افغانستان بهکدام مسیر روان است؟
هیات بلندپایه حکومت و طالبان پس از دو روز گفتگو اعلامیهیی مشترک صادر کردند. در اعلامیه توافق شده که روند مذاکرات صلح تسریع و از بهر اعتمادسازی، زندانیان هر دو جانب آزاد شوند. نشست در حالی به پایان رسید که جنگ ادامه دارد.
سوال اساسی این است که افغانستان به کدام مسیر روان است و آیا صلح بهزودی تامین میشود؟ پیش از این، لازم است به چند نگاه در مورد پروسه صلح اشاره شود:
مردم و برخی گروههای داخلی
تعریف صلح نزد مردم افغانستان روشن است و آن ختم جنگ میباشد. نزدیک به پنج دهه میشود که شعلههای جنگ در کشور روشن است و در حقیقت چوب سوخت آن مردم میباشد. در این مدت منفعت جنگهای ویرانگر را کشورهای منطقه، قدرتهای بزرگ و افراد قدرتطلب بردهاند. تامین صلح خواست و آرمان مردم عام است؛ اما در داخل برای برخی حلقات به جای تامین صلح، حفظ منفعت، موقف و امتیازات مطرح است. این حلقات صلح را از عینکی میبینند که قدرتشان بهشکل مطلق حفظ شود، در حالیکه صلح قربانی میخواهد. طالبان نیز بعد از ۲۰سال جنگ، صلحی میخواهند که به قدرت همهجانبه برسند یا نقش بارزتر نسبت به سایر گروهها در حکومت آینده داشته باشند. جنگهای اخیر میان حکومت و طالبان آشکار میسازد که یکطرف در پی حفظ قدرت و طرف دیگر در پی بهدست آوردن آن است.
کشورهای منطقه
افغانستان کشور محاط به خشکی است و موقعیت جیواستراتيژیک آن سبب شده میدان رقابتها باشد. پاکستان بازیگر اصلی در گفتگوهای صلح است. برخی رهبران گروه طالبان پس از فروپاشی حکومتشان در سال ۲۰۰۱م دوباره جمع شدند و فعالیتهای مجدد را برای امارت اسلامی از سر گرفتند. هرچند در این اواخر از طرف گروه طالبان کوشش شده که خود را مستقل جلوه دهند، اما نقش و نفوذ پاکستان بالای این گروه هنوز هم پا برجاست. این کشور درک نموده که گفتگوهای صلح به یک مرحله حساس رسیده و بعد از صلح از طریق طالبان میخواهد نفوذ بیشتر در افغانستان داشته باشد و هند را منزوی کند. هند بهجای طالبان از حکومت فعلی حمایت میکند.
چین و روسیه هم خواستار صلحاند و بار ملامتی اوج و شدت ناامنیها را در افغانستان همیشه بر دوش امریکا گذاشتهاند. این دو کشور رقیبهای سرسخت منطقهیی و جهانی امریکا میباشند و با امریکا در بخشهای نظامی، تسلیحاتی، اقتصادی، سیاسی و فناوری رقابت میکنند. از سویی، ناامنی افغانستان میتواند به این دو کشور نیز برسد. به همین دلیل برخی کشورهای آسیای میانه با همراهی روسیه در مرزهای خویش نظامیان بیشتر خود را جابهجا کردهاند. اگر افغانستان ناامن باشد، تمرکز این دو کشور بالای حفظ سرحدات متمرکز میگردد.
انتظار جهان
صلح و جنگ افغانستان برای جهانیان به دلیلی حایز اهمیت است که پای یکی از قدرتهای برتر جهان (امریکا) در آن دخیل است. هرچند امریکا اعلام نموده که ماموریت نظامیاش در افغانستان به پایان رسیده، ولی از حضور سیاسی و استخباراتی این کشور نمیتوان چشمپوشی کرد.
کشورهای اروپایی مطابق پیمان ناتو در معادلات سیاسی و جنگی در کنار امریکا قرار دارند با آنکه در برخی مواقع منافع متضاد هم دارند. در پروسه صلح میان افغانها، امریکا محور بحث است. این کشور صلحی را در افغانستان میخواهد که شکست نظامیاش فراموش شود. شاید برای خیلیها شکست امریکا در افغانستان اغراقآمیز باشد، اما به هدفی که آمده بود موفق نگردید. هدف امریکا از بین بردن کامل تروریزم بود که در آن طالبان نیز شامل بودند. طالبان از بین نرفتند و دوباره برای حکومت افغانستان و امریکا دردسرساز شدند و گروهای جدید نیز ظهور کردند. القاعده که محکوم به حملات ۱۱سپتمبر بود تا حال در افغانستان فعال است که جنرالهای امریکایی هم به آن اعتراف میکنند.
بههمین دلیل امریکا در اذهان جهانیان از دید نظامی شکست خورده است. این کشور در ديپلوماسی و ترفندهای سیاسی پیشینه تاریخی دارد و هرگاه از دید نظامی محکوم به ضعف و شکست شده، مقابل را به گفتگوهای سیاسی دعوت نموده، شکست نظامی را جبران کرده و به رقیب خود ضربات محکمی وارد ساخته است.
اینکه کارخ سفید طالبان را به گفتگوهای سیاسی واداشت با این وجود که یک گروه نظامی بود، قدم نخست پيروزی سیاسی برای این کشور محسوب میشود.
جنگ جاری به امریکا فرصتی است که اذهان جهانیان را دوباره از امریکای شکستخورده به امریکای ناجی و قهرمان تبدیل بسازد. در این اواخر میدان جنگ میان حکومت و طالبان داغتر شده است. هرچند امریکا درصدد است رقیبان منطقهیی خود را با چالش مواجه کند، اما اگر اوضاع پیچدهتر شود در دقیقه۹۰ دوباره بالای طالبان و حکومت فشار وارد میکند تا نقش خود را بهحیث ابرقدرت جهان در قبال قضیه افغانستان ادا کند. همچنین نمیخواهد خلای سیاسی و نظامی این کشور را رقیبان منطقهیی پر کند. بازیهای که در افغانستان جریان دارد چین و روسیه در آن مستقلاند. هند و پاکستان همرکاب امریکاست و به اشکال و اسلوبهای متفاوت، منافع متضاد خویش را با امریکا گره زدهاند.
نتیجهگیری
در افغانستان بازیهای جدید نیابتی جریان دارد. امریکا از طریق دوستان منطقهیی خود (هند و پاکستان) درصدد است پروسه صلح به مسیر منفعتهای دولت امریکا ختم گردد. حلقات داخلی نیز در پی حفظ و بهدست آوردن قدرت میباشند و ادبیات جنگ آنان نسبت بهصلح متبارز است. توزیع سلاح برای خیزشهای مردمی و تاکید هر دو جانب روی جنگ، میدان را برای بازیهای نیابتی هموار ساخته است. اگر حکومت و طالبان به همین شکل پیش بروند، در آینده نهچندان دور افغانستان به سمت جنگهای داخلی خواهد رفت. در آن صورت تامین صلح بهجستجوی آب در کویر میماند. هنوز هم برای هر دو طرف فرصت است.
محمدطارق صابر