بیتفاوتی اجتماعی و تاثیر آن بر رخدادهای اخیر
سال ۱۳۹۹ موجی از اتفاقات عجیب، غم انگیز و غیرقابل باور را با خود به همراه داشت. کرونا ضربه بسیاری بر اقتصادمان وارد نمود و خانوادههای زیادی عزیزان خود را بر اثر بیماری از دست دادند. جوانان و خبرنگاران نخبه و خوبمان را از دست دادیم و شاهد حملات بسیار وحشتناکی در اماکن علمی، شفاخانه و حتی مساجد بودیم. دایره این وحشت و خشونت هنوز در حال چرخش است و هر روز اخبار جدیدی از حادثات، ترورها و اتفاقات سیاسی به گوشمان میرسد.
سرمای شدیدی که در این روزهای اخیر، آرامش و سلامت را از خانه فقیران برده است، مسئله جدیدی نیست. هر سال با شروع زمستان افراد بی سرپناه، معتاد و کوچهگَرد زیادی بر اثر سرما جان خود را در سرکها از دست میدهند.
اما چرا در برابر اینهمه تحولات و اتفاقات مهمی که در جامعهمان در حال رخ دادن هستند، خاموش هستیم؟ چه دلیلی موجب میگردد تا سکوت کنیم و عکسالعملی از خود (حتی در مسائل سرنوشتساز و تاریخساز کشور خودمان) نشان ندهیم و در برابر هر چه پیش آمد و دیدیم بیتفاوت بمانیم؟
بی تفاوتی؛ مفهومی است که حکایت کننده نوعی بی توجهی و بی قیدی در افراد نسبت به قوانین، هنجارها، حوادث و اتفاقات اجتماعی، سیاسی و غیره در جامعه است که از سوی عمده اندیشمندان حوزه های مختلف مطالعاتی (اخلاق اجتماعی، علوم اجتماعی، روانشناسی اجتماعی، جامعه شناسی شهری، ارتباطات و مردم شناسی اجتماعی و…)، نکوهش شده و با قاطعیت محکوم گردیده است.
معنای ساده بی تفاوتی اجتماعی یعنی اینکه برای ما مهم نیست چه بر سر دیگران آید و آن روابط عاطفی و مسئولیت پذیری افراد در قبال دیگران کمتر شود.
به تلگرام راه مدنیت بپیوندید
با این حال ما همه محکومیم! محکوم به دیدن و بی تفاوت بودن! این حرف من نیست، حرف اندیشمندان بزرگ تاریخ است. علاوه بر آنان در اندیشه اسلامی، مُفسران قرآن کریم و بزرگان دین اسلام نیز همگی موضوع بسیار مهم بی تفاوتی اجتماعی را با تعبیرهای گوناگون مورد توجه قرار داده اند و معتقدند که احساس مسئولیت و نوع دوستی مایه قِوام و دوام تمام واجبات و ارزشهای انسانی و اسلامی است.
بنابراین، آنچه در مسائل فردی و اجتماعی انسانها دارای ارزش و در درجه اولِ اهمیّت می باشد، داشتن حساسیت نسبت به سلامت و سعادت خود، خانواده، همسایگان ، افراد جامعه و نیز خود جامعه است.
عواملی بیتفاوتی اجتماعی کم نیستند؛ وابستگی قومی، نژادی و زبانی، تفاوت های فرهنگی و افزایش مصروفیتها در زندگی، شهرنشینی و تغییر سبک زندگی، فردگرایی، کاهش مهربانی در سطح جامعه، تغییر در نوع روابط اجتماعی و نبود قدرت، تفاوت درآمدها و شغلها، سطح برخورداری از آموزش و دیدگاه شخصی افراد به زندگی هر کدام دلیلی برای افزایش بیتفاوتی در زندگی ماست.
چنان ثابت گردیده است که افراد هر چه در طبقات بالاتر جامعه قرار داشته باشند میزان بیتفاوتی اجتماعی در آنان بیشتر خواهد بود.
متاسفانه بی تفاوتی در حال تبدیل شدن به یک پرستیژ در جامعه است، هر که خود را بیتفاوت تر نشان دهد ثروتمندتر، موفقتر و راضیتر از دیگران خود را نشان میدهد، غافل از اینکه این بیتفاوتی روزی گریبان تک تک افراد جامعه را خواهد گرفت.
بیتفاوتی پیامدهای بسیاری را با خود به همراه دارد که جبران ناپذیرند. پیامدهای منفی آن نظیر رواج فحشا و فساد، عدم پایبندی به روابط اجتماعی، رها شدن محرومین به حال خودشان، عدم مشارکت مردمی در امور سیاسی و اجتماعی، پنهان کردن حقایق و واقعیتها از سوی افراد جامعه، نابرابری و افزایش فقر و خالی نمودن میدان قدرت برای زورمندان و مستبدین است.
برای رهایی از دام بیتفاوتی اجتماعی چه کنیم؟ چگونه میتوان از پیامدهای منفی آن خود را رهایی بخشیم؟
با آگاهی از ضررهای بیتفاوتی اجتماعی، استفاده از رسانهها به دلیل ترویج همدردی اجتماعی، تنبیه عمومی بیتفاوتی، تقویت روحیه همکاری و مشارکت، انجام کار خیر به دیگران، اطلاع از فواید فردی و اجتماعی نوع دوستی، تقویت حس وطندوستی، آگاهی یافتن از میزان حقوق سیاسی و اجتماعی در جامعه میتوانیم نسبت به مسائل مسئولیتپذیرتر باشیم و خود را جزئی از یک کُل بدانیم. تنها در صورت از بین بردن و یا کاهش بیتفاوتی اجتماعی فردی است که میتوانیم اتفاقات و حوادث ناگوار در جامعه را تحت کنترل بگیریم و در کاهش آنها به عنوان یک شهروند مسئول تاثیرگذار باشیم.
الهه موسوی؛ جامعهشناسی