یكی از مدیران امآیسیتی: قضیه داوی آیل باید به محکمۀ ذیصلاح تجارتی سپرده شود
حمید كبیر، دانشآموخته طب در روسیه و اقتصاد در لندن است. او فرزند داكتر كبیر، رییس سابق بانك مركزی و یكی از خوشنامترین وزرای مالیه افغانستان است. او سابقه كار در«اچاسبیسی بانك»، و مدیریت عامل «ای پیجز» و«مارك وان» را دارد. حالا بهعنوان یكی از مدیران امآیسیتی برای بررسی جرایم مالی به كابل آمده است. شهری كه در آن متولد شده، و در جریان محكمه غیر منصفانه «عبدالغفار داوی» در محكمه حضور داشته است. حضوری كه میتواند تاوانهای سختی برای حكومت افغانستان در برگزاری محكمههای فرمایشی داشته باشد. در حاشیه محكمه با او گفتگویی داشتیم:
آقای حمید كبیر، بعد از سالها به شهر خودتان كابل خوش آمدید، كابل را چطور یافتید؟ با كابلی كه میشناختید خیلی فرق كرده است یا نه؟ جدا از بافت شهری، به لحاظ خلق و خوی مردم و رفتارهای اجتماعی چه تغییراتی را حس كردید؟
تشکر. کابل که شاهد بهار زندگی من است، ظاهرن مثل خودم بسیار تغییر کرده. بزرگ شده، پیر شده، فرسوده شده و بسیار هم با تجربه. ولی آسماناش، سنگ و خاک و هوایش و مهمتر از همه مردماش که روح شهر است و بعد از هجرت ما دمیده، همچنان با صفای کابلی است و با وجود تفاوت، بیگانگی ندارد. من شاید راه را در کابل گم کنم؛ ولی خویشتن را هرگز گم نمیکنم.
سفرم کوتاهتر از آن است که بتوان کابلیها را به نقد همهجانبه گرفت، ولی تغییر اخلاق هویدا است و من ترجیح میدهم، به جای اصل و بدل؛ کابلی کهن و نوین استفاده کنم. من متعلق به فرقهیی کهن استم.
شما به عنوان یكی از مدیران امآیسیتی به افغانستان آمدهاید، نهادی كه در رابطه با جرایم مالی بینالمللی كار میكند و افغانستان، یكی از متهمترین كشورها در این زمینه است. برآورد همكاران شما چی است؟!
قبل از اینکه به سوال بپردازم، میخواهم کوتاه به نکتهیی که گویا افغانستان از متهمترین کشورها در فساد است، مکث کنم. چون یک قسمت جواب هم در همین دیدگاه نهفته است.
این یک واقعیت غیر قابل انکار است که حکومت افغانستان به ظرفیتسازی و یک مبارزه جدی علیه فساد اداری، تطهیر پول و تمویل تروریزم نیاز دارد. ولی من با درجهها و مقامهایی که برای افغانستان قایلاند موافق نیستم. اگر قیاس فساد را در نظر بگیریم، به گونۀ مثال، تنها یک مورد پولشویی بانک بینالمللی اچاسبیسی، بیشتر از بودجۀ یک سال افغانستان است.
پس کشورهای پیشرفته دنیا همچنان با فساد درگیرند. ولی قیاس و نوع فساد در سطوح بالا و فراتر از کشف و پیگیری است. مشکلات که گریبانگیر وطن ماست، مشکلات طبیعی گذر راه رشد بازار آزاد است و هیچ کشوری در دنیا نیست که از این مرحله نگذشته باشد و یا در حال گذر نباشد.
خوشبختانه افغانستان میتواند از اشتباهها و راهکارهای دیگران بیاموزد و با این پدیده مبارزه کند. یک بخش این آموزش هم برمیگردد به بنیادهایی مثل امآیسیتی، که با تجارب بینالمللی میتواند مفید واقع شود. همکاران من، با همکاری من، با افغانستان و چالشهای آن آشنا شدند و آمدن ما به افغانستان با برنامههای درازمدت خودم، بهحیث یک شهروند با دغدغههای ملی بوده است.
عدم نظارت بر پولشویی یكی از دلایل ادامه جنگ و رسیدن منابع مالی به گروههای تروریستی است. اما مبارزه با پولشویی در كشور در طی سالها خیلی موفق نبوده است
بزرگترین مراکز پولشویی جهان که سوییس، لوکزامبورگ و سایر کشورهای بانکیاند، امنترین ممالکاند. پس پولشویی دلیل نه، بل کمککننده تداوم جنگ است. ولی با پیشگیری از رسیدن پول و آنهم پول از منابع غیرقانونی، آتش جنگ را میتوان مهار کرد. بر این اساس، جلوگیری از تمویل تروریزم، باید در صدر آجندای صلحخواهان باشد که متاسفانه نیست. دو دلیل عمده میتواند جوابگوی چنین خلایی باشد؛ یا نیت سیاسی برای صلح واقعی و پایدار در بین سیاسیون با صلاحیت نیست؛ یا هم ظرفیت و توانایی برای جلوگیری از تمویل تروریزم در حد لازم وجود ندارد. اگر فرضیۀ اول درست باشد؛ ما متاسفانه عاجز استیم. ولی با اندوختهها و تجارب مربوط در بخش ظرفیتسازی ما میتوانیم واقعن مفید واقع شویم.
قابل یادآوری است که از کشورهای همسایه افغانستان، تا حال دوبار به امآیسیتی مراجعه شده تا یک مرکز تربیتی برای مبارزه علیه پولشویی و تمویل تروریزم ایجاد شود؛ تا در سطح منطقه بتواند کادر تربیت کند. ولی ما با درنظرداشت موقعیت و موقف و مناسبات با دنیا، افغانستان را میزبان مناسبتر یافتیم و امیدواریم که حکومت وحدت ملی نیز با ما همنظر باشد و از تاسیس دفتر ما استقبال و حمایت کند.
شما در یكی از جلسات محكمه خاص عدلی، یعنی محكمه آقای «داوی» حضور داشتید. محكمه را چطور دیدید؟ به نظرتان گامی برای مبارزه به فساد بود؟
بلی. من عضو یک هیات بودم که جهت مطالعات ابتدایی برای تاسیس یک مرکز ظرفیتسازی برای مبارزه علیه پولشویی و تمویل تروریزم به کابل آمده بود؛ و اتفاقن اشتراک در محکمه شرکت «داوی آیل» جزو آجندای سفر ما نبود. ولی با بخش دیگر فعالیتهای ما، که تحقیق جرایم مغلق مالی است؛ ارتباط مستقیم داشت. بنابراین با استفاده از چنین فرصت مناسب، به نظارت جریان محکمه پرداختیم.
چون هیات مذکور از بریتانیا آمده بود، محکمه عدلی و قضایی از نگاه شکل و نمایش، تیر را به هدف رساند. رییس هیات قضات خانم بود. سارنوال هم یک بانوی جوان و رسم و تشریفات هیچ کمبود از محاکم بریتانوی نداشت. متاسفانه بعدن که به محتوا پرداختیم؛ دیده شد که این محکمه یک نمایش بیش نبوده است. محکمه عدلی و قضایی اساسن برای مبارزه علیه فساد اداری تاسیس شده و مختص اراکین بلند رتبه حکومت میباشد و قضات کاملن بدون صلاحیت قضایی عمل میکردند. بگذریم از اینکه داوی یک تاجر است و باید در محکمه تجارتی قضییهاش حل میشد.
ما در مشاهدات خود بسیار باریکیها را متوجه شدیم؛ که شایسته یک محکمه نبود. ولی چون این مرکز نو تاسیس است، من امیدوار هستم که به زودی به اشتباههای خود پی ببرند و اصلاحات لازم را زیردست بگیرند. از جمله کارهایی که باید بدون تاخیر صورت بگیرد اعترافهای قضات به عدم صلاحیت قضاییشان و سپردن قضیه شرکت داوی آیل به یک محکمه با صلاحیت تجارتی است.
من تعجب کردم که چرا وکلای مدافع این محکمه را به دلیل عدم صلاحیت قضاییاش بایکوت نکردند. به نظر من بایکوت محکمه میتوانست سروصدای لازم را بلند کند.
دوم: سارنوال موظف جوان، احساساتی و بیتجربه بود. قضیه بسیار پیچیده بود و ظاهرن از توان سارنوال موظف خیلی بالا بود. بعضی سوالهای سارنوال شرمآور بود. مثلن میپرسید که اگر متهم پولدار است، چرا قرضه میگیرد. در حالیکه هیچ شرکت موفق دنیا بدون قرضه عمل نمیکند. باز هم تاکید میکنم که در یک محکمه تجارتی با همکاری اهل خبره این مسایل بسیار راحتتر حل میشود و منجر به آبروریزی حکومت و سیستم قضایی نخواهد شد.
اینکه آیا محکمه مورد بحث گامی در راستای مبارزه علیه فساد است یا خیر؛ باید گفت که، خود ایجاد این مرکز نمایانگر ارادۀ حکومت است. و من مطمین و امیدوار هستم همه قضیههایی که در محکمه عدلی و قضایی حل و فصل شده؛ این چنین نمایشی و شرمآور نبوده باشد. همچنان امیدواریم که محکمه بعدی متوجه باریکی موضوع شود و قضیه را به یک محکمۀ ذیصلاح بسپارد.
گفتگو: راه مدنیت