بازداشتهای نامریی و خلق بیاعتمادی
چرا از محاکمۀ بازداشتشدهها خبری نیست؟
یکشنبه جلسهیی در رابطه با بررسی حملات تروریستی اخیر علیه خبرنگاران و فعالان مدنی در کمیته مشترک حکومت و رسانهها برگزار شد. جلسۀ این کمیته با ریاست سرور دانش، معاونیت دوم رییسجمهوری و حضور رییس این کمیته، لوی سارنوال، وزیر امور داخله، معاونان ریاست امنیت ملی، اعضای فدراسیون و دیگر اعضای کمیته برگزار شد.
در این نشست محمدمسعود اندرابی، وزیر داخله گفته که با خانوادۀ یما سیاوش و مسوولان شماری از رسانهها در این مورد جلسه داشته و جزییات قتل سیاوش را با آنها در میان گذاشته است.
او گفت که یک نفر در ارتباط به قتل الیاس داعی، خبرنگار رادیو آزادی در هلمند بازداشت و یک عضو گروه طالبان در ارتباط به قتل رحمتالله نیکزاد، رییس اتحادیه خبرنگاران غزنی و خبرنگار اسوشیتدپرس شناسایی شده است.
آقای اندرابی افزوده که در پیوند به قتل فرشته کوهستانی، فعال حقوق زنان و برادرش دو نفر و نیز در پیوند به قتل ملالی میوند، گویندۀ تلویزیون خصوصی انعکاس در ننگرهار دو نفر بازداشت شدهاند.
علاوه به اطلاعاتی که وزیر داخله داده، مسوولان ریاست امنیت ملی گفتهاند در روزهای اخیر سه گروه تروریستی را که شامل ۱۵نفر میشوند، بازداشت کردهاند که افراد برای انجام قتلهای هدفمند و بررسی اهداف نرم گروه طالبان، وارد کشور شده بودند.
پس از اعلام خبر این بازداشتیها بسیاریها در رابطه با درستی آن ابراز تردید کردهاند و در شبکههای اجتماعی این پرسش مطرح شد که چرا در رابطه به بازداشتیها جزئیاتی فراتر از ادعا منتشر نمیشود.
در همین جلسه سرور دانش پرسیده که دستگیری عاملان حوادث اخیر با توجه به اینکه میعاد قانونی توقیف اکثر آنها به سر رسیده آیا تاکنون پروندههای نسبتیشان بهمنظور تحقیق به سارنوالی فرستاده شده یا خیر. فرید حمیدی، لوی سارنوال در پاسخ فقط به این اشاره کرده که برای بررسی قضیههای قتل خبرنگاران کمیتۀ مشخص توظیف شده و تا هنوز هیچ پروندۀ بیسرنوشت باقی نمانده است.
هم از این گزارش جلسۀ روز یک شنبه مقامها و هم از ادعاهای مسوولان مبنی بر بازداشتی عوامل ترور خبرنگاران و فعالان مدنی بر میآید که ابهامها در این رابطه زیاد است. اینکه مسوولان مدعی میشوند چندین بازداشتی در رابطه به قضایای انفجارها و ترورها داشته و از سوی دیگر روند محکمه آنها مشخص نیست که به کجا میرسد و افزون بر این مردم و بازماندگان قربانیان از فرایند پیگرد دور باقی میمانند، خود به خود شک و تردید عمومی را نسبت به ادعاهای مقامات و مسوولان بیشتر و بیشتر میکند.
پیامد ادعاهای بدون شواهد و مدارک عینی قابل پذیرش برای افکار عمومی ضمن افزایش میزان بیاعتمادی به عملکرد مقامها، همکاری مردم با نهادهای امنیتی از بین میرود.
به بیان دیگر هر اندازه فرایند پیگیری دوسیههای امنیتی در همکاری با مردم و روند طی مراحل دادرسی و اجرای احکام محکمهها شفاف باشد تا مجرمان، دورههای محکومیت خود را بهصورت کامل طی کند، هم اعتماد و رضایت عمومی نسبت به مقامها افزایش مییابد و هم مشارکت مردم در تامین امنیت و همکاری با نهادهای امنیتی افزایش مییابد.
این نکتۀ است که مقامها و سخنگویان حکومت در اعلام خبر از کارکردهایشان در نظر نگرفته و نتوانسته نظر و رضایت عمومی را به سمت اهداف حکومت جلب کنند. ادعاهای فراوان و پی هم نمیتواند نشان از کارکرد موثر نهادها باشد؛ بل نشان دادن شواهد و مدارک از فرایند کار، نشاندهنده توانایی و درایت مقامها و مسوولان است ولو که میزان کارکرد مقامها اندک باشد. مهم این است که کار مسوولان موثر و عینی باشد.
از یکسو مقامها خبرهای پیهم از بازداشت مخلان امنیت میدهند، ولی از سوی دیگر تاثیر این روند بازداشتها در امنیت عمومی کابل دیده نمیشود و ناامنیها همچنان به میزان قابل ملاحظه رو به افزایش است که خود اذهان عمومی را به سمت گمانهزنیها و تیوریهای توطیه مبنی بر دروغ بودن ادعاهای مسوولان میبرد.
جان کلام این است که مقامها بهتر است نسبت به عملکردشان سنجیده حرف بزنند و برای هر ادعایشان مدارک و شواهد قابل قبول برای افکار عمومی ارایه کنند. مردم ضمن قدردانی از شجاعت و قربانی سربازان و ماموران امنیتی، خواهان پاسخگویی مقامها و مسوولان نهادهای امنیتی است. مسوولان نیز موظفاند تا به مردم نسبت به رشد فزاینده ناامنیها پاسخگو باشند و برای ادعاهای خود شواهد و مدارک کافی ارایه کنند. درغیر این صورت، بهتر است که مقامها و مسوولان پُستها و سِمتهای خود را برای افراد شایسته خالی کنند.
افزون بر این، برای ایجاد و تقویت اعتماد عمومی نسبت به حکومت، نهادها میکانیزمهایی را ایجاد کنند که نظارت عمومی یا نظارت از طریق رسانهها بر عملکردهایشان میسر شود.
هیچ شکی نیست که در میان نیروهای امنیتی قهرمانانی وجود دارد که با شجاعت جانهایشان را برای حفظ امنیت مردم شبروز به خطر میاندازند و در این راه همواره قربانی میدهند. بنابراین تقدیر و ستایش از عملکرد و یادبود از قربانیهای سربازان و ماموران امنیتی هم باعث اعتماد مردم میشود و غرور ملی را ایجاد میکند. به علاوه به تامینکنندگان امنیت، روحیه و انگیزه مبارزه بیشتر برای تامین امنیت میدهد.
ح. جاوید