حضور سنگین در برابر منابع تروریسم
هیات شورای امنیت ملل متحد، روز یکشنبه 24جدی سفری به کابل داشت. این هیات با رییسجمهور غنی، داکتر عبدالله؛ رییس اجرایی، نمایندگان مجلس، نمایندگان جامعه مدنی و زنان دیدارها و گفتگوهایی داشت.
نمایندگان اعضای دایمی سازمان ملل نیز در جمع این هیات حضور داشتند.
در خبرنامۀ ارگ ریاستجمهوری آمده است:« هر دوجانب در رابطه به اوضاع امنیتی افغانستان و منطقه، همکاریهای منطقوی، مبارزه با پدیدههای تروریزم، فساد اداری، مواد مخدر و قاچاق آن، تسریع پروسۀ صلح، آمادگیها برای انتخابات، اصلاحات در عرصه حکومتداری، تقویت نظام، مشارکت زنان، نقش سازمان ملل متحد در افغانستان بهخصوص در زمینههای امنیتی و انکشافی و پیشرفتها طی سهسال اخیر، بحث و تبادل نظر نمودند.»
در این دیدار روی روابط افغانستان با کشورهای منطقه و همسایه صحبت شده و همچنان بر افزایش فشارهای جهانی بر پاکستان تاکید گردیده است.
هرچند در دیدار هیات شورای امنیت ملل متحد، بحثهای متعدد صورت گرفت، ولی بحث عمده بررسی اوضاع امنیتی افغانستان، چالش تروریسم و منابع تمویل تروریسم در کشور و منطقه بود.
از آنجا که پاکستان در 17سال گذشته بهصورت پیوسته از تروریسم در افغانستان حمایت کرده و این حمایت اکنون به همه جهانیان آشکار شده، در این دیدار بر افزایش فشار جهانی و شورای امنیت ملل متحد بر کشور همسایه تاکید شده است.
تجارب 20سال اخیر امنیت جهانی نشان داد میدهد که تروریسم به هیچ وجه پدیدۀ محلی و منطقهیی نیست. ممکن است خاستگاه تروریسم منطقه یا کشور خاصی باشد، ولی ابعاد اثرهای فعالیت تروریسم، بهطور قطع به کشور یا منطقه محدود شده نمیتواند و خواهی نخواهی امنیت جهانی را آلوده میسازد.
عربستان سعودی خاستگاه تروریسم در قرن بیست بود و کماکان این کشور و سایر کشورهای حاشیه خلیج هنوز هم بهعنوان خواستگاه اصلی و سنتی و حامی تروریسم حساب میشوند. اما حالا دیده میشود که تروریسم تمام خاور میانه، آسیای جنوبی، بخشهای وسیع افریقا، آسیای میانه، روسیه، و حتا اروپا و امریکای حصرشده با پیشرفتهترین فناروی امنیتی را درنوردیده است.
بخشهایی از خاورمیانه در آتش تروریسم نابود گردید و هنوز هم زبانه میکشد. افغانستان که در محاسبات منطقهیی گاهی جزو خاورمیانه و زمانی جزو آسیای جنوبی میآید، نیز بیش از 20سال است که در آتش تروریسم میسوزد.
حتا عربستان سعودی که ابداعکننده تروریسم است و پاکستان از حامیان جدی این پدیده در منطقه، نیز از آتش تروریسم در امان نبودهاند. اکنون دامن پاکستان به همان میزان آتش گرفته که آتش تروریسم در دامن دیگران را سالها پکه کرده است.
حوادثی که در سالهای اخیر در کشورهای مختلف اروپایی روی داده، حوادث تروریستی که از سال 2001 به این طرف در امریکا گاهگاهی اتفاق میافتد، حملات تروریستی در روسیه، افزایش ناامنیهای وسیع در بخشهای از افریقا و حملات تروریستی وحشتناک در هند همه بیانگر این است که درست است تروریسم خاستگاه مشخص دارد، ولی پیامدهای فعالیت این پدیدۀ ننگین قرن به هیچ وجه محلی و منطقهیی باقی نمیماند.
اما با همه آسیبپذیریهای کشورهای مختلف در جهان، تنها چند کشور محدود بودهاند که همواره با تروریسم در مبارزه و پیکار قرار داشتهاند.
افغانستان کشوری است که حداقل از آغار ورود طالبان از مرز سپینبولدک 1994م به قندهار تا کنون با تروریسم درگیر بوده است. تا قبل از ایتلاف جهانی، پاکستان با پشتیبانی میلیاردی ریال نفت خدادادی عربستان با تمام قوا در عقب این گروه قرار گرفته، دهشت، ترور و ویرانگری را حمایت کرد.
با گسترش و شدت حملات القاعده که در واقع نسخه اصلی عربی تروریسم است، ایتلاف جهانی علیه تروریسم شکل گرفت و امریکا بهعنوان رهبر این ایتلاف در کنار افغانستان قرار گرفت و تا کنون این مبارزه ادامه دارد.
ولی از سوی دیگر پاکستان بهصورت آشکار و برخی از کشورهای دور و نزدیک همسایه و کشورهای عرب حاشیه خلیج بهصورت نامریی از تروریسم حمایت گسترده، آموزشی و لوژیستیکی انجام دادهاند که تا حدی زیاد این مبارزه را بیاثر ساخت.
مشکل اصلی این مبارزه با صرف صدها میلیارد دالر و قربانی دادن هزاران عسکر امریکایی و غربی، این بوده که با منابع اصلی تروریسم یعنی کشورهای حامی تروریسم برخورد جدی صورت نگرفته است. حالا جهان بهصورت عام و امریکا بهصورت اخص دریافته که مبارزه با تروریسم در میدان نبرد، اثرهای لازم را در پی ندارد و باید با منابع حمایتکنندۀ تروریسم نیز مبارزه شود.
از این رهگذر است که در چهارسال اخیر، فشارها بهشکل تصاعدی بر پاکستان بالا یافته و بهخصوص بعد از انتخابات 2016 امریکا، این فشارها از سوی ایالات متحده امریکا توام با جدیت افزایش داشته است.
شورای امنیت ملل متحد، در تمام دوره نبرد علیه تروریسم بیشتر جایگاه ناصح و هشداردهنده برای پاکستان در حمایت از گروههای تروریستی بهخصوص طالبان داشته است، اما سفر هیات شورای امنیت ملل متحد نشان میدهد، فشارهای امریکا، دیپلوماسی سیاسی فعال خارجی آقای غنی، باعث شده که حالا شورای امنیت ملل متحد نیز با حس مسوولیت بیشتر میخواهد علیه گروههای تروریستی و حامیان این گروهها موضعگیری داشته باشد.
هرچند فشارهای اخیر ایالات متحده امریکا که با استقبال جامعه جهانی و کشورهای آسیبپذیر از تروریسم واقع شد، پاکستان را تا حد زیادی دستپاچه کرده، ولی تجارب یکونیم دهه اخیر بیانگر این واقعیت است که تنها فشارهای دیپلوماتیک و اقتصادی برای پاکستان کفایت نخواهد کرد.
افغانستان از این اجماع جهانی در برابر پاکستان بهعنوان منبع اساسی تروریسم و طالبان به نیکی استقبال میکند، ولی نیاز است که فشارهای نظامی همراه با فشارهای دیپلوماتیک و اقتصادی بر پاکستان افزایش یابند.
آگاهان امنیتی در افغانستان اعتقاد دارند که هرگاه حمایت پاکستان از عقب طالبان قطع گردد، برخورد نظامی نیروهای دفاعی افغانستان نیز علیه این نیروی شرور کفایت میکند و در ظرف سهماه کار طالبان یکسره خواهد شد.
طوریکه یادآوری شد، گروههای تروریستی به تکثر و تعدد زیادی که در چند سال اخیر داعش هم به آن اضافه شده، در نقاط مختلف جهان طی سالهای اخیر فعال شدهاند، اما گروه طالبان در افغانستان مشخصن، امنیت افغانستان را اخلال و منافع امریکا را شدیدن تهدید میکند.
از آنجا که اکنون منافع امریکا در منطقه ما، در افغانستان گره خورده است، فعال بودن طالبان در کشور ما، بیشترین تهدید را متوجه منافع امریکا کرده است. اکنون به احتمال قوی امریکا به این نتیجه دست یافته است، در صورتی که منافع این کشور در افغانستان مورد تهدیدهای جدی از سوی طالبان و سایر گروههای تروریستی قرار گیرد، بیتردید منافع امریکا حتا در اروپا هم مورد هجوم قرار خواهد گرفت و اتوریته این کشور در سطح جهان، دستخوش کاستی فراوان خواهد شد.
با این وصف، گمانهها این است که اکنون ایالات متحده امریکا، بیشتر از هر کشور دیگر مجدانه در عقب فشارهای جهانی بر پاکستان فعال شده و این امر خوشبینی زیاد ایجاد کرده که مبارزه در برابر تروریسم در این فاز تا حدی زیاد به نتیجه مطلوب خواهد رسید.
دکتور معروف