اول جوزا؛ روز برتری اکسیژن بر گوشت!
نجمه رسا
امروز اول جوزاست. خوب؟ حدس بزنید که چه چیز مهمی در اول جوزا یا ۲۲ می بودن است؟
راستش را بخواهید امروز هم روزی مثل همه روزهای دیگر سال است، اما اگر اهل معرفت باشید و زندگی چند نسل بعدتان تا حدودی برایتان مهم باشد؛ در این روز یک یادآوری مهم درباره زندگی و ادامه بقای انسان وجود دارد.
روز ۲۲ می در تقویم جهانی بهعنوان روز «تنوع زیستی» ثبت شده است. حالا شاید بگویید تنوع زیستی چه ربطی به گوشت و اکسیژن دارد؟ برایتان میگویم.
به زبان ساده تعدد گونههای گیاهی، جانوری و میکروارگانیزمها، تنوع شگفتانگیز ژنها، تفاوت در اکوسیستمهای موجود در سطح سیاره زمین (بیابانها، جنگلهای بارانی، تپههای مرجانی و…) همه بخشی از تنوع زیستی زمین هستند. تنوع زیستی امروزی محصول میلیاردها سال تکامل موجودات است، یعنی زمانی که یک گونه از بین میرود، در واقع محصول میلیونها سال زمان و انرژی که صرف تکامل آن گونه شده، از بین رفته است. برای همین تنوع زیستی ثروتی جهانی شمرده میشود و حساسیتها راجع به حفظ آن نیز باید جهانی باشد. اما آیا این ممکن است؟
شما برای چه چیزهایی حاضرید پول بدهید؟
ما روزانه برای به دست آوردن چیزهایی که به آنها نیاز داریم پول پرداخت میکنیم. اولویت این پرداختها نیز ضروریتر است، اما بعضی نیازها هستند که با وجود ضرورت بسیار برای آنها پولی خرج نمیکنیم؛ چون به صورت طبیعی در اختیار ما هستند؛ مثل هوای قابل تنفس که فقط وقتی به آن فکر میکنیم که از دسترس ما خارج شده باشد. (اگر در کابل زندگی میکنید قطعا در زمستان هوای کابل برایتان یک دردسر بزرگ و غیر قابل حل است!)
لابد درباره جنگلهای آمازون و نقش آن در تولید اکسیزن که هوای لازم برای تنفس ساکنان زمین است هم شنیدهاید. این جنگلها در برازیل موقعیت دارند که کشوری ضعیف از لحاظ اقتصادی به شمار میرود. منبع درآمد برازیل از تولید گوشت دام است و دامداران برای تغذیه حیواناتشان به علفزار و مراتع نیاز دارند.
یکی از راههای ایجاد این مراتع نیز سوزاندن جنگل و به دست آوردن زمین غنی و پربار برای چرای دام است. شما فکر میکنید وقتی مردم دنیا برای گوشت پول میدهند اما برای اکسیجن نه؛ دولت برازیل برای اقتصاد مردمش چه میتواند بکند؟ اینکه اجازه میدهد مردم جنگل را نابود کنند تا زندگیشان به جریان بیفتد قابل سرزنش است؟
حقیقت این است که کسانی که به فکر آینده و نسلهای بعدی هستند بسیار بسیار کمتر از منفعتطلبان و کوتاهنظرانی است که فقط به منافع شخصی یا حتی ملی کوتاهمدت میاندیشند، حتی اگر تنگدستان و کسانی که محتاج نان روزمره هستند و به این مسایل نمیاندیشند را نیز مستثنا قرار دهیم.
در کشور خودمان هم ماجرا از همین قرار است. به یاد بیاورید چند بار تا به حال در اخبار و شبکههای اجتماعی به خبر انقراض یک حیوان یا یک گیاه برخوردهاید؟ در همینجا چند بار شنیدهاید که از کشورهای عربی برای شکار به کشور ما میآیند؟
سال گذشته خبرگزاریهای مختلف، خبر از فرار حیوانات وحشی از بدخشان به کشورهای همسایه به خاطر شکار بیرویه و محدود شدن چراگاههای آنجا دادند. آیا برایتان اهمیتی داشت؟
به خاطر بیاورید وقتی پای نقل خاطرات پدرکلانها و کلانسالها نشستهاید درباره فلان رودخانه که خشک شده یا زمینهای کشاورزی که به بلندمنزل تبدیل شدهاند یا گیاهی که قبلا در جایی میروییده، ولی دیگر اثری از آن دیده نمیشود، چه چیزهایی شنیدهاید؟
همه اینها را که روی هم بگذاریم متوجه میشویم که ما هم با مساله تنوع زیستی و خطرات نادیده گرفتن آن روبهرو هستیم.
البته قبول دارم در کشور ما که هر روز با پدیده مرگ انسان به صورت گسترده روبهرو هستیم این موضوع نمیتواند خیلی دغدغه بیافریند، اما اگر نگاه را کمی دورتر از بینی بیندازیم متوجه این موضوع خواهیم شد که پدیده جنگ و مشکلات سیاسی بالاخره قابل حل است و نمیتواند برای ابد دوام کند، اما مشکلات محیط زیستی و انقراض گونههای گیاهی و جانوری مشکلی است حلناشدنی و بیبازگشت و همه تلاشها و ثروتهای جهان برای جبران آن بیثمر خواهد بود. برای همین در این موضوع نهادهای بینالمللی وارد شدهاند.
سازمان ملل متحد هدف از نامگذاری روز جهانی تنوع زیستی را افزایش درک و آگاهی مردم جهان از اهمیت مسایل مربوط به تنوع زیستی دانسته است.
در افغانستان نیز نهادی به نام اداره ملی حفاظت از محیط زیست وجود دارد که در سال ۱۳۸۴ ایجاد شده و با نهادهای بینالمللی درباره این موضوع همکار است.
خوب است بدانید کشور ما در کنوانسیون تغییر اقلیم، کنوانسیون تنوع بیالوژیکی و کنوانسیون مبارزه با صحراگرایی را (که بهنام کنوانسیونهای سبز نیز یاد میشوند) عضویت دارد. همچنین عضویت کنوانسیون استکهلم، روتردام و بازل را نیز در سال۲۰۱۳ بهدست آورده است. (این کنوانسیونها به نام کنوانسیونهای کیمیاوی گفته میشوند.)
افغانستان در مجموع در پانزدهسال گذشته سیزده معاهده چندینجانبه محیطزیستی جهانی را در رابطه با مدیریت، کاهش و یا نابودی مواد کیمیاوی، کاهش مواد مخرب لایه ازون، تغییر اقلیم، تنوع بیالوژیکی، مبارزه با صحراگرایی، حفظ و نگهداری انواع پرندگان مهاجر و سازمان همکاری منطقوی جنوب آسیا امضا کرده است.
خوب، ظاهرا کشور ما زیاده از حد علاقمند به مسایل محیط زیست به نظر میرسد، اما طبق ضربالمثل قدیمی که میگوید سنگ بزرگ علامت نزدن است به نظر نمیرسد در عمل چندان کاری صورت گرفته باشد؛ چون ما عملا هر روز بیشتر با مصداقهای مبارزه با محیط زیست روبهرو میشویم و نه حفاظت از آن.
بیآبی کابل، آلودگی بیش از حد رودخانههایی که در شهرها جاری هستند، آلودگی فزاینده هوا در زمستانها و … همه نشاندهنده ضرورت توجه و کار جدی این اداره هستند.
من به مناسبت روز تنوع زیستی سری به وبسایت این اداره زدم. جدای از طراحی دلآزار و فراریدهنده وبسایت، بهروزرسانی سایت نیز ناامیدکننده بود. آخرین خبر سایت مربوط به بیست روز پیش و بحث و گفتگو درباره پارک ملی بند امیر بود.
سال پیش برای اولین بار خانوادگی به بند امیر سفر کردیم و آنجا را چنان بیروبار، کثیف و با محیط غیر خانوادگی یافتیم که بیش از دو ساعت در آنجا نماندیم. بند امیر مکانی است که به خاطر امنیت و ثبات نسبی مرکز توریستی داخلی و خارجی به حساب میآید اما متاسفانه نه قسمت تجاری کشور به آن اهمیت خاصی میدهد و نه اداره ملی حفاظت از محیط زیست.
شانزده سال پس از تاسیس این اداره هنوز تدابیر خاصی برای نگهداری و مراقبت از این مجموعه بزرگ و شگفتانگیز وجود ندارد.
اخبار دیگر سایت نیز بیشتر درباره نهالشانی و بحث و گفتگوهای محیط زیستی و متعلق به زمانی دورتر بود.
در قسمت شبکههای اجتماعی اما این اداره فعالتر به نظر میرسید و فیسبوک و توییتر آن به روز بودند. با این وجود به نظر میرسد که به جز بعضی پستهای خاص هنوز مخاطبان زیادی ندارند.
به هر ترتیب و در پایان در روز جهانی تنوع زیستی، توقع این است که کمی از پوسته منفعتطلبی بیرون بیاییم و به جهانی سبزتر، پویاتر و زندهتر بیندیشیم.