجلس را کسب کردند، اما نرگس نهان؛ نامزدوزیر پیشنهادی وزارت معادن و پطرولیم با 107 رای نتوانست از فلتر پارلمان عبور کند.
هرچند رهایی یازده وزارتخانه از قید سرپرستی خبر خوشی برای مردم افغانستان است و سبب این خواهد شد برنامههای مدیریتی و روال عادی کار این وزارتخانه از سر گرفته شود، از این جهت مشکل فراوان مردم دستکم در این وزارتخانهها کاهش خواهند یافت، ولی وقتی مهمترین وزارت یعنی وزارت معادن و پطرولیم که معلوم نیست چندماه و سال دیگر در قید سرپرستی باقی بماند، با اعمال سلیقه رای اعتماد نمیگیرد، بازهم کاری از پیش برده نشده است.
داوودشاه صبا یکی از جدیترین وزیرانی بود که مدتی در کرسی این وزارت تکیه کرد. او تلاش وسیعی را بهکار بست تا سکتور معادن و نفت را برای یک بار هم که شده شامل یک مدیریت سالم و شفاف نماید و در عین حال برنامههای موثرتر ولو دیررس را طرح و ترتیب کند، اما مداخله وسیع سیاسیون آلوده به فساد در معادن کشور و عدم حمایت از سوی رهبری نظام، موجب شد که صبا نیز کاری انجام داده نتواند و در نهایت در بهار 1395 استعفایش را به رییسجمهور پیش کرد و رییسجمهور نیز بی چون و چرا پذیرفت.
صبا بعد از تقریبن چهار دهه چور و چپاول در سکتور معادن کشور، میخواست در این حوزه اصلاحات بیاورد و اجازه ندهد دارایی افغانستان و سرمایه نسلهای بعدی ما دیگر به تاراج برود، اما او هم کاری از پیش برده نتوانست.
دقیق یکسال بعد از آن در ماه حمل سال روان، نرگس نهان توسط حکم رییسجمهور به عنوان سرپرستوزیر معادن و پطرولیم کشور تقرر یافت. هرچند از خانم نهان توقع نمیرفت، مدیریت موثر و جدی در این سکتور غارتشدۀ ما را در دستور کار داشته باشد، ولی بهعنوان یک فرد مسوول میتوانست تا حدی جلو سواستفاده و تاراج دارایی ملی ما را بگیرد.
رد شدن نرگس نهان در پارلمان، اگر فردی متخصصتر و دلسوزتری را بهدنبال داشته باشد، در خیر خواهد بود، چنانکه در این اواخر گفته میشد برخی از وزرا به شمول نرگس نهان جزو پیشمرگهای حکومت به مجلساند تا حکومت بتواند کاندیداهای اصلیاش را به پارلمان معرفی کند و از این طریق فرصت موضعگیریهای منفی را از پارلمان بگیرد. اما حرف جدی این است که چرا پارلمان نباید به وزارت مهمی مثل معادن و پطرولیم این همه با بیاعتنایی برخورد کند. در عین حال، نهان تنها وزیر پیشنهادی زن بود که رد گردید.
بزرگترین قدرتهای اقتصادی و غولهای صنعتی جهان ابتدا از معادن نفت و گاز آغاز کردند. بزرگترین اقتصاد جهان یعنی اقتصاد ملی امریکا، ابتدا روی نفت و گاز و منابع طبیعی استحکام یافت و هنوز هم بخش بزرگی از این اقتصاد غولآسا بر نفت و گاز این کشور استوار است. اقتصاد روسیه که منجر به ساختن دومین قدرت نظامی جهان و یکی از کشورهای صنعتی بزرگ گردید نیز روی نفت و گاز و منابع طبیعی اساس گذاشته شد.
آشکار است که اقتصادهای نوظهور کشورهای حاشیه خلیج فارس بر نفت و گاز سرشار تهداب گذاشته شده، ولی امروزه سیاستمداران کشورهای عربی خلیج به فکر اقتصاد صنعتی و پایدار افتادهاند. به لحاظ مالی و فرصتهایی که در آن کشورها ایجاد شده، اکنون توان ایجاد اقتصادهای شکوفای پایدار و صنعتی را دارند.
دور نمیرویم همین کشور همسایه ما ایران، که اکنون به یکی از قدرتهای منطقهیی اثرگزار مبدل شده و دارای توان اتمی است، غیر از نفت و گاز، چهار ملای متخصص امور میعاد و بهشت، دیگر چه توان برنامهریزیهای اقتصادی را داشتهاند که ایران محتاج و فقیر را به ایران نسبی مرفه تبدیل کردند.
دست کم نباید گرفت که اقتصاد ایران شکنندگی زیاد دارد، ولی همین برکت نفت و گاز توانست ملت بزرگی را از احتیاج تاریخی رهایی بخشد، تا جایی که سالها تحریم غرب کارایی چندانی در کوتاه آمدن ایرانیان در برابر خواستهای امریکا نداشته باشد. وقتی ایران یک میلیارد دالر در بندر چابهار روی پروژه مشترک سهملیتی سرمایهگذاری میکند، در واقع توان مالی دارد. ایرانیها معجره نکردند. فقط منابع طبیعی خود را درست مدیریت کردند و دزدی نکردند.
بر اساس جدیدترین تحقیقات مرکز مطالعاتی جغرافیایی امریکا در سال 2006 طبق آخرین ادعاها و اکتشافات در مورد نفت و گاز، در حدود ۱٫۸میلیارد بشکه نفت خام و ۷۰۰تا۳۰۰۰میلیارد مترمکعب گاز طبیعی و ۵۶۲میلیون بشکه گاز مایع در افغانستان وجود دارد. همچنین افغانستان توانایی استخراج روزانه ۳۰۰هزار بشکه نفت خام را داراست که درآمدی معادل سالانه ۹-۱۰میلیارد دالر برای کشور ایجاد میکند. میزان نفت و گاز افغانستان از بسیاری از کشورهای صادرکنندۀ نفت و گاز چون جمهوری آذربایجان، ازبکستان و… بیشتر است.
این در حالیست که 17 سال است دست ما به گدایی باز است و خیرات بیحساب جامعه جهانی نیز نتوانسته، غم شکم ما را کاهش دهد. بر اساس آمارهای تخمینی، بیش از 40درصد جمعیت افغانستان زیر خط فقر زندگی میکنند و نرخ بیکاری نیز در کشور ما سرسامآور است.
با این وصف، وزارتی چون معادن و پطرولیم یا به کمکاری و یاوهگوییهای وزیران بیخبر محکوم است یا هم اگر قرار شد کار در آن صورت گیرد، ذیمنفتهای مافیایی اجازه نمیدهند دستشان از تاراج کلان کوتاه گردد. تا حدی که وکلای ملت هم ترجیح میدهند این وزارت بیسرنوشت و در مدیریت سرپرستی باشد.
بزرگترین قرارداد معدنی افغانستان مس عینک همچنان در هالهیی از ابهام است و کسی نمیداند سرنوشت این قرارداد چه شد. بزرگترین معدن آهن یعنی حاجیگگ، هنوز مورد توجه مدیران قرار ندارد و به فراموشی سپرده شده است. قراردادهای نفت و گاز که اگر توام با فساد انجام شدهاند نیز از چشم ملت پنهان نگه داشته میشوند.
حالا دیده شود این اقدام به ظاهر غیرمسوولانه مجلس که به وزیر پیشنهادی معادن و پطرولیم کشور رای ندادند چه چیزی را در پی دارد؟
اگر فردی متخصصتر و پاکتری به جای خانم نهان معرفی گردد، باز هم حرفی نیست، ولی اگر قرار باشد این وزارت همچنان در سرپرستی باقی بماند و چور و چپاول ادامه داشته باشد، شک نباید کرد که حلقههایی از درون مجلس نیز به تاراج منابع طبیعی ما دست دارند.
از طرف دیگر هنوز سه وزارت مهم وزارت اطلاعات و فرهنگ، معارف و امور خارجه همچنان با سرپرست اداره میشوند. وزیران پیشنهادی این وزارتخانهها نیز باید به زودترین فرصت ممکن به مجلس معرفی گردند، اگر ارادهیی برای رفع نظام سرپرستی وجود دارد.
یک دیدگاه