محمود کرزی در زندان!
بعد از قضیه و قصۀ دور و دراز کابل بانک که شیرخان فرنود و خلیل فیروزی زندانی شدند، از سهامداران و قرضداران اصلی کابل بانک، تنها محمود کرزی بود که در سایۀ حمایت برادرش حامد کرزی از زندان گریخت.
چه کسی میتوانست محمود را زندانی کند یا اصلن هیچ کدام از خاندان کرزی را به چشم چپ ببیند؛ خاندانی که همه یکباره دیپلمات، سفیر، دلال چوکی و پول و پروژه شدند.
از این میان اما محمود حکایتی جداگانه داشت. شم تجاری او و ذوق ارتباطی او را از دیگر برادران ممتاز میکرد؛ کسی که تا دو سال قبلاش ساندویچ میفروخت و پول محصلان افغان را خانوادهاش نگه میداشت و در این پولشویی سیاه، روزی سفید میکردند.
همکار جدی آنها، محمدیار؛ مشاور پروژههای حکومت شد. کسی که در امریکا تحت تعقیب قضایی بود. همان کسی که بهعنوان سفیر به انگلستان معرفی شد. انگلیسیها به علت مجرم بودن، او را نمیپذیرفتند؛ اما بعد از هجده ماه کلماکل و تهدید آقای کرزی با همه دولتمردان افغان که تابعیت انگلیس داشتند، بالاخره سفیر شد.
روزنامههای معتبر غربی علیه او و فسادپیشگی خانوادۀ حاکم نوشتند. یکی هم مقالۀ من در روزنامه گاردین است. با این حال، این خانوادۀ کاکه، خود و رفقایشان به مکنت و ثروتی وصفناپذیر رسیدند. کسانی که حتا لباسهای فامیلشان را با پول امریکا میخریدند بعدها «دشمن امریکای متجاوز» شدند.
بگذریم، محمود با تجارت سگرت و انحصار سگرت ایسی که امروزه هفتاد درصد سگرت مصرفی افغانستان را تشکیل میدهد شروع کرد. بعد قرارداد سمنت شمال را گرفت. همانطور که یک سگرت ده روپیهگی را پنجاه روپیه میفروخت، سمنت ملی را هشتبرابر قیمت به بازار کابل میآورد. (مصاحبه اختصاصی با نگارنده در کتاب اقتصاد گذار)
دلیل این گرانفروشی برای او ناامنی راه بود. راهی که پس از قطع تجارت او به شکل جادویی امن شد. همان وقتها هم نویسندگان پیشنهاد داده بودند که برای امنیت شاهراهها باید خاندان آقای کرزی از تجارت منع شوند، چون دقیقن پول تضمین راه را هم یک شرکت امنیتی متعلق به خانوادۀ کرزی به نام وطنگروپ به دست میآورد که از شروع حکومت نو و انحلال این شرکت امنیتی، دیگر هیچ لاری تجاری در شاهراهها آتش نگرفته است.
بعدتر آقا محمود، به تجارت پرسود موتر روی آورد. موتر اوراقی کرولای ۱۹۹۸ که در بازار جهانی سیصد دالر نرخ داشت، در افغانستان، شش تا هشتهزار دالر فروخته میشد. این نبوغ اقتصادی محمود بود که سیصد دالر را هشتهزار دالر میکرد و گمرگ که تا هنوز در اختیار خانوادۀ آنان است.
قضییه کابل بانک، افشای رازی بزرگ بود. اینکه همان سیصددالر اولیه را هم از پول سپردۀ بانکی مردم دزدی میکرده است. پنجصد میلیون دالر، پولیست که قرضداری محمود از کابل بانک است. قرضهیی که هیچ وقت پس داده نشد. حالا اگر حکومت بخواهد آن را پس بگیرد باید با سود عادیاش و رشد نرخ تورم پس بگیرد که حداقل با احتساب ده سال، یکمیلیارد و ششصدهزار دالر میشود.
چرا آدمهای بیگناه زندانی میشوند، اما کامران علیزی و محمود کرزی را کسی به یاد نمیآورد. شاید مطبوعات حافظۀ ضعیفی داشته باشد، اما وجدان عمومی حافظهاش ضعیف نیست. پس از تسویهحساب به جرم رانتخواری، پولشویی و احتکار که هر سه در قوانین مورد قبول دولت افغانستان رسمیت دارند، محمود باید زندانی و برادرش حامد به جرم سوءاستفاده از قدرت و اعتماد مردم بیهیچ تردیدی محاکمه شوند. ادامه دارد ….
نویسنده: سید رضا محمدی
فساد از زمان خود کرزی شرع شدند که تا امروز مهار شدنی نیست : چون تمام نهادهای دولتی تاعمق عناصر مفسد جا بجا شده اند